در طول تاریخ كسانی بوده‌اند كه بطور همزمان در ابعاد دینی، اجتماعی، علمی، سیاسی و… تحولی منحصر بفرد و غیر قابل تكرار را نه تنها برای تاریخ معاصر خویش، بلكه برای تمام بشریت و تا ابدیت ایجاد نموده و علاوه بر آن، بشریت را وامدار خویش ساخته‌اند كه نام شخصیتی همچون امام جعفر بن محمد الصادق علیه السلام در این خصوص، همچون نگینی، چنان بر تارك بشریت می‌درخشد كه درخشش آن تمام اعصار و امصار را تحت تأثیر خود قرار داده است.

به اذعان همه دانشمندان و اندیشمندان، آنچه بشریت از آن زمان تا به امروز به پیشرفت‌ها و تعالی در همه ابعاد دینی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و علمی دست یافته است رشحاتی از علوم صادق آل محمد (علیه السلام) است و ما امروز وامدار این شخصیت ژرف و بزرگ و پدر بزرگوار ایشان امام محمد باقر علیه السلام هستیم و لذاست كه حدیث قدسی: حق القول منی لأكرمن مثوی الصادق (حق و ثابت است بر من خدا كه مقام و منزلت امام صادق را گرامی بدارم) به منصه ظهور می‌رسد چرا كه این امام همام بنده برگزیده‌ای از میان معدود بندگان برگزیده خداوند بودند كه به عنوان چراغ‌های هدایت و راهنمای بشریت بوده و می‌باشند.

 

اكنون كه بار دیگر سالروز شهادت بزرگ پرچمدار مكتب تشیع جعفری حضرت امام جعفربن محمد الصادق(علیه السلام) فرا می رسد، وظیفه سنگین شرعی و بار غمی اندوهگین بر شانه تك تك انسانها و به خصوص موالیان و شیعیان آن حضرت می‌نشیند.

شایسته است که هرگاه به امام صادق و سایر ائمه علیهم السلام می‌اندیشیم، قدری درباره شیعه بودن و وظایف و خصوصیات آن هم اندیشه کنیم. ائمه اطهار علیهم السلام که افتخار ما، شیعه بودنشان است، برای شیعه بودن خصوصیات و وظایفی را تعیین کرده‌اند که نشاندهنده اوج روحیات شیعه و نیز بزرگی ادعای شیعه بودن است.

در اینجا می‌کوشیم با تکیه بر سخنان امام صادق علیه السلام درباره ویژگیهای فردی و اجتماعی شیعه آگاه‌تر شویم.

* شیعه عنوانی دیگر برای مومن

در فرمایشات امام صادق و سایر ائمه علیهم السلام صفات و ویژگی های سطح بالایی برای شیعیان ذکر شده است به گونه‌ای که می‌توان “شیعه” را معادل “مومن” دانست؛ یعنی شیعیان حقیقی در نزد ائمه علیهم السلام همان مومنان حقیقی، و مومنان حقیقی در نزد ائمه علیهم السلام همان شیعیان حقیقی هستند. در اینجا درباره فضیلتها و مقامات شیعیان نیت سخن نداریم و در ادامه می‌خواهیم به آسیب شناسی عنوان “شیعه” در بیانات ائمه طاهرین علیهم السلام بپردازیم.(۱)

* روغگویانی که می‌پندارند شیعه هستند

به خلاف ما که به کاربرد درست واژه‌ها توجه کافی نمی‌کنیم، امام صادق علیه السلام در استفاده از عنوان شیعه حساسیت خاصی به خرج می‌داده‌اند؛ به گونه‌ای که بسیاری از افرادی که خود را شیعه می‌نامیده‌اند را خارج از دایره تشیع، و مدعیان دروغین تشیع دانسته‌اند.

