اسلام دين پرورش روح و روان انسان است. سيره اهل‌بيت (عليهم السلام) در مواجهه با جامعه با بن‌مايه تربيت تعريف مي‌شود. به حكم آيه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» و اخبار و روايت‌هاي فراوان ديگر، يکي از غني‌ترين منابع براي استخراج مؤلفه‌هاي تربيتي، اسلام مي‌باشد. خانواده و جامعة معاصر براي برون‌رفت از امواج مدرنيته، نيازمند آن است که در پناه آموزه‌هاي تربيتي اسلام، رشد و تعالي نسل خويش را تحقق بخشد. با تحقيق در روش‌هاي تربيتي معصومان در پرتو توجه به كلام و سيره‌شان، می‌توان به اين مسئله مهم جامة عمل پوشاند. پ‍‍ژوهش حاضر در پي آن است که با بررسي در اخبار رضوي، چگونگي بهره‌گيري از اين مؤلفه‌ها را در زندگي حضرت رضا (عليه السلام) جست‌وجو كند.
جست‌وجو در احاديث حضرت ثامن الحجج (عليه السلام) ما را به بيش از سی مؤلفه رهنمون مي‌سازد. اين مؤلفه‌ها را مي‌توان در سه ساحت ارتباط انسان با خدا، ارتباط انسان با امام و ارتباط انسان با خود و دیگران مورد توجه قرار داد. برخي از اين موضوعات عبارتند از: انس با پروردگار و تقويت نگاه توحيدي در زندگي، انس با احكام و تعبديات، پيوند اخلاق فردي و اجتماعي با ايمان و معنويت، ارتباط عادلانه با اعضای خانواده و مردم‌داری و دوری از افراط و تفريط، اميد به زندگي، نقش غذا در تربيت روحي انسان، بي‌نيازي از مردم و تقويت اعتماد و توكل بر خدا در بحران‌ها و فراز و نشيب‌هاي زندگي، ارتباط سازنده با ديگران، تربيت اقتصادي بر مدار رشد و تعالي بشري، خودشناسي و استعداد‌‌شناسي، نقش زمان در تربيت فرزندان، ارتباط روحي، عاطفي و انديشه‌اي با امام معصوم با هدف تربيت فردي، خانوادگي و اجتماعي، شناخت دشمنان دروني و بيرون، نقش عبادت عالمانه و به دور از خرافات در ارتقای روحي و رواني انسان، نهادينه‌سازي تفكر در زندگي و…
اين تحقيق بر آن است که با بررسي سيرة تربيتي امام هشتم (علیه السلام) برخي از اهداف تربيتي ايشان را مورد توجه قرار داده و راهكار‌هايي جهت اجراي اهداف مذكور در زندگي خانوادگي ارائه نمايد.
هدف اول: ارتباط با خدا با تقويت نگاه توحيدي به زندگي
خداوند انسان را آفريد تا غرق بندگي‌اش شود. بر اساس روايت رضوي، ولايت الهي جز از راه اطاعت حضرت حق به دست نمي‌آيد. امام رضا (عليه السلام) با نگاهي واقع‌گرايانه عبادت خداوند را تحليل مي‌كنند و مي‌فرمايند: لَوْ لَمْ يُخَوِّفِ اللَّهُ النَّاسَ بِجَنَّةٍ وَ نَارٍ لَكَانَ الْوَاجِبَ أَنْ يُطِيعُوهُ وَ لَا يَعْصُوهُ لِتَفَضُّلِهِ عَلَيْهِمْ وَ إِحْسَانِهِ إِلَيْهِمْ وَ مَا بَدَأَهُمْ بِهِ مِنْ إِنْعَامِهِ الَّذِي مَا اسْتَحَقُّوه ؛ اگر پروردگار مردمان را به بهشت و جهنم هم وعده و وعيد نمي‌داد، باز بايسته بود كه از او فرمان برند و نافرماني‌اش نكنند؛ زيرا به آنان تفضل و نيكي كرده و نعمت‌هايش را در اختيار‌شان نهاده است، بدون آنكه شايستگي آن را داشته باشند.
نكات زير از فرمايش حضرت برداشت مي‌شود:
ـ توجه به نعمت‌هاي الهي نقطة كانوني توجه به ذات باري‌تعالي است. خداوند به همة مخلوقات خود نعمت عطا فرموده است. نعمت حيات و زيستن در اين دنيا به بهترين صورت، از بديهي‌ترين و محسوس‌ترين نعمت‌هاي الهي است. هيچ تفكري نمي‌تواند نعمت‌هاي خدا را انكار كند.
