در حدود هزار و سیصد و اندی سال قبل، آن زمان که نبی مکرّم اسلام صلیالله علیه و آله دین را در دو قالب کتاب و اهلبیتش در میان مردم به امانت گذاشت، اتفاقات پیچیدهای رخ داد که باعث شد حاصل یکعمر وحی و تبلیغ پیامبر صلیالله علیه و آله پس از رحلت ایشان در نظر عموم امت دچار تحریف شود. این تحریفات را از زمان رحلت تا به امروز به شکلهای گوناگونی بَزَک شده و هرروز به شیوهای رخ مینماید.
تحریف نبی به روایت فِرَق و مذاهب
یکی از انواع تحریفات، فرقه فرقه شدن دین واحد و یکپارچه اسلام به مذاهب مختلف بود.
از ماجرای سقیفه و دو شقه شدن امت اسلام گرفته تا سه امامیها، زیدیها، هفتامامیها و شاخههای متعدد اهل سنت. جلوتر که برویم به تصوف در شیعیان و اهلتسنن میرسیم. کمی تاریخ را ورق بزنیم، به وهابیت، بهائیت و عرفانهای کاذب و عجیبوغریب میرسیم… اما ریشه این انشعابات از انحراف و اعمال سلیقه و گاه منفعتطلبی برخی بزرگان و خواص امت اسلام سرچشمه میگیرد.
هر فرقه و مکتبی در اسلام، عالِم و نظریهپردازی دارد، که طبق برداشت خود از دین، به مسلک یا شیوه¬ای روی میآورد و بهمرورزمان طرفدارانی به دور او جمع شده و نهال آن تفکر را آبیاری میکنند تا پاجوش نکبتباری جوار درخت پربار دین گردد.
تحریف دین نبوی صلیالله علیه و آله به روایت حاکمان تاریخ
عدهای از سیاستمداران در تاریخ جهت کنترل بیشتر روی مسلمانان سرزمینشان، تعریف خاصی از دین را متناسب با منافعشان ارائه میدادند. کسانی که از مذهب جهت مصالح خودشان بهره میبردند…! ازجمله این افراد معاویه و پسرش یزید بوده است، همه میدانند اسلام به روایت آنان تا آنجا منحرف شد که سب وصی رسولالله بر منبر مساجد صورت گرفت و یزیدیان با قصد قربت دور گودال قتلگاه خون خدا حلقه زدند و هلهله کردند تا ثواب ببرند!
تحریف نبی صلیالله علیه و آله به روایت دهانها
در طول تاریخ اسلام تا به امروز یکی از رایجترین تحریفها، تحریف از جنس برداشت شخصی آحاد مردم بوده است. بسیاری از مردم، چه دین را از روی دلیل پذیرفته باشند و یا از جهت ادامه راه آباء و اجداد خود، دست به تحلیل شخصی بر احکام و اصول دین میزنند و اصول و فروع اسلام را طبق منافع شخصی خود میپذیرند. اینکه مثلاً تعریف غیبت در دین چیست و یا مصداق ربا کدام است؟ انگار قرار است از درک این عده، آنهم بدون توجه به متن آیات و روایات صورت بگیرد! بسیاری از این قشر درباره اصول دین و کیفیات آن ساعتها برای دیگران حرف میزنند درحالیکه پیرامون آن مسئله، نه حکمی از اسلام خواندهاند و نه قصد شناخت دیندارند! اینها دینشان نه اسلام راستین بلکه اسلام شخصی هست که با تحلیلهای بیپایه شکلگرفته و مقصدش نه رضایت خداوند و رسولش بلکه رضایت نفس و آسودگی خاطر خودشان خواهد بود.
