پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام: چند سال قبل از بعثت پیامبر صلیاللهعلیهوآله خانهی کعبه بر اثر سیل آسیب دیده بود و میبایست بازسازی میشد. به دلیل اهمیت کعبه هر قبیله مسئولیت قسمتی از کار را برعهده گرفت. نوبت به نصب حجرالاسود رسید. هرکس فضیلت نصب حجرالاسود را برای قبیلۀ خود خواستار بود؛ اختلاف بالا گرفت و کار به منازعه کشیده شد. همه بزرگان قریش پیامبر را که آن زمان معروف به محمد امین بود حَکَم قراردادند تا در این ماجرا بین آنها داوری کند. پیامبر صلیاللهعلیهوآله عبای خود را پهن کرد و سنگ را بر روی آن گذاشت. آنگاه رؤسای هر قبیله، گوشهای از عبا را گرفتند و آن را بالا آوردند سپس حضرت سنگ را برداشت و در جای خود قرارداد و با این حُسن تدبیر اختلاف در بین قبایل را تبدیل به وحدت نمود و قریش را از جنگی حتمی نجات داد.
همچنین اگر در سیره عملی اهلبیت پیامبر علیهمالسلام نیز بنگریم بهوضوح در مییابیم که آن بزرگواران برای باقی ماندن حقیقت دین اسلام، راه وحدت را در پیش گرفتهاند و حتی در نماز جماعت و نماز جمعه خلفای زمانشان شرکت میکردند.
هر ساله سالروز تولد حضرت محمد مصطفی(صلیاللهعلیهوآله)، بهدلیل اختلاف در روز آن در منابع شیعه و سنی، منشأ اختلاف بین مسلمانان قرار میگرفت و دستاویزی بود برای دشمنان اسلام تا از این موضوع برای دامن زدن به اختلافات مذهبی استفاده کنند. اما پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) با تأسی از سیره عملی حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) با تدبیری حکیمانه، فاصلهی بین ۱۲ تا ۱۷ ربیعالاول را «هفته وحدت» نامیدند و آنچه را که سالها موجب اختلاف در بین جهان اسلام شده بود را بهانهای برای وحدت میان آنها تبدیل کردند. و این حرکت، سنگ بنای وحدت و اجتماع بهجای تفرقه و اختلاف در بین مسلمانان قرار گرفت.
بدون شک راه مسالمت با برادران اهلسنت بهطور کامل باز است؛ اینکه آنها به روش خودشان حرکت کنند، و ما نیز بهشیوۀ خودمان عمل کنیم؛ به هیچیک از طرفین آسیبی نخواهد رسید. چراکه هر دو طائفه بر این باورند که حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله پیامبر خدا و قرآن کریم نیز کلام خداست که بر ایشان نازل شده است، و عمل به آیات الهی و دستورات رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) برای هر دو گروه الزامی است، و گفتن شهادتین راه ورود به اسلام در هر دو مذهب شناخته میشود، و بر اساس آیات قرآن نیز همۀ مسلمانان با هم برادرند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ؛ درحقيقت، مؤمنان باهم برادرند. پس ميان برادرانتان را سازش دهيد، و از خدا پروا بداريد. اميد كه مورد رحمت قرار گيريد». (الحجرات، ۱۰)
اما اتحاد مسلمانها بر مسلمات دین اسلام و قرآن، هرگز باعث بسته شدن راه استدلال بر هیچیک از دو گروه نمیشود. حضرت آیتالله بهجت قدسسره دراینباره میفرماید: «اگر اهل علم و بهخصوص اهل استدلال از آنها میخواهند به اهلبیت علیهمالسلام خدمتی کنند،لازم است که سعی کنند دلیلی بر خلافت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه ذکر بکنند؛ آنهم دلیلی ساده، برهانی و یقین آور؛ بهطوریکه اگر این دلیل رابه دیوار بگویند و به دیوار اجازه داده شود که بگو، حرف او را تصدیق کند و بگوید حق با توست… و من قاطع هستم به اینکه اهل استدلال و ایمان، اگر بخواهند اینطور ادله را پیدا کنند، پیدا میکنند. نه سبّی، نه طعنی، نه شَتمی، هیچکدام لازم نیست. بلکه این [استدلال کردن، از گرفتن مجالس جشن] مهمتر است و خدا میداند که ممکن است چقدر از افراد را داخل در مسیر حق کند.»
در مورد ضرورتهای وحدت در بین مسلمانان، سخنهای بسیاری گفتهشده است؛ اما چرا برخی هنوز هم بر طبل تفرقه و انشقاق بین فرق اسلامی میکوبند؟ این تفرّق و دوگانگی به سود چه کسانی است؟ آیا آگاهانه انجام میگیرد یا جاهلانه؟ اینها سؤالاتی است که با روشن شدن جوابهای آن، میتوان فهمید کسانی که به دنبال ایجاد تفرقه و اختلاف هستند و میخواهند وحدت مسلمانان را بشکنند، نه سنی هستند و نه شیعه! حتی اگر خود را وابسته به یکی از این دو گروه بدانند. چراکه با این کار، آب در آسیاب دشمنان حقیقی دین اسلام و تمام مسلمانان میریزند و آنان را در رسیدن به اهداف پلیدشان یاری مینمایند.