ـ وجداني‌ترين عكس‌العمل هر كس در برابر احسان ديگران، سپاسگزاري است و سپاسگزاري فقط به زبان نيست؛ بلكه يك عمل مي‌باشد. سپاسگزاري از كشاورز، ضايع نكردن محصولي است كه او با مشقت بسيار به دست آورده و در اختيار ديگران قرار مي‌دهد. سپاسگزاري از پزشك، عمل به نسخه‌هاي او و درمان صحيح درد است، و سپاسگزاري از خدا، پاس داشتن نعمت‌هاي بي‌حساب او و استفاده درست و به جا از نعم الهي است. حتي اگر خداوند بهشت و جهنمي خلق نمي‌كرد، كفران نعمت‌هاي الهي امري مذموم و بر خلاف عقل و عرف بود.
ـ سپاسگزاري از هر نعمت‌دهنده‌اي متناسب با شأن، منزلت و ارزش نعمتي كه ارزاني شده است، انجام مي‌پذيرد. به همين جهت در تمام فرهنگ‌ها، مادر آن‌قدر ارجمند است كه با هيچ عملي نمي‌توان از او قدر‌داني كرد.
ـ نعمت حيات مادّي و ايماني كه از طرف پروردگار در اختيار آدم قرار داده شده است، با چه عملي مي‌تواند جبران شود؟ بشر مبهوت ذره‌ذرة نعمت‌هاي الهي و حيران از جبران اين نعم مي‌باشد. فقط خدا است كه راه شكرگزاري از نعمت‌ها را به انسان نشان مي‌دهد. امام رضا (عليه السلام) در روايت ديگري مي‌فرمايند:
خداي عزوجل به يكي از پيامبران خود وحي فرمود: هر‌گاه اطاعت شوم، خشنود گردم و چون خشنود گردم. بركت دهم و بركت من بي‌پايان است.
ـ يكي از روش‌هاي مهم در تقويت روحية توحيدي در زندگي، يادآوري نعمت‌هاي الهي است. اگر انسان به اين باور برسد كه موجود ضعيفي بيش نيست و اگر نعم الهي نبود، او حتي توان نفس كشيدن هم نداشت، آن‌گاه در مسير توحيد قدم برخواهد داشت. او لايه‌لاية زندگي خويش را مرهون عنايات حق تعالي خواهد دانست و به آية شريفة «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» معرفت پيدا خواهد كرد. در نتيجه فرزندداری، کسب و کار، علم آموزی، فعالیت‌های اجتماعی و… را در مسير اطاعت از پروردگار مي‌بيند.
روش‌هاي تقويت نگاه توحيدي با توجه به نعمت‌ها در خانواده
روش‌هاي زير را مي‌توان جهت تربيت فرزندان با هدف نهادينه‌سازي اعتقاد به توحيد با رويكرد توجه به نعمت‌هاي الهي در خانواده اجرا كرد:
ـ تفكر در خلقت موجودات: با اعضای خانواده به كوه، جنگل، دشت و طبیعت رفته و به تماشاي برگ درختان، حشرات و… پرداخته و در مورد عجايبي كه مي‌بينيم، با همديگر صحبت كنيم.
ـ تفكر در اعضاي بدن خويش: با مطالعه دربارة سلول‌هاي بدن، عملكرد قلب و… به سلامتي خويش پي برده و زمينه‌هاي شكر عميق را در خود و فرزندانمان فراهم آوريم.
ـ روش عبرت‌آموزي: در اين روش با رفتن به آسايشگاه معلولان و بيمارستان‌ها و ديدن ناتواني بيماران و معلولان، نسبت به نعمت‌هاي ناپيداي خداوند به يكديگر تذكر مي‌دهيم.
ـ روش مشاركت عملي: در اين روش با سر زدن به فقرا، يتيم‌خانه‌ها و… و رسيدگي به امور آنها، اعضاي خانواده از نظر عاطفي و روحي با مشكلات ديگران درگير شده و ناخودآگاه به وجود نعمت‌هاي الهي در زندگي رهنمون مي‌شوند.
