درسی که مردم ایران در ۱۹ دی به هتاکان امام داده‌اند نشان می‌دهد که هیچ‌گونه توهین و جسارتی به بنیان‌گذار انقلاب اسلامی برای آن‌ها قابل تحمل نیست و پاسخ اقشار مختلف مردم و روحانیون به این تحرکات همان شعاری‌ست که مردم به‌پاخواسته در آن دوران به شاه و سردمداران فاسد او دادند و در حمایت از امام و رهبر خود فریاد زدند: «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی»؛ البته با این تفاوت که اگر در آن دوران مردم مرگ را به جان خود خریدند، ولی این‌بار واژه «مرگ» متوجه هتاکان به ساحت مقدس امام امت خواهد بود…

پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام؛ در روز شنبه هفدهم دی ماه سال ۱۳۵۶، مقاله‌ای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید که در آن به بهانه سال‌روز کشف حجاب، با جملات جسارت‌آمیزی به روحانیت و به‌ویژه شخص امام خمینی(ره) به‌عنوان مخالفان ترقی و پیشرفت، اهانت صورت گرفت.

انتشار این مقاله، موجب اعتراض شدید و گسترده‌ای در بین طلاب و علمای قم گردید و باعث شد در روز ۱۸ دی‌ماه درس‌های حوزه تعطیل شده و هزاران نفر از آنان به‌سوی بیوت مراجع و اساتید حوزه راهپیمائی کنند و از آنها بخواهند در برابر این اقدام جسارت‌آمیز رژیم ستم‌شاهی بایستند و با آن برخورد نمایند.

همین حرکت در روز ۱۹ دی‌ماه نیز ادامه یافت و عصر روز نوزدهم هزاران نفر از طلاب و روحانیون و اقشار مختلف مردم با سردادن شعارهای کوبنده به حمایت از حضرت امام(ره) و تظاهرات علیه رژیم شاه پرداختند. هنگامی که صفوف اول راهپیمایان به چهارراه شهدا ـ که در آن زمان چهارراه صفائیه نامیده می‌شد ـ رسیدند ناگهان مامورین ساواک و شهربانی قم، اقدام به تیراندازی سوی راهپیمایان نموند و درگیری شدیدی آغاز شد و حدود یک ساعت به‌طول انجامید. علاوه بر خیابان‌های منتهی به چهار راه، کوچه‌های فرعی و همچنین مدرسه علمیه حجتیه نیز صحنه‌ی خونین این درگیری‌ها بودند. در این حادثه تعداد زیادی از راهپیمایان کشته و زخمی شدند. رژیم شاه هرگز به تعداد واقعی شهدا و مجروحین این واقعه اعتراف نکرد، ولی در اسناد ساواک سخن از ۶ شهید و ۱۴ مجروح به میان آمده است که قطعا باتوجه به وسعت درگیری با ارقام واقعی فاصله دارد.

*

قیام ۱۹ دی مردم قم که یک سال بزرگ‌تر از انقلاب اسلامی است؛ نشان از تیزهوشی، موقعیت‌شناسی و در یک کلام بصیرت عمیق مردمان این شهر مقدس دارد. این واقعه، در حقیقت نتیجه تلاقی چند جریان پیچیده و مرموز ماقبل آن، از جمله شهادت حاج آقا مصطفي خميني در اول آبان ۵۶ و مقاله توهين‌آميز روزنامة اطلاعات است که در روز هجدهم و نوزدهم دی‌ماه موجب خروشیدن مردم قم گردید.

شهادت فرزند ارشد امام و ارسال پیام‌های تسلیت و برگزاری مجالس ختم از سوی مردم و علما برای آن مرحوم محیطی را فراهم آورد که برخلاف نقشه رژیم ـ که برای انزوای امام کشیده بود ـ یک بار دیگر نام ایشان برسر زبان‌ها افتاد و همه خواستار پایان دادن به تبعید و بازگشت ایشان به وطن شدند.

بين مجالس ختم آقا سید مصطفی و نگارش مقالة روزنامه اطلاعات و قيام ۱۹ دي و حوادث پس از آن همانند دمینویی به‌هم‌پیوسته، ارتباط وجود دارد که البته در ۱۹ دی سرعت و نظم بیشتری به‌خود گرفت و همچون دمیدن در آتش زیر خاکستر باعث شعله‌ور شدن بیشتر آتش خشم مردم گردید و این دمیدن‌ها به‌صورت برگزاری چهلم هر واقعه در شهرهای مختلف ایران ادامه داشت. پس از قيام ۱۹دي در قم، مراسم چهلم شهداي آن در تبريز برگزار شد و واقعة ۲۹ بهمن و كشتار معترضان آن اتفاق افتاد. بعد از آن درخواست عزاي ملي در نوروز۵۷ به دليل كشتار قم و تبريز رقم خورد و همچنین تظاهرات ۹ فروردين۵۷ به مناسبت چهلم شهداي تبريز در يزد انجام گرفت که همگی دنباله و امتداد حوادث بعد از شهادت آقا سید مصطفی بودند که امام آن را «الطاف خفیه الهی» نامیده بود. و آن شعله تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ ادامه داشت.

