به گزارش پایگاه خبری آستان حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، از بامداد، دلدادگان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت (ع) با دلهایی اندوهگین و چشمانی اشکبار در سالروز شهادت آن امام همام خود را به حرم مطهر رسانده تا ضمن عرض تسلیت به محضر بانوی کرامت، وابراز همدردی با ایشان در سالروز شهادت خورشید خراسان به عزاداری وسوگواری بپردازند و بسیار شور آفریدند شورآفرینانی که به عشق اهل بیت عصمت و طهارت سراز پا نمی شناسند.
بسیاری از آنها شب را در قم بیتوته کردند، سردی هوای قم مانع از فوران عشق هزاران عاشقی نشد که به قصد قم و مشهد یعنی زیارت خواهر و برادر از دیار خود به سمت این سرزمین های مقدس پرکشیدند.، در روز شهادت ضامن آهو، قم نیز چون مشهد به کربلای دیگری تبدیل شده و هر کوی و برزنی در عزای شهادت ولی نعمتمان حضرت ثامن الحجج (ع) بوی غم و اندوه می دهد.
شهر مقدس قم امروز یکپارچه سیاه پوش و عزادار بود و میلیونها عزادار مسلمان از نقاط مختلف ایران و دیگر کشورهای جهان، حرم مطهر اخت الرضا را همچون نگینی در برگرفته اند، آری امروز، زمینیان به همراهی آسمانیان از درد فراق می گریند و درسوگ هشتمین کوکب امامت، نوای ماتم سر می دهند که یا امام رضا ! دانه کدام انگور جرئت یافت که طعم ذلت مأمون را به کام تو بچشاند تا قبله هشتم را در صبر و لبخند خویش بنا کنى؟ گرچه داستان غریبی تو با پر زدنت به پایان می رسد، ولی دستان روشنت ای چراغ هشتم طریق عرفان! هرروز ؛ بلوغ ماه را به هنگام اذان بر گلدسته های حرم و بر آسمان قلب عاشقانت به تماشا می گذارد وبارگاه ملکوتی ات همچون آفتابی پر شکوه در ملک ایران درخشان، و مأمن غریبان و ضامن دل های پریشان است.
ایرانی و غیر ایرانی ،همه آمده بودند تا این روز را به زینب امام رضا(ع) تسلیت بگویند وهرکس به نحوی تلاش می کرد که با حضرت ابراز همدردی کند اما در میان زائران کسانی بودند که چون خود داغ برادر دیده بودند از بقیه بیشتر از این مصیبت می سوختند.
در گوشه ای از رواق نشسته بود وباگریه وناله بلندش نگاه های بسیاری را متوجه خود کرده بود دختر کوچکش در کنار او با ناله های مادر گریه می کند وسعی میکند مادرش را آرام کند، اما مادرهر چند دقیقه یکبار به ضریح نگاه می کرد وصدای ناله اش بلند می شد.
غم تمام وجودش را فراگفته بود ومشخص بود که عزیزی را از دست داده است، جلو می روم ودختر کوچکش را کمی آرام می کنم و دلیل گریه هایش را که پرسیدم در حالی که بغض گلویش را گرفته بود گفت:” داغ برادر خیلی سخت است، خیلی! سپس دستهایش را به سمت ضریح دراز کرد و گفت”الهی به حق این بانوی عزیز هیچ خواهری داغ برادر نبیند که من الان حضرت معصومه(س) را درک می کنم.
این خانم ادامه داد: من یک هفته است که داغ برادر دیده ام و امروز خودم را ازشهر ساری به حرم این بانوی بزرگ رساندم تا هم شهادت برادر بزرگوارش امام رضا(ع) را تسلیت بگویم و هم خودم را در غم ایشان شریک کرده وبگویم بانو من هم مثل شما عزیز از دست داده ام .
چند قدم آن طرف تر خانمی که اهل کشور افغانستان است روی ویلچر نشسته و با نگاه کردن به ضریح حضرت معصومه (سلام الله علیها) با تکرار جمله” وای از درد غریبی ” گریه می کند.
این خانم که به تازگی از سفر کربلا برگشته بود گفت: مدت ۹سال است که به علت تصادف و بیماری کمراز راه رفتن عاجز شدم و این ویلچر همراه وهمدم من شده است وتنها در زندگی یک آرزو داشتم آن رفتن به کربلا وزیارت قبر امام حسین وحضرت ابوالفضل عباس(ع) از نزدیک بوده است که به لظف خداوند امسال آرزویم براورده شده است.
خانم رضایی گفت: آدم وقتی قصد زیارت کربلا می کند وقدم در این مسیر می گذارد از تمام دنیا کنده می شود وبه هرجا نگاه می کنی احساس می کنی امام حسین (ع) را می بینی در بازگشت از کربلا ابتدا به حرم امام رضا(ع) مشرف شدم و به مدت یک هفته که در مشهد بودیم و به کمک دخترم هرروز به حرم می رفتم وامام رئوف را زیارت می کردم وامروز نیز به حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) آمدم تا شهادت غریبانه امام رضا(ع) را به ایشان تسلیت بگویم و از خداوند بخواهم به حرمت این خواهر وبرادر دشمنان اسلام وبه ویژه داعش را را نابود کند.
تعداد زیادی از هیاتهای مذهبی و عزاداری در شوارع و معابر مختلف منتهی به میدان آستانه حرم مطهر تجمع کرده و به سر و سینه می زدند، هیات های خارجی نیز که در میان آنها عزادارانی از کشورهای هند، پاکستان، عراق و افغانستان دیده می شود بر شکوه عزاداری افزودند.