ابن مسکان سخن امام صادق علیه السلام را این چنین بازگو می‌کند: گروهی هستند که می‌پندارند من امامشان هستم؛ والله من امامشان نیستم. خدا لعنتشان کند، هرچه را که من پرده‌ پوشی کردم، آنها دریدند؛ هرچه می‌گویم را به نحو دیگری تفسیر می‌کنند. من فقط امام کسی هستم که از من اطاعت کند.(۲)

 

مفضل بن عمر نیز می‌گوید که امام صادق علیه السلام فرمودند که دروغ می‌گوید هرکه می‌پندارد که جزو شیعیان ماست، حال آنکه به ارتباطاتی از غیر ما پناهنده شده باشد.(۳)

امام صادق علیه السلام حادثه تکان دهنده‌ای را از امام زین العابدین علیه السلام بازگو کرده‌اند که نشان می‌دهد که سایر ائمه علیهم السلام نیز به کاربرد صحیح کلمه “شیعه” حساسیت به خرج می‌داده‌اند. (۴)

* ارزیابی جمعیت شیعیان

هم‌اینک شمار شیعیان را چند صد میلیون نفر می‌دانند؛ اما با ملاک های امام صادق علیه السلام برای تشخیص شیعیان راستین، بایستی در این ارقام تجدید نظر کنیم. خود آن حضرت نیز گاه دیگران را از این اشتباه بیرون می‌آوردند. مثلاً مفضل بن قیس به امام گفت که در کوفه پنجاه هزار نفر شیعه وجود دارد. امام فرمود: آرزو داشتم که بیست و پنج نفر در کوفه پیدا می‌شدند که آن امر (امامت) که ما بر آن (ثابت) هستیم را بشناسند و درباره ما به جز حقیقت چیزی نگویند.(۵)

از اینجا متوجه می‌شویم که شیعیان در نگاه ائمه اطهار علیهم السلام یکسان نبوده و در مراتب گوناگونی قرار دارند و در میان همه شیعیان با وجود کثرتشان، تعداد کمی شیعه وجود دارد که از نظر شناخت ائمه علیهم السلام به جایگاه پسندیده‌ای رسیده باشد.

به جز مسأله شناخت درست از امام معصوم، بسیاری از ما شیعیان به لحاظ عملکردی نیز نواقص مهمی داریم که باعث می‌شود از دایره اصلی تشیع خارج بمانیم. به عبارت دیگر یک فرد شیعه و یک جامعه شیعه در نحوه رفتار خود از دیگران متفاوت است.

* بایسته های اجتماعی شیعیان

کشور ما در نگاه مردم سایر کشورها، به عنوان یک کشور شیعه شناخته می‌شود؛ اما قبل از آنکه بخواهیم به جامعه خود نام شیعه بگذاریم، بایستی به دنبال یافتن خصوصیاتی باشیم که امام صادق علیه السلام برای شیعیان ذکر نموده‌اند. ایشان به همراهی و اخلاق ورزی شیعیان با عموم مسلمانان و حفظ روابط و شرکت در مساجد و تشییع اموات آنها توصیه کرده‌اند(۶)

رفتار شیعیان در کل جامعه اسلامی تأثیر مستقیم در وجهه اهل بیت علیهم السلام دارد به گونه ای که فرمودند: “مردم را به سوی ما علاقمند کنید و آنها را از ما ناخرسند نکنید.” (۷)

زید شحام از توصیه‌های امام صادق علیه السلام درباره معاشرت خوب با عموم مسلمانان این چنین روایت می‌کند: “اگر شما چنین کنید مردم می‌گویند خدا جعفر را رحمت کند که چه خوب اصحابش را تربیت کرد و اگر آن اخلاق نیکو را ترک کنید می‌گویند اینها شیعه جعفری هستند خدا جعفر را … کند که اصحابش را چه بد تربیت کرده است.”(۸)

