پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام: چه داغی بزرگتر از فراغ بانو؟ و فراغ چقدر با زندگانی شما عجین گشته! کودکی و نوجوانی را در فراغ پدر و جوانی را در فراغ برادر… آری غم دوری برای شما تنها دلتنگی برای پدر و برادر نبود. از علم و عرفان شما کم نشنیدهایم! قلب شما در آتش دوری از امام زمانتان میسوخت. معرفت به امام در گوشت و پوست و خون شما چون زینب کبرا سلام الله علیها جاری و ساری است. بانویی که خود عقیله بنیهاشم بود لکن از برادرزاده خود بهعنوان امام خویش کسب تکلیف نمود و چون مادر سادات حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها که تا پای جان پای ولایت امام خویش ایستاد و باحال نزار بعد از شهادت محسنش با سینه مجروح و روی نیلی باز دنبال حیدر میدوید… .
چقدر غمهای شما اهلبیت جانکاه است. فقط نگاه دلتنگ و مضطرب شما به دروازه بغداد خود روضهای سوزناک است!
نمیدانم کجا با پیکر بابا مواجه شدید! آن بابای مهربان که عاشق شما بود و شیعیان شنیده بودند که چه بامحبت برای شما میگوید: «فداها ابوها…» جملهای که انگار برای فاطمههاست! جملهای که قبل از آن تنها معصومی که بر زبان جاری کرد رسولالله بود… .
حالا بدن مطهر این بابا را روی جسر بغداد میگذارند و نامردها فریاد برمیآورند: «هذا امام الرفضه…»
مادر شهیدی از مدافعان حرم میگفت: «داغ پسرم مرا نکشت، زخمزبانها ولی آتشم زد!»
بانوی من امید دارم که نشنیده باشید این زخمزبانها را… امید دارم نشنیده باشید که بابای غریبتان در شکنجههای زندان هارونالرشید چه ها شنید! و چه ها کشید! روزههایش را که با تازیانه افطار میکرد تازه روضهها شروع میشد! زندانبان زندان بغداد… نانجیب بددهان بود! بابای غریبتان با زخم هر تازیانه که بر پیکرشان مینشست ذکر مدینه و کوچههای بنیهاشم میکردند… دلسنگ از نالههایشان آب میشد و اما آن سنگ دل زبان نحسش تازه تازیانه میشد… .
امید دارم نشنیده باشید و ندیده باشید آن ساقهای دست و پای بابا را… چه بگویم که عبارت مقاتل دلها را روانه کربلا میکند و روضه نعلهای تازه، تازه میشود!
بانو امید دارم بعد اینهمه سال بابای غریبتان را لااقل وقتی دیده باشید که شیعیان پیکر مطهرشان را گلباران میکردند… به سرزنان تشییع میکردند… و به محضر مبارکتان تسلیت و سرسلامتی میگفتند! هرچند برای قلب سوزناک شما گلباران تابوت روضه تابوت عموی غریبتان امام حسن بن علی علیهالسلام را زنده میکند و آن تشییع باشکوه روضه تشییع شبانه و غریبانه مادر سادات را… .
اینک بهعنوان زائری عاشق که قلبم را روانه ایوان آینهتان کرده و چشم دل بر مشبکهای ضریح مطهرتان دوخته عرضه میدارم آجرک الله یا فاطمه المعصومه…
مقدمی
تسلیتنامهای برای حضرت معصومه سلام الله علیها

بانوی من امید دارم که نشنیده باشید این زخمزبانها را... امید دارم نشنیده باشید که بابای غریبتان در شکنجههای زندان هارونالرشید چه ها شنید! و چه ها کشید!