*

ولی اگر در وقوع این حادثه، یک روی سکه را بصیرت و تیزهوشی مردم شریف قم در نظر بگیریم، سوی دیگر آن را باید محرک اصلی این قیام مردمی یعنی توهین به ساحت مقدس امام بزرگوار بدانیم. هرچند این توهین و حرمت‌شکنی، قبل از انقلاب با دست‌گیری و زندانی‌ کردن امام در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و مقاله توهين‌آميز روزنامة اطلاعات در ۱۷ دی ۱۳۵۶ توسط شاه مخلوع صورت گرفته بود ولی دست‌های توطئه‌برانگیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز دست از کار نکشیدند و این کار در سال ۸۸ نیز با پاره‌کردن عکس ایشان ادامه پیدا کرد و اخیرا هم در آستانه سالگرد امام خبرگزاری بی‌بی‌سی «اتهام سازش امام با امریکا» را مطرح نمود و در آخرین حرکت از این نوع، در نهم دی‌ماه(روز بصیرت) امسال نیز انتشار مصاحبه موهن علیه امام خمینی(ره) آن‌هم در دل حوزه علمیه قم و در آستانه قیام روز ۱۹دی به امام امت اهانت شد و با برچسب‌زدن به مقام‌ شامخ بنیانگذار انقلاب اسلامی سعی شد شخصیت استکبارستیز و بت‌شکن ایشان، برای مردم سازش‌کار جلوه داده ‌شود.

این توطئه مشخص کننده این حقیقت است که افراد و عناصری هنوز هم می‌خواهند آستانه تحمل مردم غیرت‌مند و با بصیرت ایران اسلامی را امتحان کنند و تلاش گسترده‌ای را در جهت تحریف، توهین و وارونه جلوه‌دادن شخصیت این مرد بزرگ، کلید زده‌اند تا از این راه ایشان را فردی سازش‌کار و اهل بازی‌های سیاسی در پشت‌پرده نشان دهند.

با آنکه برخی جریان های سیاسی خاص٬ تلاش کردند این اهانت را به شیخ علی تهرانی نسبت دهند اما مسئولیت این اقدام موهن در درجه اول به کسانی بر می‌گردد که به آن عنصر بدسابقه تریبون داده‌اند و برای درج مصاحبه او از عنوان مجعول استفاده کرده و بعد در اقدامی مشکوک به انتشار مطالب او در فضای مجازی دست زده‌اند. در واقع باید پرسید چرا برخی برای شناخت امام سراغ شخصی بدسابقه و حامی صدام و منافقین رفته و کسی را دیدبان خود در بازگویی تاریخ زندگانی امام قرار داده‌اند که آن هنگام که باید در صف سربازان و حامیان دفاع از امام و وطن خود قرار می‌گرفت، به سپاه دشمن گریخته‌ و آشکارا به مردم کشور خود خیانت کرده است.

هرگز یک عذرخواهی دوپهلو نمی‌تواند به ختم شدن این غائله تلخ و بی‌سابقه منجر شود و تسامح در قبال این نوع حرکات که درواقع حمله به همه ارزش‌های انقلاب اسلامی و وارونه‌نمایی حقایق تاریخی آن به‌شمار می‌رود نتایج زیانباری به بار خواهد آورد و در صورت غفلت مسئولان مربوطه در برخورد با این اقدامات، بدانند که مردم هنوز هم پای آرمان‌های امام خود ایستاده‌اند‌ و هیچ‌کس نمی‌تواند در پیشگاه مردم، به حریم کبریایی این مرد الهی جسارت کند و انتظار واکنش فراگیر مردمی نداشته باشد.

درسی که مردم ایران در قیام ۱۵ خرداد و ۱۹ دی به هتاکان امام داده‌اند نشان می‌دهد که هیچ‌گونه توهین و جسارتی به بنیان‌گذار انقلاب اسلامی برای آن‌ها قابل تحمل نیست و پاسخ اقشار مختلف مردم و روحانیون به این تحرکات همان شعاری‌ست که مردم به‌پاخواسته در آن دوران به شاه و سردمداران فاسد او دادند و در حمایت از امام و رهبر خود فریاد زدند: «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی»؛ البته با این تفاوت که اگر در آن دوران مردم مرگ را به جان خود خریدند، ولی این‌بار واژه «مرگ» متوجه هتاکان به ساحت مقدس امام امت خواهد بود.

داود امیری