به گزارش پایگاه خبری آستان حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها، یکی از ویژگیهای موکب آستان بانوی کرامت در مسیر پیادهروی اربعین اجرای طرحها و فعالیتهای فرهنگی است و کار فرهنگی، آدمش را میخواهد، حتی با یک میز و دو صندلی و دو روحانی.
با زائران داخل موکب حضرت معصومه سلاماللهعلیها نیز وقتی گفتوگو میکردم، کمیِ غرفههای فرهنگی با حضور روحانیت در طول مسیر برایشان جای سؤال داشت.
مردم اگر در شهر سؤالی برایشان پیش نیاید یا با مشکلی مواجه نشوند تا به روحانی مراجعه کنند، در مسیر پیادهروی اربعین، اینقدر مسئله و سؤال برایشان پیش میآید که دلشان با دیدن یک روحانیِ رو صندلی نشستة منتظرِ زائرِ پرسشگر، پَر میزند. و بیاختیار به سمت او حرکت میکنند.
از دوشنبه یک تابلویی روبهروبروی موکب بانوی کرامت عَلَم شد با یک میز پلاستیکی و دو صندلی که دو روحانی متصدی این غرفه شدند. روی بَنِر نوشته شده است: پاسخ به سؤالات شرعی، اعتقادی و دینی. با اینکه نوشته روی تابلو، فارسی است، اما مردم عراق هم برای گرفتنِ پاسخ سؤالشان میآیند و پاشخشان را میگیرند.
زن و مرد که بیشتر جوانند، پای میز گفتوگو با روحانی مینشینند و سؤالاتشان را میپرسند؛ از احکام شرعی، مسائل اعتقادی، اخلاقی، سیاسی، و از جریانهایی که در مسیر پیادهروی تبلیغ میکنند.
مردم خیلی راحت سؤالشان را از روحانی میپرسند، در حالی که در شهر خودشان شاید، سؤال کردن آنها را به این راحتی پای میزِ گفتوگو با یک روحانی نکشاند. خیلی راحت سؤالشان را میپرسند و جوابشان را میگیرند و خوشحال میروند.
این هم از برکاتِ پیادهروی اربعین است. به قول یکی از زائران، «امام حسین علیهالسلام همه بسترهای امربه معروف و نهی از منکر را آماده کرده است» این گوی و این میدان؛ چقدر ظرف دلها در این مسیر آماده است.
شیخ ایوب عطیوی، اهل خوزستان است و ساکن قم. عربی را خوب میداند. او روبهروی موکب بانوی کرامت، کنار جاده عشق، روی یکی از دو صندلیِ میزِ گفتوگو نشسته است.
او میگوید «گاهی جواب یک مخاطب، یک کلمه است و جواب مخاطب دیگر که همان سؤال را پرسیده، نیم ساعت حرف.
مخاطب ایرانی بهخاطر پیشینه فکری و اعتقادی و فرهنگی جوابی میپذیرد که آن جواب، مخاطب عراقی را قانع نمیکند. و چه بسا همان جواب، باعث اختلاف شود؛ چون عراق، شرایط اقلیمی، فکری و ساختاری خودش را دارد. اینجا زیر پرچم امام حسین علیهالسلام نباید اختلاف کرد، حتی ناخواسته».
شیخ ایوب عطیوی، ارتباط صمیمانه و تنگاتنگ روحانیت با مردم را یک ضرورت میداند و میگوید «روحانیت باید برای حرفهای دینی، استدلالِ متناسب با نیازهای روز داشته باشد. به دلیل پیشرفت و مطرح شدن انواع شبهات، مردم برای دودوتا چهارتاهای دین، با هزاران شبهه مواجهاند و ضعف بنیه استدلال باعث میشود مخاطب قانع نشود».