تحریف دین نبوی به روایت آخرالزمان
در آخرالزمانی که وجود تکنولوژیهای گوناگون و احکام مربوط به آن از یکسو و شبهات متعدد دینی از سوی دیگر به مردم هجمه میآورند و با ارائه تحلیلهای مختلف دینی و غیردینی از اتفاقات، آسمان معرفتی روبه تیرگی میرود. این فضای تیره و مبهم تا آنجا پیش میرود که وقتی حضرت ولیعصر (عج) ظهور کند عدهای قائل به این خواهند شد، که ایشان دین جدیدی با خود آوردهاند!
عصر آخرالزمان، دورانی است که تمامی تحریفات موجود از دین از ابتدای ظهور اسلام تا به امروز در آن جمع شده و این التقاط منجر به ایجاد حرفی جدید و گفتمانی عجیب میشود که داعیه ی اسلام را دارد اما علیه آن است!
آیا دین رسول خدا تحریفشده است؟
در حدود هزار و چهارصد سال قبل، دین راستین و حقیقی از ناحیه خداوند و بهوسیله پیامبرش منتشر گردید و حضرت محمد بن عبدالله صلیالله علیه و آله سالیان سال برای آن کوشید تا اینکه امروزه ما در اینسوی تاریخ آن را بشناسیم و درون و بیرون خود را با هویت اصیل اسلام تطبیق بدهیم. در آن گرماگرم تاریخی حضرت نبی صلیالله علیه و آله از التهابات و اتفاقات پس از خود خبر داشتند. پس حاصل تمام وحیهایی را که بر ایشان شده بود را به همراه راه و رسم رستگاری در دو گنجینه برای اُمت به یادگار گذاشتند تا مبادا در برههای از تاریخ دچار کجی در تحلیل و درنهایت گمراهی شوند! طبق آیه نهم سوره شریفه حجر خداوند میفرماید: « اِنا نَحنُ نَزَلناالذِکر وَ اِنا لَهُ لَحافِظون » یعنی دین اسلام تا آخرین روز این دنیا تحت حفاظت و حمایت خداوند قرار دارد و از هرگونه تحریفی در امان است. پس این وظیفه ماست که از بین روایتهای دینی، آن روایتی را که از ناحیه مفسران اصلی قرآن یعنی اهلبیت علیهمالسلام از دین اسلام به ما رسیده است بفهمیم چراکه پیامبر صلیالله علیه و آله نیز این راه را مسیر اصلی برای دینمداری صحیح میدانستند. با این تعریف تنها یک روایت مصون از تحریفات فرقهها و حاکمها، دهانها و شرایط آخرالزمانی باقی میماند و آن همان است که پیامبر خدا (ص) امتش را به آن سفارش کرد یعنی عترت!
چه باید کرد؟
برای پیدا نمودن راه حق هیچ مسیری وجود ندارد مگر جاده علم. جادهای که زمینش مطالعه و دانشاندوزی و آسمانش تفکر هست چراکه ساعتی تفکر در دین بهتر از هفتادسال عبادت است. این یعنی دین به روایت صحیح آنکه بر اساس کتاب خدا و احادیث اهلبیت (ع) صورت بگیرد و اگر کسی علم لازم را برای تتبع و جستجو در دین ندارد گوشش به کلام امام عصرش باشد که فرمودند: « در حوادث و اتفاقاتی که پیش میآیند به راویان حدیث ما (علما) مراجعه کنید.» (وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۱۴۰) و این شاید به خاطر آن باشد که، علما مسیری را رفتهاند و به عبارتی عمری را پرداخت کرده و تجربهای را دریافت نمودهاند. پس عاقلانه آن است از کسانی که تجربه داشتهاند بهره ببریم. همچنین در طول تاریخ اسلام برخی از علما کتابهایی تألیف کردهاند که در فقدان راه و رسم زندگی دینی در این زمان بهمانند جرعه آبی گوارا بر جان انسان مینشینند، کتابهایی چون؛ مفاتیح الحیات، حلیه المتقین، نهج الرسول، گناهان کبیره، مکارم الاخلاق و هر آنچه از یادگاران علمای طول تاریخ برای انسان امروز به شمار برود.