پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام: بسیاری شخصیت امام صادق(علیهالسلام) را با علم و دانش و شکافنده بودنش در علوم و کرسی درس بزرگ میشناسند. اما امام شخصیت دیگری هم داشت که متأسفانه در لابهلای قال الصادقها و نقل روایتها گمشده. فرماندهی از حصون انقلابِ حسینی بارزترین نگاه امام صادق(علیهالسلام) در دوران حیات مبارک ایشان است. وگرنه امامی که فقط به احکام شرعی و بحث طهارت بپردازد هیچگاه از سوی حاکم غاصب مورد حذف فیزیکی قرار نمیگیرد . بر همین اساس چند نکته در باب شخصیت امام صادق(علیهالسلام) مطرح میشود:
الف) حصون اندیشهای اسلام
در عصر امام صادق(علیهالسلام) اندیشه اسلامی در حال برخورد و تزاحم میان بد و بدتر بود. درگیریهای عباسی و اموی کار را برای امت اسلامی سخت کرده بود و خطرات برونی به درونی رسید و امت در یک جهل فراگیر به جان هم افتادند. حضرت از این فرصت برای دفاع از اندیشه اسلامی استفاده کرد و مرزهای گفتمانی و دینی را برای مزرعه اسلامی ترسیم نمود. موضوعی که آن را صیانت بخشی و تقویت حدود اندیشه اسلامی باید نامید.
ب) صیانت از امت
حضرت در شبکهسازیای که بعد از امام حسین و توسط پدربزرگ گرامیشان حضرت امام سجاد(علیهالسلام) شروع شد برنامهای منسجم طراحی نمودند که نتیجه آن در دوران فرزندشان امام موسی کاظم (علیهالسلام) ثمر داد. شبکه ایجاد شده در درون جامعه شیعی تحت لوای امام صادق (علیهالسلام) موجب شد تا شبکه عظیم وکلا در عصر امام کاظم (علیهالسلام) به یک سازمان قوی شیعی تبدیل شود و در آن گردش مالی و امور شرعی شیعیان جریان پیدا کند. تشکیل این شبکه موجب شد تا امام بیش از گذشته در معرض تهدید قرار گیرد و حلقه محاصره بر امام کاملتر شود. محاصره منزل برای مدیریت و کنترل تردد در اواخر حیات امام صادق(علیهالسلام) به اوج رسیده بود. به طوری که بارها امام احضار میشد . دریکی از این احضارها منصور دوانیقی به تندی و خشم بر حضرت میگوید: « خدامرا بکشد اگر تو رانکشم آيا درمورد سلطنت من اشکالتراشی میکنی ؟» ازایندست گفتگوها بارها صورت گرفته و نشان میدهد حضرت در کنار نهضت علمی ، نهضت روشنگری و براندازی حکومت طاغوت را آغاز کرد و این نهضت بود که دشمنان را خشمگین نمود.
صیانت از امت برای فهم و درک بنیعباس و آشنایی مردم با اصل هدف بنیعباس مهمترین رویکرد حضرت در ۶۵ سال عمر بابرکتشان بود.
متأسفانه در این سالها به جنبه شبکهسازی و تشکیل شبکهای از نخبگان علمی و دانشی برای صیانت بخشی امت توجهی نشده است. بارها در روایات داریم افراد از حضرت سؤال میکردند اما حضرت برای هر سؤال ، اشخاص را به یاران و انصارش ارجاع میداد. این ارجاعات و ارسال افراد به واسطه ها علاوه بر زمینهسازی حضور نخبگان در سطح کلان اجتماعی، ارجاع سیاسی و راهبری نیز هست. روایتهای مختلفی چه در صحیح ابوالبختری و یا سکونی به این موضوعات اشاره دارد. در جای دیگر حضرت می فرماید: «المُلُوکُ حُکّامٌ عَلَى النّاسِ وَالعُلَماءُ حُکّامٌ عَلى المُلُوکِ؛ پادشاهان حاکم بر مردماند و علما بر پادشاهان حاکماند» این عبارت در آن عصری که بنیعباس کاملاً خود را پادشاه امت میدانستند، هزینه زیادی به دستگاه طاغوت تحمیل میکرد. جنبش علمی حضرت جنبش بازخوانی این موارد است. حضرت با این دست از روایات و یا تبیین آن ضمن مبارزه با طاغوت، بازگشت حاکم اسلامی را به جامعه مطرح مینمودند. جایگاه علم و اندیشه و روایات فوق نشان میدهد حضرت ارجاعات علمیشان هم از این باب بود و یاران و انصار را برای این در دسترس افکار عمومی قرار میدادند. بهعبارتدیگر ارجاعات حضرت ارجاعات سیاسی نیز بود و برای آن دشمنان اسلام را هدف قرارداد. جنبش علمی حضرت جنبش مبارزاتی است و تا به امروز هم این جنبش زنده هست و حیات دارد.