او معقتد است، «پاسخ»، «لطافت» میخواهد تا به «جان» مخاطب بنشیند. به تشنه اگر آب ندهی فایدهای ندارد؛ حتی اگر آن آب، آبِ طلا یا گواراترین شربتها باشد. الگوی ما ائمه اطهار علیهمالسلام هستند که متناسب با عقول مردم پاسخ میدادند.
با شیخ ایوب که صحبت میکردم، دختر نوجوانی که انگار سیزدهچهارده ساله بود، آمد جلو و با زبان فارسی پرسید شیخ ایوب شما هستید؟ شیخ ایوب جوابش را داد. گفت پس درست آمدم، میخواهم روی این کفن امضا کنید. میخواست چهل مؤمن روی کفنش امضا کنند و به ایمانش شهادت دهند. یک کفن از داخل پلاستیک بیرون آورد. شیخ ایوب امضا کرد.
از دختر پرسیدم کفن خودت است؟ گفت انشاءلله اگر شهید شدم برای من وگرنه برای مادرم…
سراغ شیخ جاسم میروم که در کنار شیخ ایوب نشسته است. اهل کربلاست و در قم ساکن است. از سؤالات مختلفی که مردم ایران و عراق میپرسند میگوید. یک سؤالی که جوانها میپرسند برایش جالب است؛ «آیا این پیادهروی با ظهور ارتباط دارد تا نه؟» میگوید: «توجه عالم به یک نقطه جلب شده است و همه متوجه آن شدهاند. همه حب و بغضهای شخصی کنار گذاشته میشود و حب و بغضها برای خدا میشود. و این یعنی ارتباط با امام و نزدیک شدن به ظهور».
او میگوید: روایت داریم که زیارت امام حسین علیهالسلام افضل از حج است. شاید به این دلیل که حج عمل به یک فرع دین که به صورت یک تکلیف برای یک مسلمان واجب شده است؛ ولی ارتباط با امام، ارتباطِ با اصل دین است و فرد به میل خودش با عنایت امام، با او مرتبط میشود».
شیخ جاسم یکی از فواید ارتباط مردم ایران و عراق، آشناشدن با عادات و رسوم یکدیگر میداند. شعارها و حرکتهایی که در طول مسیر، نماد وحدت مردم ایران و عراق است، برایش قابل توجه بود؛ میگوید یک عراقی در این مسیر به زوار عطر هدیه میداد که روی آن پرچم ایران و عراق داشت.
بعد از خداحافظی با کارشناسان دینی غرفه، به صحبتهایشان فکر میکنم. دغدغه و فکر مردم در این مسیر، ظهور و امام زمان(عج) است. مگر میشود غیر از این باشد؟ جلوهای از حکومت امام زمان(عج) را در مسیر پیادهروی اربعین حسینی باید چشید. در این مسیر همه به فکر کمک و عطا کردن هستند و هیچ فرد به فکر سود و منفعت شخصی نیست.
حب و بغضهای شخصی کنار گذاشته میشود و همه، دغدغه اجتماعی و جهانی و حکومتی دارند. این مسیر تجلی صفات مؤمنین و اهل بهشت است. همه در حال مسابقهاند، مسابقة بندگی.
اگر یک روز قرآن صامت روی نیزه رفت و مردم، قرآن ناطق (امام علی علیهالسلام) را رها کردند. اگر یک روز مردم، دور کعبه جرخیدند و باطنِ کعبه (امام حسین علیهالسلام) را -که برای حفظ حرمت کعبه از مکه خارج شد- رها کردند؛ امروز مردم و آزادگان دنیا، متوجه باطن قرآن و باطن کعبه شدهاند. متوجه قلب عالم هستی؛ امام زمان «عج».
حسین جان، جان عالم به فدای تو که با مصیبت عظمی، عالم را سرسفرهات نشاندی و بهانه ظهور را فراهم کردهای.
اگر امام زمان(عج) در اعمال حج حاضر میشود، من معقتدم در حج حسینی که افضل از حج است نیز حاضر است. آقا جان
گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم
بگذار که من چشم به پایت بگذارم