«پیغمبر ما نیز معجزاتی داشتند بهطوریکه مشرکین به ایشان گفتند: ما از شما معجزات انبیاء گذشته را میخواهیم مانند جاری کردن چشمه از کوه، حرکت درخت از جای خویش و شقالقمر…» در جلسات قبل عرض کردیم که خداوند در ابتدای این سوره صفات مؤمن و کافر و منافق را بیان نموده است و ادامه این بحث به تفسیر آیه ۲۳ سوره بقره رسیدیم
وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (۲۳)
تحدی در قرآن
برای اثبات اعجاز کلام الهی در قرآن این آیه دلالت بر تحدی و مبارزهطلبی است که اگر میتوانند یک سوره مانند بیاورند.
معجزه؛ مددکار انبیاء
خدای متعال برای اثبات حقانیت پیامبران الهی در امر رسالتشان به آنها معجزه داده است تا در پیش برد اهدافشان به آنها یاری رساند
فرق بین معجزه با سِحر
سِحر قابلتعلیم است و اختصاص به فردی خاص ندارد بلکه میتوان به دیگری تعلیم داد، ولی معجزه قابلتعلیم نیست و دیگران از آوردن مثل آن عاجز هستند.
خواص معجزات انبیاء
اغلب معجزات انبیاء مادی بودند، بهطور مثال حضرت عیسی کور شفا میداد و مرده زنده میکرد و حضرت موسی عصای خود را تبدیل به اژدها میکرد، انبیاء دیگر نیز کموبیش از معجزه استفاده میکردند، پیغمبر ما نیز معجزاتی داشتند بهطوریکه مشرکین به ایشان گفتند: ما از شما معجزات انبیاء گذشته را میخواهیم مانند جاری کردن چشمه از کوه، حرکت درخت از جای خویش و شقالقمر…
معجزات موقت
تمام این معجزات که به آن اشاره شد با مرگ انبیاء از بین میرود بهطور نمونه: با مرگ حضرت موسی عصای ایشان دیگر وجود ندارد که دوباره اژدها شود، پس این معجزات موقت هستند و مربوط به زمان حیات آنان است.
معجزه جاویدان
معجزه جاویدان، معجزهای مربوط به همه زمانها است و مخصوص به زمان خاصی نیست و تنها کتاب و معجزهای ادعای جاودانگی دارد قرآن است.
فرق آیات قرآن با احادیث قدسی
آیات قرآن هم از جهت لفظ و هم از جهت معانی از آن خداست؛ به خلاف احادیث قدسی که معنی از طرف خداست ولی الفاظ آن از طرف پیغمبر واردشده است.
ابعاد علمی قرآن
وجود علومی که در قرآن مطرحشده و قرنها بعد پی به آن بردند دلالت بر اعجاز آن آیات دارد بهطور مثال میتوان به علومی مانند علم اثرانگشت[۱]، جنینشناسی[۲] و … اشاره کرد.
مراحل مبارزهطلبی خدا
خدا کسانی که نبوت پیغمبر را انکار و قرآن را معجزه او نمیدانند خطاب قرار میدهد و میفرماید: اگر میتوانید مانند آن بیاورید.
خدا سه مرحله مبارزهطلبی کرده است
۱. عین این قرآن بیاورید[۳]
۲. ده سوره بیاورید[۴]
۳. یک سوره مثل قرآن بیاورید[۵]
آوردن یک سوره مانند قرآن از مواردی است که بسیار جدی موردبحث واقعشده است که منظور از این تحدی چیست؟ مگر نهجالبلاغه یا صحیفه سجادیه زیبا نیست؟ تمام اینها مانند قرآن از الفاظ تشکیلشده است. دراینباره دو قول مطرح است:
۱. سید مرتضی و بعضی از دانشمندان اهل سنت قائل به این هستند که آوردنِ مانندِ الفاظِ قرآن محال نیست، ولی وقتی تصمیم به آوردن مانند قرآن میکنند، خداوند آنها را منصرف میکند، مشهور علما آن را ضعیف شمردند؛ زیرا دلالتی بر معجزه بودن قرآن نمیکند.
۲. علامه طباطبایی (ره) معتقد است، قرآن از چندین جهت دارای فصاحت و بلاغت است ازجمله الفاظش که درنهایت فصاحت و بلاغت است، خداوند بهترین معانی را در غالب الفاظ قرار داده است بهگونهای که کسی توان ارائه مانند آن را ندارد. وزن و آهنگی که در سوره الرحمن است بهگونهای است که مشابه این الفاظ برای انسان ممکن نیست.
اعجاز قرآن در چیست؟
بعضی با اشاره به «امّی» بودن پیامبر و آوردن این الفاظ از طرف ایشان معترف به معجزه بودن قرآن دارند و نکته دیگر قرآن، از جهت فصاحت و بلاغت معجزه است، مرحوم علامه طباطبائی (ره) میفرماید: این قرآن اخبار علمی و غیبی دارد و سرشار از سرگذشتِ عبرتآموز گذشتگان است، بهگونهای جزئیاتی در آنها نهفته است که بدون حضور در زمان آنها غیرممکن است اما قرآن بهخوبی آن را با جزئیات بیان میکند و این معجزه قرآن است، از جهت الفاظ و معانی درنهایت فصاحت و بلاغت است و کلامی از بشر توان رویارویی با قرآن را ندارد. برای همین خدا همه را در بیان کلامی مانند قرآن به مبارزه میطلبد.
درحالیکه دیگر کتب آسمانی اینچنین نیستند و دچار تحریفات زیادی شدند و افتخار قرآن به این است که بدون خدشه و تحریفی تا اکنون نزد ما وجود دارد. اساس قرآن یکی است و در تمام عالم به یکشکل چاپ میشود.
کسی که بعدازاین تحدی و مبارزهطلبی خداوند، کاری انجام نداد، عذاب او جهنم است، زیرا بر اساس لجاجت، اعجاز قرآن را قبول نکرد؛ و کسانی که به قرآن و اعجاز آن اذعان دارند، پاداش آنها بهشت خواهد بود.
برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین رفیعی در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها (۱۵ دی ماه ۹۵)
[۱] بَلى قادِرينَ عَلى أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَه(قیامت/۴)
[۲] (مؤمنون/۱۲-۱۴)، (۷ سوره طارق/۷)، (زمر/۶)
[۳] قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهيرا (اسراء/۸۸)
[۴] فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ (هود/۱۳)
[۵] فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ (بقره/۲۳)