«الْفَقِيهُ كُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَلَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَلَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّه». فقيه و بصير در دين در حدّ كمال كسى است كه مردم را از رحمت الهى نااميد نسازد و از لطف او مأيوس نكند و از مجازات هاى او ايمن ننمايد.

علی علیه السلام در این کلام دو ویژگی برای فقیه دینی بیان می‌کند که شامل:

۱.       مردم را از رحمت الهی ناامید نکند

۲.       به اندازه‌ای از رحمت الهی سخن نگوید که مردم از عذاب الهی نهراسند.

بنابراین سخن فقیه دینی باید مردم را درحالتی بین خوف و رجا نگه دارد.

امام سجاد علیه السلام در برخورد با جعل حدیث

به امام سجاد علیه السلام عرض کردند که حسن بصری گفته است: از این که کسی هلاک شود تعجبی نیست؛ شگفت از کسی است که نجات یافته و مورد رحمت قرار گرفته است. امام سجاد در مقابل این سخن موضع گرفته و فرمودند: این سخن اشتباه است، بلکه اگر کسی نجات یافته است جای تعجب نیست، شگفت از کسی است که با وجود رحمت گسترده الهی هلاک شده است.[۲]

گستره‌ی رحمت در قرآن و روایات

وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَميعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذينَ أَشْرَکُوا أَيْنَ شُرَکاؤُکُمُ الَّذينَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ. ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ (ودر روز محشر که انها رایکجا گرد اوردیم،سپس به کسانی که برای خدا شریکانی پنداشته اند می گوییم:شریکانتان که انها راشریک خدا می پنداشتید کجایند؟انگاه پاسخشان جز این نیست که میگویند:به خدا،سوگند که ما مشرک نبودیم.[۳]

علی علیه السلام در تفسیر این آیه می‌فرماید”دلیل اینکه مشرکین ،شرک خود را انکار می کنند؛  دیدن عفو گسترده الهی است. خدای متعال در روز قیامت به حدی می ‌بخشد که این بخشش گسترده حتی مشرکین را به طمع انداخته و منکر شرک خود می ‌شوند.

 

در روایت دیگری آمده است که خداوند به حضرت عیسی (علیه السلام) خطاب می کنند” یا عیسی کم اطیل النظر و القوم لا یرجعون ” [۴]. ای عیسی چقدر من چشم به راه بازگشت بندگان خودم باشم وچقدر با زیبایی دنبال بندگان خودم باشم وکسی برنمی گردداین روایت نشان دهنده‌ی این است که خدای تبارک بیشتر منتظر بندگان خود می‌باشد تا آن‌ها را مورد رحمت و عنایت خویش قرار دهد. بخشش خدای متعال غیر قابل قیاس با انسان‌های زمینی است.

مهمان‌داری یا رحمت الهی؟

در روایتی نقل شده است که علی(علیه السلام) را در حال گریستن مشاهده نمودند و علت را جویا شدند. ایشان فرمود که مدتی است که مهمانی برایشان نیامده است و خوف این را دارند که رحمت الهی از ایشان دور شده باشد.

در روایت دیگری از معصومین در باب آمدن مهمان نقل شده که “یعطی برزق ویرتحل بذنوب اهله. هنگامی که مهمان برای کسی می‌رود رزق خویش را با خود می‌برد و در هنگام خارج شدن از آن منزل نیز گناه اهل خانه را با خود می‌برد.”

ضرورت داشتن تقوا:

امیرالمومنین (علیه السلام) می‌فرمایند« اتَّقِ اللّه َ بَعضَ التُّقى وإن قَلَّ ، واجعَلْ بَينَكَ وبَينَ اللّه سِترا وإن رَقَّ »[۵] .تقواداشته باش هر چند کم،بین خودت وخداوندپرده ای ایجاد کن هر چند نازک. علما در تفسیر این سخن امیر کلام بیان کرده‌اند که علی (علیه السلام) این سخن رابرای کسانی گفته است که تازه  ابتدای راه بندگی هستند.چون تقوا هر چه بیشتر باشه بهتر است. به تعبیری بهتر انسان باید به جایی برسد که قران فرموده«وجعلنا المتقین اماما» پرهيزگاران را پيشوايان ما قرار ده

مظهر رحمت خداوند

امامان بزرگوار مظهر رحمت گسترده الهی هستند. در زیارت آل یاسین حضرت ولی عصرعجل الله تعای فرجه الشریف را با این سخنان یاد می‌کنیم«والغوث والرحمة الواسعه»

بازگشتی شیرین

برای بازگشت به سوی خدای متعال نه زمان ونه مکان خاصی وجود دارد. برای توبه مقدمه‌ای هم نیاز نیست. تنها کافی است که از اعمال خویش پشیمان شده و گناه را تکرار نکنیم. درست است که نماز یا روش‌هایی از معصومین نقل شده است؛ نمونه ای از این اعمال را امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «کسی که نماز توبه رابخواند ،بعداز نماز صورتش را از قبله برنمی گرداند مگراینکه خداوند تمام گناهانش را می آمرزد».[۶]

هرچند مهم‌ترین عمل برای بازگشت به سوی خدای متعال همان پشیمانی و ترک گناه است.

برگرفته از سخنان حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

تلخیص و تقریر:عالمی

پی نوشت:

[۱]نهج البلاغه/حکمت۹۰

[۲]امالی/سیدمرتضی(رضوعنه) مّا قيلَ لَهُ: إنّ الحسنَ البصريَّ قالَ : لَيسَ العَجَبُ مِمَّن هَلَكَ كيفَ هَلَكَ و إنّما العَجَبُ مِمّن نَجا كيفَ نَجا ! ـ : أنا أقُولُ: لَيسَ العَجَبُ مِمَّن نَجا كيفَ نَجا ، و أمّا العَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيفَ هَلَكَ مَع سَعَةِ رحمةِ اللّه ِ ؟!

[۳]انعام/۲۳

[۴]کافی/مرحوم کلینی

[۵]بهار/علامه مجلسی

[۶]نهج البلاغه/حکمت۲۴۲

[۷]تهذیب/شیخ طوسی