هدف دوم: ارتباط با امام، با هدف تقويت اعتقاد خانواده به مهر امام
تمام جوامع انساني نيازمند الگو هستند تا مسير زندگي را با آرامش طي كنند. در بحران‌ها و اضطراب‌ها ساحل امن را بيابند و در جهالت‌ها و غفلت‌ها، چراغ روشن حقيقت را پيدا كنند. امام الگوي روشني از تمام صفات انساني است. در انديشة رضوي امام داناترين، حكيم‌ترين، پرهيزکارترين، بردبارترين، شجاع‌ترين، بخشنده‌ترين و عابدترين مردم معرفي مي‌شود. نكات زير از اين جملات گوهربار استفاده مي‌شود:
ـ حضرت در اين جملات گوهربار، صفات امام را با صيغة «افعل التفضيل» آورده‌اند که نشان‌دهنده شايستگي امام معصوم جهت هدايت جامعه است. برتري امام نشان از آن دارد كه جامعه با كمال اطمينان و يقين، زندگي خويش و تربيت نسل خود را به روش‌هاي ارائه‌شده از آن انوار مقدس مي‌سپارد و در اين راه ترديدي به خود راه نخواهد داد. تجربة بشري در چهارده قرن اخير گواهي بر صدق اين مدعا است.
ـ روايت فوق ساحت‌هاي‌ مختلف زندگي بشر را مورد توجه قرار داده است. چگونگي كسب علم و دانايي و صرف كردن سرمايه‌هاي انساني در راه علومي كه منفعت دنيوي و اخروي را به زندگي بشر هديه مي‌دهد و پرهيز از علومي كه يا خنثي مي‌باشد يا ضرر‌هاي روحي و جسمي را بر بشر عارض مي‌كند، مي‌توان در دستگاه تربيتي امام يافت. رفتار حكيمانه و بر اساس تدبير و آينده‌نگري با خانواده و جامعه، بردباري در برابر ناملايمات زندگي اعم از مسائل اقتصادي، تفاوت‌هاي سليقگي در كانون خانواده، اختلافات فرهنگي و قوميتي در جامعه و…، شجاعت روبه‌رو شدن در برابر سختي‌ها با هدف موفقيت در زندگي و شجاعت در برابر دشمنان، چگونگي تقويت روحية بخشندگي، ايثار و سخاوت در برابر هم‌نوعان، از جمله عرصه‌هايي است كه امام جلودار بوده و به عنوان الگوي بشر مي‌تواند معرفي شود.
حضرت ثامن الحجج (عليه السلام) در روايت ديگري امام را اين‌گونه معرفي مي‌كند: الإمام النار عَلي اليفاع، الحار لِمَن اصطلي بِه، وَ الدَليل في المَهالِك، مَن فارَقَه فَهالِك ؛ امام همچون آتشي است در بلندي‌هاي بيابان‌ها كه به پناه‌جويان گرما مي‌بخشد و در بزنگاه‌ها راهنمايي مي‌كند؛ هر كه از او جدا شود، هلاك خواهد شد.
نكات زير از روايت فوق استخراج مي‌شود:
ـ مربي كسي است كه راه‌ را از بیراهه‌ تشخيص مي‌دهد. او نگهباني است كه با ديد وسيع خويش عاقبت حركت بشر را مي‌بيند، عادت‌هاي به‌جا و نابه‌جاي جامعة انساني را تشخيص مي‌دهد و براي تمام درد‌هاي انسان نسخة درماني دارد. امام طبيبي دلسوز است كه در جامعه مي‌گردد، ريشه اضطراب‌ها و افسردگي‌هاي بشري را به او تذكر مي‌دهد و براي وسواس‌ها و ترديدهاي عاطفي و فكري بشر راه‌حل ارائه می‌نماید.
ـ ناظر بر روايت فوق، امام رضا (عليه السلام) در روايت ديگري مي‌فرمايد:
امام همدم و نرمخو، پدري مهربان، برادري تني، مادري دلسوز كودك خود و پناه بندگان خدا در گرفتاري‌هاي سخت است.
اين مطلب را خداوند در قرآن به‌خوبي تذكر می‌دهد، آنجا كه در مورد وجود نازنين پيامبر (صلی الله عليه و آله) مي‌فرمايد: لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ ؛ قطعاً براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است‏ شما در رنج بيفتيد. به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.
ازهمين‌رو است كه امام رضا (عليه السلام) جدايي از امام را افتادن در دام هلاكت مي‌داند.
