پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام؛ سلام بابای آسمانی! اگر من مسلمانم و جزو امت رسول خدا هستم، از روزی که شنیدهام رسولالله فرمود: انا و علی ابوا هذه الامه… من و علی پدران این امتیم به خودم اجازه میدهم شمارا بابا خطاب کنم.
ای قرآن ناطق من! در شب قدر قرآن که بر سر میگیرم به خود میبالم که سایهتان بر سرمان است ای آفتاب گرمابخش هستی، با یاد شما خنکای بهشت را بر صورتم حس میکنم و مشامم پر میشود از عطر کوثری.
ای قهرمان من! شخصیت شما تمام انسانشناسیها و روانشناسیها را متحیر ساخته، آخر چگونه آنهمه صفت در یک وجود به کمال میرسد؟ آن هیبت و صلابت حیدری که کرار غیر فرار لقب دارد و زرهش پشت ندارد شمشیر دودمش که آسمانیان به هنگامه رزم «لاسیف الا ذوالفقار…» برایش میخوانند سیراب از خون مشرکین و ناکثین و قاسطین و مارقین است، آن جنگاوری که یکتنه قلعه خیبر را فتح میکند و جنگجوی شهیر عرب عمربن عبدود خونخوار را در جوانی به ضربتی از پا درمیآورد، آن قهرمان بیبدیل چگونه پیش پای کودکان یتیم زانو میزند و چهار دستوپا آنان را بر دوش خود سوار میکند و از خودصداهای خندهدار درمیآورد تا قهقهه آنان را بشنود؟ چگونه برای آن پیرزن فقیر تنور روشن میکند و جلوی آتش آن تنور به خویش نهیب میزند و قیامت را به یاد خود میاندازد؟
ای شه ملک لافتا، ای بزرگمردی که حاکم یکی از بزرگترین سرزمینهای جهان بوده و نامتان لرزه به اندام پادشاهان و امپراتورهای دنیا میانداخت، چگونه است که شبها از ناله و ضجه به درگاه خداوند از هوش میرفتی؟ چگونه روزها را روزه بودی و افطارتان نان خشک و نمک و آب بود؟ چگونه لباس تنتان پر از وصله بود؟
ای ابرمرد باصلابت که روزها تازیانه به دست در میان کوچه و بازار راه میرفتی و از نگاهتان هرکسی که فکر ظلم و ستم در سر داشت حساب کار دستش میآمد. ای مرد عدالت که ذرهای در حق ظالمان ترحم نکردی و در اجرای حکم خدا ذرهای بر کسی ترحم ناحق نکردی چگونه تاب آوردی بیستوپنج سال استخوان در حلق و خار در چشم داشته باشی و بر غاصبین حقت سکوت کنی تا مبادا جنگ قدرت دربگیرد و امت نو پای مسلمان به اختلاف داخلی تضعیف و آسیبپذیر گردد؟
ای هنرمند بااحساس! امیر بیان… چگونه است که در دکه القضاء مسجد کوفه در برابر ظالمان و جنایتکاران آنهمه جدیت و هیبت نشان میدهی و ضجهها و التماسهایشان برای جلب ترحم شما در قضاوت ذرهای در وجود شما اثر نمیکند اما طبع لطیفتان در آرایش واژگان تمام ادیبان دنیا را تا هزار سال بعد به وجد آورده و حتی یک مسیحی میگوید بیش از دویست مرتبه سخنان شما در نهجالبلاغه را خوانده…
یا امیر المومنین شما اعجاز خلقت هستی که عالم از وجودتان به خود میبالد. و من نیز بر خود میبالم که از شیعیان شما هستم. تمام نعمتهایی که خداوند به ما عطا کرده یکطرف اینکه شما امام ما هستی یکطرف! این نعمت با هیچ نعمت دیگری برابری نمیکند. در این ماه رمضان محراب مسجد کوفه نمیدانم چه رازهایی در دل خود دارد… اما نیک میدانم تا ابد غم میخورد… فرق مولای آسمان و زمین شکافته شد و آن محراب قتلگاه مردی شد که برای ولادتش دیوار کعبه شکافته شد!
مقدمی
سلام بابای آسمانی ما، یاعلی ابن ابی طالب…
ای شه ملک لافتا، ای بزرگمردی که حاکم یکی از بزرگترین سرزمینهای جهان بوده و نامتان لرزه به اندام پادشاهان و امپراتورهای دنیا میانداخت، چگونه است که شبها از ناله و ضجه به درگاه خداوند از هوش میرفتی؟ چگونه روزها را روزه بودی و افطارتان نان خشک و نمک و آب بود؟ چگونه لباس تنتان پر از وصله بود؟
پایان پیام/ ۹۶۱۱۱
۱۶ خرداد ۱۳۹۷
کد خبر: ۳۱۳۳۲
لینک صفحه کپی شد