در شام غریبان رحلت حضرت معصومه سلامالله علیها شمعها در سوگ ایشان مرثیهسرایی کردند و هم پای هزاران دلداده اشک فراغ ریختند.
پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلامالله علیها: هنوز دیری نگذشته بود که شهر قم به قدوم کریمه اهلبیت(ع) و زینب ثانی آل طه روشن شده بود اما قلب آرام ولی سرشار از عشق و عاطفه زینب ثانی نتوانست جور مأمون عباسی را در شهادت یاران و زهر کین و جفای او را طاقت بیاورد و باوجوداینکه هنوز اهل قم دلخوش به میزبانی بودند در کمال ناباوری حوریه آل طه دارفانی را وداع گفت و به لقای معشوق ازلی پیوست و شافی روز جزا و این ملک سرا شد.
قلب مردم قم و بزرگان شیعه این فراغ را باور نداشت اما نمیشد این غم بزرگ را انکار کرد.
بانوی آینه و آفتاب با رحلت خود پلیدی مأمون را فریاد زیاد و حتی جعل تاریخ هم نتوانست ترس مأمون را از یک دختر جوان و دوشیزه پنهان کند و تاریخ همواره گواهی خواهد داد که مأمون کربلا را در ساوه بار دیگر تکرار کرد و زمینهساز رحلت شهادت گونه زینب ثانی آل طه شد.
آری ای بانوی آفتاب آسوده بخواب که تو رسالت خاندان عترت را به سرانجام رساندی و اگر دیدار برادر محقق نشد بیدارگری محبان آل علی را محقق ساختی.
دوشنبه ۱۰ ربیعالثانی سال ۱۴۳۸ حرم مطهر حضرت معصومه سلامالله علیها
انگارنهانگار که فاصله زمانی صدها سالهای میان مردم این روزگار با بانوی کرامت و سالروز رحلتشان فاصله انداخته است.
دستههای عزاداری با یک غوغا و همهمهای وارد آستان و کوی بانوی آفتاب میشوند که انگار همین امروز است که این رحلت جانسوز و جانگداز اتفاق افتاده است.
زائران سرگشته از اینهمه شیدایی به مردم قم غبطه میخورند و رهنمودهای علما و بزرگان را در این مورد که قم حرم آل الله است را تأیید میکنند.
هیئتها و جوانان در جوشوخروشاند و بر سر و سینه میزنند و زائران خارجی و غیرمسلمان آستان بانوی آب و آفتاب متحیر هستند که مگر این چه روزی است، این بانو کیست که در حد یک پیامبر برای او عزاداری میکنند مگر او مسیحای زمان است.
آری او مسیحای زمان است و مرهم دل مردم قم؛ بانویی است که کویر خشکیده قم را به گلستان و گلسرای اهلبیت(ع) و اهل علم تبدیل کرده است.
ظهر میشود، بهجای اینکه مردم راهی خانه شوند همه با کودکان در آغوش ایستادهاند، گویی مراسم سوگ و ماتم تمامی ندارد و لحظهبهلحظه بر سیل جمعیت افزوده میشود تا جایی که دیگر جایی ایستادن هم نیست.
طبلها در فراغ بانوی کریمه بر سر میکوبند و زنجیرها بر هم میریزند.
اشکها از چشم جاری است، امروز پرندگان اهل حرم هم حال و هوایی دیگری دارند و انگار امروز قلبها تعارف را انکار گذاشتهاند و بیاختیار عشق، نوکری و ارادت خود را فریاد میزنند.
صلا و نماز عشق در آستان جانان بر پا میشود و مردم پس از اقامه نماز عشق در مغرب دوشنبهشب بدون وقفه برای عزا آماده میشوند.
صبر کن، ببین، هزاران شمع، آری هزاران شمع، مثلاینکه امروز شمعها نیز سرگردان و اشکریزان هستند و فراغ بانوی آسمانی را در زیر گنبد طلا به اشک و سوگ نشستهاند.
شمع نماد عشق به معشوق و نماد دلدادگی است و اگر کسی بخواهد ارادت عاشقانه و خالصانه خود را به معشوقی جلو گر کند، شمع میشود و در فراغ آن معشوق با اشک چشم میسوزد تا تمامشده و از خود و منیت مادی تهی شود.
آری امروز شمعها نماد عشق و دلدادگی هزاران ساله مردم قم به بانوی این شهر هستند و به بانو یادآور میشوند که شما و خاندان شما غریب نیستند بلکه هزاران عاشق دارید که حاضرند در مسلخ عشق شما جانبازی کنند و این جانبازی مرز زمانی، مکانی و جغرافیایی نمیشناسد و این عاشقان اگر قرار باشد همچون شمع به عشق شما در خانه کودکان یتیم کوفه، نوزادان جنگزده یمن، مردم ستم دیده عراق و مردم دیندار بحرین و نیجریه میسوزند.
شمعها امشب و در غروب سالروز رحلت شهادت گونه عهد بندگی و عشق با بانوی کرامت تجدید کرده و یادآور میشوند که همواره شمع فروزان خاندان آل علی(ع) بوده و هیچ بادی نخواهد توانست این شمع فروزان را خاموش کند و آنها تا آخرین قطره در مسلخ عشق یار جانبازی و جانفشانی خواهند کرد و آنچنان مستانه در عشق یار خواهند سوخت که هزاران پروانه را مرید خود و خاندان آل طه کنند تا امر فرج محقق شده و زیباترین خورشید عالم هستی طلوع فرج را به نظاره بنشیند.
انتهای پیام ۱۱۲/