روش‌هاي تقويت اعتقاد به امام در خانواده
روش‌هاي زير را مي‌توان جهت تربيت فرزندان با هدف نهادينه‌سازي اعتقاد به امام معصوم
با رويكرد مهرباني امام نسبت به انسان‌ها در خانواده اجرا كرد:
ـ روش قصه‌گويي: داستان‌هاي بسياري از زندگي حضرات معصومين وجود دارد كه ايشان تمام زندگي خويش را در راه كمك به ايتام، نيازمندان و محبت به همسايگان و دوستان صرف نموده‌اند. همچنين داستان‌هايي از ظلم برخي از نادانان به ايشان و در برابر، محبت سرشار حضرات به آنان ديده مي‌شود. خواندن كتاب‌ داستان از سيرة امامان در خانواده، مي‌تواند يكي از راه‌هاي انتقال اعتقاد به ولايت امامان باشد.
ـ روش خاطره‌گويي: از فرزندانمان بخواهيم كه خاطراتي از مدرسه، اردو‌ها، مسافرت‌ها و مهماني‌ها بگويند و در اين خاطره‌گويي از آنها درخواست کنیم خوب‌ترين و مهربان‌ترين كساني را كه بين فاميل، دوستان، معلمان و… با آنها آشنا شده‌اند و از آنها خاطره دارند، مطرح كنند. در اين روش پدر و مادر به طور غيرمستقيم به فرزند خود يادآور مي‌شود كه هميشه بايد در بين فاميل، محله و جامعه كساني باشند كه از همه مهربان‌ترند و هميشه در پي كمك به ديگران هستند.
ـ روش ايجاد فعاليت: در اعياد با فرزندانمان خانه را تزيين كرده و مراسمي هر چند مختصر به مناسبت تولد ائمه (عليهم السلام) برگزار كنيم. همچنين در شهادت حضرات معصومين نيز به اتفاق فرزندانمان محيط خانه را در حد توان سياه‌پوش نماييم و مراسمي با مشاركت آنها برگزار كنيم.
هدف سوم: انسان و ارتباط با هم‌نوعان
انسان بدون ارتباطات انسانی، موجودی خنثی و بی‌روح است. سبک ارتباطی انسان با هم‌نوعان خود، قسمتی از شأن و منزلت فردی و اجتماعی او را رقم می‌زند. ارتباط انسان با اطرافیان، ارتباط مستقیمی با سبک زندگی وی دارد. چگونگی ارتباط انسانی استاندارد را می‌توان در سبک زندگی رضوی پیدا کرد. با تمرکز بر آموزه‌ها و ارزش‌هایی که عالم آل محمد، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بیان می‌فرمایند، حیات طیبه به عنوان اصل حاکم بر ارتباطات بین فردی، خانوادگی و اجتماعی رقم می‌خورد. در مکتب تربیتی حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) اصل تربیت و رشد، جزء اصول ارتباطات انسانی می‌باشد.
این نکته قابل اهمیت است که سبک ارتباطی افراد، فقط در فرهنگ‌ها و آداب ظاهری ملل ریشه ندارد، بلکه به باور‌ها و نگرش‌های افراد نیز بستگی دارد. ظهور ارتباطات انسانی، قبل از انعقاد نطفه آغاز می‌شود و تا اتمام زندگی انسان در دنیا ادامه دارد. ارتباط با والدین، ارتباط با دوستان و آشنایان، ارتباط همسران در محیط خانه، ارتباطات انسانی در محیط‌های عمومی و محل کار و… از جمله مصادیق این موضوع می‌باشد. در کلام گوهربار امام هشتم (علیه السلام) اصول بسیاری دربارة ارتباطات بشری مورد توجه قرار گرفته است که در این مجال به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
الف. ارتباط اخلاق‌مدار
ارتباط مستقیمی بین ایمان به خدا و اخلاق وجود دارد. حضرت رضا (علیه السلام) می‌فرمایند: أکمَلکُم إیماناً أحْسَنَکُم خلقاً ؛ در میان شما، ایمان کسی کامل‌تر است که اخلاقش نیکوتر باشد.
ازهمین‌رو امام (علیه السلام) در جای دیگری می‌فرمایند: در ترازوی ایمان، هیچ چیز گران‌سنگ‌تر از اخلاق نیکو نیست.
