پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام: انگار قرار نیست تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها مشخص باشد و بیشک علتی دارد… آری شهادت آن بانو آنقدر حرف برای گفتن دارد که اگر تمام سال هم بر سر منبرها صحبت از کوچههای بنیهاشم باشد و زبانها به ذکر یا بضعه الرسول و یا امابیها بگردد بازهم کم است! چهبهتر که تاریخ شهادت مشخص نیست و چه خوب که ما شیعیان ادب میکنیم و هر دو بار برای مادر اهلبیت از عمق جان عزا میگیریم و چون شب قدر، قدر احتمالات را می دانیم!
*
آیتالله مقتدايي میفرمودند سال ۱۳۴۵ شمسی شیخ علی کاشف الغطاء نوه شيخ جعفر كاشف الغطاء خاطرهای برايم تعریف کرد كه، جد ما روزی با خود گفت مردم در احکام الهی از ما متابعت میکنند. در مورد شهادت حضرت زهرا هم اگر ما اعلام بکنیم که شهادت حضرت زهرا روی ۷۵ روز است یا روی ۹۵ روز، مردم متابعت میکنند و دیگر دو دستگاه و دو موقع عزاداری برپا نمیشود! تصمیم گرفت در این مورد مطالعه کند. لذا کتب مربوطه از شیعه و سنی را جمع کرد تا با یک بررسی عمیق حکم نهایی را صادر نماید.
آن بزرگوار (شیخ جعفر کاشف الغطاء) مادر پیری داشتند که مجتهده و اهل عبادت بود. یکبار نیمهشبی مادر در عالم رؤیا، وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (سلامالله عليها) را میبیند که حضرت از پسر او ناراضی و به او معترض است!
این زن روحش هم از تصمیم پسرش خبر نداشت. همان نیمهشب میبیند که چراغ اتاق پسرش روشن است، درب اتاق شیخ را باز میکند و وارد میشود، میبیند اینقدر کتاب دور شیخ جمع شده است که اصلاً خود شیخ پیدا نیست. صدا میزند، پسر چه میکنی که فاطمه زهرا (سلامالله عليها) بر تو غضبناک است.
مرحوم شیخ فکری میکند میپرسد چه شده است؟
مادر میگوید میدانم که حضرت فاطمه زهرا (سلامالله عليها) از کار تو در مورد کم کردن ایام فاطمیه ناراضی بودند!
مرحوم شیخ میفهمد اقدامی که میخواست بکند مورد نظر حضرت زهرا (سلامالله عليها) نیست. پس بساط را جمع میکند و میگوید پس بهتر است همانطور که روال بوده برای حضرت زهرا دو دفعه عزاداری و مجالس منعقد بشود.
*
حجتالاسلام ادیب یزدی نیز مطلب جالبی از مقام معظم رهبری نقل کردند که یک روز در محضر رهبر عالیقدر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای بودم. یکی از آقایان سؤال کرد: درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) بالاخره هفتادوپنج روز بعد از رحلت صحیح است یا نودوپنج روز؟
رهبر عالیقدر پاسخ واقعاً حکیمانهای دادند! فرمودند: «برای شما چه فرقی میکند کدامیک صحیح باشد؟ خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضایل ایشان را بکنند…».
*
و انگار قرار نیست کسی بداند محل دقیق مرقد بانو کجاست.
معروف است که آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی علت آمدنشان به قم را مکاشفه پدرشان دانستند. در کتاب بر ستیغ نور، (شرححال آیتالله مرعشی نجفی) از قول ایشان اینگونه آمده است: علت آمدن من به قم این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیهالسلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید، شبی در (حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان میفرماید: سید محمود چه میخواهی؟ عرض میکند: میخواهم بدانم قبر فاطمه زهرا علیها السلام کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بودند: من که نمیتوانم «برخلاف وصیت آن حضرت» قبر او را آشکار کنم. عرض کرد: پس من برای زیارت چه کنم؟ حضرت فرموده بودند: «علیک بکریمه اهلالبیت» بر تو باز زیارت کریمه اهلالبیت…
خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه معصومه علیها السلام عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود.
*
آری قرار است دنیای اسلام نداند مرقد بضعه الرسول کجاست و تاریخ دقیق شهادت بانوی بزرگ اسلام چه زمانی است شاید برای آنکه این سؤال تا ابد در ذهنها بماند: مگر چه گذشت بر پاره تن رسولالله که پیکر پاکش مخفیان غسل داده شد… کفن شد… تشییع شد… و مخفیانه دفن شد؟
آری قرار است ندانیم مرقد بانو کجاست تا به هر زیارتگاهی مشرف میشویم دلمان بشکند و روضهی قبر مخفی بخوانیم، قرار است بیشتر به یاد بانو باشیم و بیشتر از ایشان سخن بگوییم.
قرار است در حسرت زیارت مرقد مادر و در حسرت یک مجلس بزرگ عزا در شب قطعی شهادت بانو کنار مرقد مطهرشان که مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشریف در آن روضهخوان باشد… عاشقانهتر ضجه «الهم عجل لولیک الفرج» بزنیم و هر فاطمیه عاجزانهتر از خدای خود بخواهیم که ظهور را نزدیک کند.
و هزار قرار پنهان دیگر که خداوند متعال با حضرت محدثه، زهرای مرضیه سلامالله علیها گذارده و ما بیخبریم…
قبر مخفی و تاریخ شهادت نامشخص… واقعاً چرا؟!

قرار است در حسرت زیارت مرقد مادر و در حسرت یک مجلس بزرگ عزا در شب شهادت بانو کنار مرقد مطهرشان که مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشریف در آن روضهخوان باشد... عاشقانهتر ضجه «الهم عجل لولیک الفرج» بزنیم و هر فاطمیه عاجزانهتر از خدای خود بخواهیم که ظهور را نزدیک نماید.