* ویژگی های درون گروهی شیعه

آنچه امام صادق علیه السلام برای درون جامعه شیعه می‌پسندند نیز با وضع کنونی ما سازگار نیست. محمد بن عجلان می‌گوید که امام صادق علیه السلام درباره اوضاع برادران شیعه‌ از مردی پرس و جو کرد و او نیز از شیعیان به خوبی سخن گفت. امام فرمود: پولدارهایشان آیا به عیادت فقرایشان می‌روند؟ به آنها سر می‌زنند؟ به آنها بخشش می‌کنند؟ آن مرد در برابر هر سه سوال گفت: کمتر چنین چیزی پیش می‌آید. امام فرمودند: پس چگونه است که می‌پنداری آنها شیعه هستند؟(۹)

همچنین از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: شیعیان ما اگر دچار هر چه باشند، این سه عیب در آنها وجود ندارد: در میانشان هیچکس دست گدایی بلند نمی‌کند، در میانشان فرد بخیل یافت نمی‌شود و در میانشان کسی که اهل لواط باشد وجود ندارد.(۱۰)

بدیهی است که خصوصیاتی که امام صادق علیه السلام برای جامعه شیعه امروز ما می‌پسندد فراتر از موارد بالاست؛ اما به لحاظ اجتماعی متأسفانه در حد همان موارد ذکر شده نیز نیستیم.

* خصوصیات فردی شیعه

شیعیان به لحاظ فردی نیز دارای صفاتی عالی هستند. خصال زیر جزو مواردی است که از زبان امام صادق علیه السلام به عنوان ویژگیهای شیعیان به ما رسیده است:

اگر تعداد همشهری هایش صدهزار نفر یا بیشتر باشند، او از همه باتقواتر است(۱۱) از راه عمل خویش مردم را به راه خدا دعوت می‌کند (نه فقط با زبان)(۱۲)، از کثرت ذکر و یاد خدا، رنگ صورت و تری لبانش تغییر کرده است(۱۳)، در شکم و قوای جنسی عفیف است، سختکوش است و برای خالقش کار می‌کند و امید ثواب خدا را دارد و از عقاب خدا می‌هراسد(۱۴) اهل رأفت و علم و حلم است(۱۵) امانتدار است و در شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز می‌گزارد و از هر کار حرامی دوری می‌کند(۱۶)

به عنوان نمونه، در یکی از روایتهای امام صادق علیه السلام می‌خوانیم: «شیعه ما كسى است كه انجام كارهاى نیك را جلو مى‏اندازد و از انجام كارهاى زشت پرهیز مى‏كند. او زیبایى را آشكار مى ‏سازد و با رغبتى كه به رحمت خداى بزرگ دارد، به سوى كارهاى بزرگ مى ‏شتابد. این چنین شخصى از ماست و (مسیرش‏) به سوى ماست و (در بهشت نیز) با ماست، هر كجا كه باشیم.»(۱۷)

* کوتاهی ما و کرامت پیشوایان ما

تا اینجا دانستیم که ادعای تشیع، ادعایی بزرگ است؛ با این حال، امام صادق علیه السلام و نیز سایر اهل بیت علیهم السلام در مواردی نام شیعه را به عموم افرادی که به آنها محبت و تا حدودی پیروی داشته‌اند نیز اطلاق کرده‌اند(۱۸) که در حقیقت این نشانه‌ای از بزرگ منشی و کرَم آنان است. در مقابل، با مدعیانی که با وقاحت تمام خود را شیعه می‌نامیده‌اند برخورد تندی می‌کردند.

این نکته برای ما درسی است که هرگز ادعای تشیع نکنیم اما ضمنا رابطه محبت و اطاعت خود را با اهل بیت علیهم السلام هر روز محکمتر کنیم به امید اینکه روزی در میان شیعیان حقیقی آنان قرار بگیریم.

پی نوشت:

۱. مرحوم شیخ صدوق برخی از روایات مربوط به صفات و مقامات شیعیان را در کتابی به نام “فضائل الشیعة” گردآوری کرده است که همانند کتاب “صفات الشیعة” کتابی کم حجم و خواندنی است.