اخلاق گنج عظیمی است که می‌توان به تمامی انسان‌ها هدیه داد. حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) در این باره می‌فرمایند:
شما هرگز نمی‌توانید همه مردم را از دارایی خود بهره‌مند سازید، پس آنان را از اخلاق خود بهره‌مند کنید.
از مجموع روایات فوق نکات زیر برداشت می‌شود:
ـ بداخلاقی تبعات آخرتی دارد. گستاخی زبان در مشاجرات، تمسخر و طعنه زدن به دیگران، طمع داشتن به اموال دیگران و… ازجمله مصادیق بداخلاقی است که می‌تواند به ایمان و معنویت انسان ضربه وارد کند.
ـ قوام ارتباطات زناشویی با ریسمان اخلاق محقق می‌شود. با کاوش در علل سردی کانون خانواده، طلاق‌های عاطفی و طلاق‌های شرعی، می‌توان به کم‌رنگ بودن اخلاق در چنین زندگی‌هایی پی برد. در جایی که گذشت و چشم‌پوشی، ایثار و ازخودگذشتگی، جای خود را به حس انتقام‌گیری، نگاه حق به جانب به زندگی، تنگ‌نظری، فاش کردن اسرار زندگی دهد، دیوار اعتماد در محیط خانواده متزلزل می‌شود.
ـ ثروت جای اخلاق نیکو را نمی‌گیرد. چه بسیار انسان‌هایی که امکانات مادی کمی دارند، اما با اخلاق خویش دنیایی را مجذوب خود کرده‌اند. مستشرقین بالاترین معجزة پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) را اخلاق دانسته‌اند.
ب. اعتماد به دیگران در ارتباطات انسانی
گاه انسان با سوءظن به اطرافیان خود می‌نگرد و اصل را بر این می‌گذارد که نباید به کسی اعتماد کرد و گاه افراط کرده و همه را مورد اعتماد خود می‌داند. سوءظن به دیگران حاصلی جز انزوای اجتماعی، کدورت و کینه ندارد. از طرفی اعتماد افراطی نیز ضرر‌های بسیاری را به همراه داشته است. ریشة اعتیاد به مواد مخدر، بزه‌کاری، کلاهبرداری و برخی شکست‌های اقتصادی را می‌توان در اعتماد بیش از حد به دوست، شریک تجاری و‌… جست‌وجو کرد. امام رضا (علیه السلام) می‌فرمایند: مَن وَثِقَ بِالزَّمانِ صُرِعَ ؛ کسی که به روزگار اعتماد کند ]و از دگرگونی‌های زمانه غافل شود[ به زمین خواهد خورد.
بر این اساس حضرت می‌فرمایند: به نماز، روزه، حج، بخشش و ناله‌های شبانه افراد نگاه نکنید، بلکه به راستگویی و امانتداری آنها نگاه کنید.
حضرت در فرازی دیگر بدگمانی را نیز نکوهش می‌کنند و می‌فرمایند: همانا ترس، بخل و آزمندی غریزه‌ای است که از بدگمانی ناشی می‌شود. ؛ نکات زیر از مجموع روایات فوق برداشت می‌شود:
ـ تمام اعتماد خود را به پای دوستان نریزیم.
ـ عبادت افراد دلیل بر اعتماد افراطی به افراد نیست.
ـ قبل از آنکه به کسی اعتماد کنیم، او را امتحان نماییم. امانتداری یکی از بزنگاه‌هایی است که می‌توان افراد را سنجید و میزان اعتماد به آنها را اندازه‌گیری کرد.
ـ عدم اعتماد کامل به دیگران، نشانة بدگمانی به آنها نیست. تفریط در اعتماد منجر به سوءظن می‌شود و سوءظن آثاری هم‌چون ترس، بخل، و حرص را به همراه دارد.
سخن آخر
در جملات نورانی امام هشتم (علیه السلام) نکات بسیار دیگری در موضوع شرایط ارتباط با هم‌نوعان ذکر شده است که در این مجال نمی‌گنجد و به فهرستی از آنها اکتفا می‌شود. قانون طلایی «آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران نیز بپسند»، اصل امر به معروف و نهی از منکر در ارتباطات انسانی، پرهیز از هم‌نشینی با منحرفین در ارتباطات انسانی، اصل فروتنی و تواضع در ارتباطات انسانی و اصل مدارا و صبر در ارتباطات انسانی، از جمله اصولی است که این امام همام به آنها پرداخته‌اند.