اگر در سالهای گذشته هنوز کسانی پیدا میشدند که بر تفرقهافکنیِ کفار و دشمنان اسلام در بین مسلمانان شک داشتند، اما امروز با نگاهی به اوضاع جهان اسلام و شکافی که بین کشورهای اسلامی ایجادشده است، دیگر بر کسی پوشیده نیست که این، کفار و دشمنان اسلام هستند که پشتصحنۀ درگیریها و جنگهای بین مسلمان را مدیریت میکنند. و آنها نه اهلسنت را قبول دارند، و نه شیعیان را؛ بلکه بهدنبال نابودی تمامی آنها هستند. این تغافل و فریب تا جایی ادامه پیدا کرده است که علمای برخی از کشورهای اسلامی، از یکسو فتوا به حرمت جنگ با رژیم اشغالگر اسرائیل میدهند؛ و از سوی دیگر، مسلمانانِ کشورهای مبارز با تکفیریان و صهیونیستها را کافر دانسته و ریختن خون آنان را حلال شمرده و مورد رضای پیامبر رحمت(ص) میدانند!
دیگر بر کسی پوشیده نیست که براساس قاعدۀ «جدایی بینداز و حکومت کن»، تمام نقشههای کفار برای تسلط بر مسلمانها با همین تفرقه و جدایی بین ملتها و دولتها، و نیز ایجاد مرز بین آنها برای جلوگیری از اتحاد نظامی و سیاسی در برابر کفار صورت میپذیرد. اما از آنجایی که جنگ رودررو و مستقیم با مسلمانان، برای آنها بسیار دشوار و هزینهبردار است، بههمیندلیل تا جایی که امکان دارد، پولهای هنگفتی خرج میکنند تا مسلمانان را فریب داده و به جان هم بیندازند؛ و با ایجاد تفرقه بین ممالک اسلامی بر سیطرۀ خود بر جهان اسلام تحکیم بخشند.
اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم که برخی از کشورهای اسلامی چگونه خود را در برابر کفار ذلیل کردهاند و به توصیه و دستور آنها، راه اختلافافکنی و تفرقه را میپیمایند؛ بهگونهای که در هر وجب از مملکت اسلامی، آشوبی بهپا کرده و با ایجاد نزاع و درگیریهای داخلی، به حدی جهان اسلام را فشل کردهاند که هرگاه میخواهد اتحادی برای مخالفت با دشمنان حقیقی مسلمانان صورت بگیرد، گروهی را به جان گروهی دیگر میاندازند و به جنگ با هم وادار کنند.
عجیب اینکه همین کفاری که تااینحد میان ملتهای اسلامی ایجاد تفرقه میکنند، در میان خود، حلقههای متحد و منسجم تشکیل دادهاند و با ایجاد نهادهایی مانند اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد، ایالاتمتحده و نیروی نظامی متحد (ناتو)، راه خود برای تسلط بر کشورهای دیگر را بسیار هموار کردهاند! آنچنان بین امت واحدۀ اسلامی تفرقه ایجاد نمودهاند که هرکدام از آنها نسبت به دیگری اجنبی و بیگانه محسوب شده، و تبعۀ هر دولت، در کشور دیگر بهعنوان اجنبی شناخته شده، و نیازمند به گذرنامه و یا اجازۀ اقامت است.
دشمنان اسلام میخواهند جنگ میان مسلمانها ادامه داشته باشد تا هردو گروه، مشتری بازار اسلحهفروشی آنها بوده و سلاحهای انبارشدهشان را بفروشند و اسلحههای کاملتر و مدرنتر بسازند. و پس از اینکه به نتیجۀ دلخواه خود رسیدند، برای ازبینبردن ردپای خود و به دروغ، ادعا میکنند که میخواهیم بین شما صلح ایجاد کنیم و با این کار خودشان را صلحجو معرفی کرده، و مسلمانان را جنگطلب نشان میدهند.
علاوه بر تفرقهافکنی در بین اقوام و مذاهب مختلف، یکی دیگر از علل تسلط کفار بر مسلمانها ایجاد شکاف بین مردم و علما و روحانیونی است که بهدنبال وحدت در بین تمام فرق و مذاهب اسلامی بودهاند و هرگونه اختلافافکنی و را تقبیح میکنند؛ چراکه اگر رهنمودهای چنین رهبرانی در میان مردم، رایج باشد و مردم تابع آنها باشند، دیگر از کافران پیروی و متابعت نمیکنند؛ و کفار نیز دیگر نمیتوانند با لشکر اسلام، بر ضد اسلام استفاده کنند. به همین دلیل، همیشه توصیۀ بزرگان دینیِ دشمنشناس این بودهاست که با کفار، محبت و مودّت نداشته باشید؛ با آنها همپیمان نشوید، و آنها را یاری و تقویت نکنید.
آیتالله بهجت(ره) میفرمودند: «مسلمانان به فکر همدیگر نشدند؛ لذا کفار در فکر آنها شدند! و برای تفرقه میان آنها و تسلط بر آنها و منافع آنها نقشه کشیدند و از راههای گوناگون و بیشتر از راه تطمیع، آنها را به دامهای خود گرفتار نمودند و اسیر خود کردند. جهان اسلام و مسلمانها با داشتن اسلام چه احتیاجی به دیگران دارند؟! و قرآن با وجود اهل قرآن، یعنی عترت و اهلبیت علیهمالسلام، چه نیازی به مبلّغ و مفسّر دیگر دارد؟!»(در محضرآیت الله بهجت، ج٣، ص۳۷۷)
محرم کلاردهی
زیباییها و ضرورتهای وحدت