۲. غیبت نعمانی، ص۳۷

۳. صفات‏ الشیعة، ص۳

۴. صفات ‏الشیعة، ص۲۸: حمران بن اعین گفت: امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود: امام سجّاد علیه السّلام در خانه‏اش نشسته بود كه جماعتى در زدند. حضرت به كنیزش فرمود: ببین چه كسى در مى‏زند؟ آن جماعت گفتند: ما گروهى از شیعیان شما هستیم. امام علیه السّلام چنان با شتاب از جا برخاست كه نزدیك بود به زمین بیفتد. اما وقتى در را گشود و آنان را دید، برگشت و فرمود: دروغ مى‏گویند. كجاست نشانه (شیعه بودن) در چهره‏هاى آنها؟ كجاست آثار عبادت؟ كجاست سیماى سجده؟ شیعیان ما، به عبادت و بندگى خداوند و ژولیدگیشان شناخته مى‏شوند. عبادت (سجده‏هاى طولانى) بینى‏هایشان را مجروح ساخته، پیشانى‏ها و دیگر مواضع سجده آنان را پینه‏دار كرده، شكمهایشان به پشتشان چسبیده و لبهایشان خشكیده است. عبادت و بندگى، صورتهاى آنان را متورم ساخته، و بیدارى در شب و روزه‏هاى روز، بدنهایشان را فرسوده كرده است. هنگامى كه مردم ساكتند، خدا را تسبیح مى‏كنند. آنگاه كه مردم آرمیده‏اند، نماز بر پا مى‏دارند و هنگامى كه مردم شادمانند، آنها اندوهگینند. به زهد و بى‏رغبتى نسبت به دنیا شناخته مى‏شوند و سخنانشان رحمت است و به (انجام كار) بهشت مشغولند.

۵. صفات‏ الشیعة، ص۱۴

۶. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۸۳

۷. صفات‏ الشیعه، ص۲۸؛ حببونا إلى الناس و لا تبغضونا إلیهم.

۸. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۸۳

۹. کافی، ج۲، ص۱۷۳

۱۰. خصال، ج۱، ص۱۳۱

۱۱. کافی، ج۲، ص۷۸: ابوزید گوید. خدمت امام صادق علیه السّلام بودم كه عیسى بن عبد اللَّه قمى وارد شد، حضرت به او خوشامد گفت: و نزدیك خودش نشانید، سپس فرمود: اى عیسى بن عبداللَّه! از ما نیست و شرافتى ندارد- كسى كه در شهرى باشد كه ۱۰۰ هزار تن و بیشتر در آن باشند، و در آن شهر شخصى پارساتر از او بوده باشد.

۱۲. کافی، ج۲، ص۷۸: امام صادق علیه السّلام فرمود: با غیر زبان خویش مردم را (به كیش و مذهب خود) دعوت كنید، مردم باید ورع و كوشش و نماز و خیر شما را ببینند، اینها خود دعوت‏كننده باشند.

۱۳. فضائل الشیعة، ص۲۶: ابابصیر از امام صادق علیه السّلام نقل كرد كه آن حضرت فرمود: امیر المومنین علیه السّلام فرمود: من چوپانم، چوپان مردم. آیا گمان دارى كه چوپان، گوسفندان خویش را نمى‏شناسد؟ در این هنگام، جویریه برخاست و به آن حضرت گفت: اى امیرالمومنین، گوسفندان تو چه كسانى هستند؟ حضرت فرمود: كسانى كه (در اثر شب بیدارى‏) رنگ چهره‏هایشان به زردى گراییده و بر اثر بسیارى ذكر خدا، لبهایشان خشكیده است.

۱۴. صفات ‏الشیعة، ص۱۱

۱۵. همان، ص۹

۱۶. همان، ص۲

۱۷. همان، ص۱۷

۱۸. احادیث متعددی بر این امر دلالت می‌کند مانند موارد روبرو: کافی، ج۴، ص۲۴۳؛ وسائل الشیعة، ج۱، ص۱۹؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۳؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۳۴؛ معانی الاخبار، ص۱