دانشجو یعنی کسی که جویای دانش است. معنای حقیقی این کلمه این است. نه آنکه فردی مدرک گرای درس نخوان وارد دانشگاه شود و واحد پاس کند و به محض گرفتن کارشناسی یا ارشد، جشن بگیرد که فارق التحصیل شده!
اصلا واژه (فارق التحصیل) به شدت غیر اسلامی است و در دین ما چنین واژه ای معنا ندارد مگر بعد از مرگ. چرا که رسول الله فرمود: اطلب العلم من المهد الی الحد.
زگهواره تا گور دانش بجوی
پس درواقع دانشجویی یعنی لبیک به فرمایش رسول الله. یعنی مسیری مقدس و پاک. و دانشگاه یعنی مکانی برای تجدید عهد با پیامبری که اینقدر روی دانش امت خود تاکید نمود. گواه بر این تقدس آن سیره رسول الله است که وارد مسجد شدند و حلقه علمی را به جماعت مشغول عبادت ترجیح دادند.
با این وجود چقدر کم گذاشته شده که برخی دانشگاه ها رسالت مقدس خود را فراموش کرده و جولانگاه مکاتب انحرافی و مفاسد اخلاقی و اجتماعی و فکری و… شده؟
از کجا الگو میگیرند شخصیت های موثر اعم از مسئولین علمی و فرهنگی کشور و مسئولین دانشگاه ها و اساتید و… دانشجویان از کدام اسطوره تاریخ طبعیت میکنند؟
تاریخ اسلام مملو از بزرگانی است که بزرگترین دانشمندان عالم از آنها الگو گرفتند و به مقامات علمی خاص دست پیدا کردند.
میان تمام این بزرگان شخصیت خاص حضرت فاطمه معصومه توجه ویژه ای میطلبد. این بانوی خاص که الگوی علم و عفت و بصیرت برای همه است. خصوصا برای دانشجویان ما.
بانویی که به واقع از مهد نوزادی شاگرد عالم آل محمد حضرت علی بن موسی الرضا بود و در مقام علمی اش همین بس که در طفولیت نه تنها بزرگان شیعه که تعجب پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر را نیز بر انگیخت.
وقی نمایندگانی از علمای بزرگ شیعه سوالات سنگینی که در پاسخ به آنها درمانده بودند را به مدینه آوردند تا امام کاظم پاسخ آنها را بدهند. وقتی به درب منزل امام رسیدند دختر کوچک امام، حضرت فاطمه معصومه پشت در آمدند و فرمودند که حضرت خارج از مدینه تشریف دارند. اما حضرت معصومه آنان را نا امید نکردند! خود پاسخ تک تک سوالات را نوشتند و به آنها دادند. در مسیر بازگشت اتفاقا حضرت موسی بن جعفر را ملاقات کردند و ماجرا را گفتند. امام پاسخ های دخترکشان را مطالعه کردند و با لبخندی از روی تایید فرمودند: فداها ابوها… پدرش فدایش!
این بانوی عظیم الشان در حیا و عفت نیز الگوی تمام جامعه و از جمله دانشجویان و دختران به شمار میروند. بانویی که جز در ضرورت های خاص با احدی از نامحرمان هم کلام نشدند و حتی جواب سوالات را مکتوب تحویل نمایندگان دادند درحالی که در آن زمان بانو سنی نداشتند!
یکی از نکات قابل توجه امروز هیاهوی سیاست در فضای تحصیل دانشجویان است. چه خوب است اگر دانشجویان اجازه سوء استفاده جریان های مختلف سیاسی را ندهند و حریت سیاسی خود را در پرتو ولایت حفظ کنند. حضور و تاثیر گذاری در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و مذهبی رسالت هر جوانی است. همان طور که حضور در عرصه علمی رسالت جوانان یک جامعه به شمار میرود.
بانوی بصیرت حضرت معصومه سلام الله علیها بعد از فراغ از حضرت رضا علیه السلام مدام با ایشان در ارتباط بودند. بالاخره بعد از مدتی حضرت امام رضا علیه السلام در نامه ای اشاره کردند به این موضوع که کاروانی از بنی هاشم به سمت خراسان حرکت کنند.
حضرت معصومه خوب درک کرده بودند که چرا مامون امام شیعیان را از مدینه دور کرده است. مامون خبیث این کار را کرد تا شور ولایت و عشق به امام از سر مردم بیافتد و جلوه نورانی امامت در نظر مردم کمرنگ شود. و این نقشه شوم و ظالمانه را میخواست در لباس احترام و تجلیل از مقام شامخ امام و با ظاهر سازی عملی کند.
حضرت فاطمه معصومه کاروان را به راه انداختند و مسیر خاصی برای حرکت انتخاب کردند. این بانوی عظیم الشان شهر به شهر چرخیدند و با برنامه ای حساب شده هرچه میشد مردم را شیفته تر از قبل عاشق اهلبیت و خاندان عصمت و طهارت کردند. در واقع سفر حضرت برای وصال برادر سفری سر تا سر سیاست و بصیرت بود و اقدامی که زمین ساز خرابی کاخ آمال مامون بر سرش بود. در تاثیر گذاری این سفر همین بس که در حوالی ساوه به این کاروان هجوم آوردند و بسیاری از کاروانیان را به قتل رساندند. بیماری منجر به وفات حضرت نیز از همان حمله شروع شد و طبق برخی شواهد تاریخی چه بسا احتمال شهادت حضرت قوی تر از وفات ایشان است.
آنچه از دانشجوی امروز انتظار میرود این است! این که در عرصه علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی… در تمام عرصه ها خود را لبیک گوی رسول الله ببیند و شان حقیقی دانشگاه را حفظ کند.
دانشجویان جامعه اسلامی باید نمایی از فرهنگ غنی اسلام باشند. باید همیشه خود را مخاطب این امر ببینند که: « کونوا لنا زینا ولا تکونو علینا شینا» برای ما اهلبیت زینت باشید نه مایه سرشکستگی!
منصور مقدمی