به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها، صدیقه ایرانپور خادم حرم ، یک فرهنگی بازنشسته و همسر شهید منصور ایران پور از استان کرمان شهرستان بافت روستای ده سرد است.
او اکنون با پدر و مادرش در ده سرد زندگی می کند و می گوید: در روایات زیادی خوانده بودم که قم برای زندگی بسیار سفارش شده است به همین دلیل دنبال بهانه ای بودم که به قم بیایم بنابر این تصمیم گرفتم بعد از بازنشستگی ادامه تحصیل بدهم . در آزمون کارشناسی ارشد در رشته فقه و حقوق دانشگاه آزاد اسلامی قم قبول شدم.
این بانوی خادم در بیان حالات خود در آن ایام گفت: سال اول دوران دانشجویی در قم در سال ۹۰ ، مدتی در خوابگاه دانشجویی بودم ولی با توجه به قوانین خوابگاه های بانوان اجازه نداشتم که برای نماز صبح خودم را به جماعت حرم مطهر برسانم اما نشد.
بالاخره یک روز جرقه خادم شدن در من زده شد و یکی از آشناهایمان مسئول امور بانوان را معرفی کرد که باید به او مراجعه کنم ولی می گفتند نه بومی هستم و نه شرایط سنی لازم را دارم ؛ با اصرار بر اینکه من می خواهم یکی دو ساعت این جاروی آستان را در دست بگیرم و جاروکشی کنم، در نهایت پذیرفتند که در یک شیفت ۱۱ تا ۱۵ جاروکش حضرت باشم و ابتدا مجوز خادمی را دوماهه به من دادند بعد از آن با نظر خود حضرت در پایان این دو ماه مدارک را بردم و بعد از گذراندن دوره و مصاحبه گزینش توفیق یافتم که خادم افتخاری شوم.
خانم ایرانپور ادامه می دهد که سال اول را در خوابگاه و دانشجو بودم ولی سال بعد که برای حج تمتع رفتم خوابگاه را از دست داده بودم و یکی از دوستانم خانه معلم را به من معرفی کرد که برای مدت اقامت در قم با توجه به اینکه بازنشسته آموزش و پرورش بودم بتونم از خانه معلم استفاده کنم و بدین ترتیب هر دو هفته یکبار به قم می آمدم و شیفت خادمی را انجام می دادم اما برای رسیدگی بیشتر به پدر و مادرم در کرمان تقاضا کردم که ماهی یکبار به این حرم بیایم وپذیرفتند.
او در رابطه رفت و آمد از یک روستای کرمان و طی مسافت ۱۵ – ۱۶ ساعته را اینگونه بیان کرد: من صبح ساعت ۸ از پدر و مادرم در روستای ده سرد جدا می شوم تقریبا یک فاصله ۱۰ دقیقه ای را پیاده تا سر جاده می آیم و از آنجا گاهی با اتوبوس و گاهی با ماشین های بین راهی خودم را به شهرستان بافت می رسانم که ۷۵ کیلومتر از روستا فاصله دارد در آنجا هم گاهی توقف دارم و گاهی هم نه و بعد از آنجا با هر وسیله ای که بشود خودم را به مرکز کرمان می رسانم و بعد هم با قطار حدود ۱۲ ساعت باقیمانده را تا قم طی می کنم تا افتخار جاروکشی حضرت معصومه همیشه بر گردنم آویزان باشد امیدوارم که روز هم شرایط مهیا شود و همانطور که از سالها پیش آرزو داشتم بتوانم در قم اقامت دائمی داشته باشم.
خانم ایرانپور می گوید که در همین چند سال پیش بود که مادرم ناراحتی قلبی پیدا کرد، پزشکان کرمان معتقد بودند باید عمل باز شود به همین دلیل با هم سفری داشتیم به قم تا از اینجا به سمت تهران برویم که عمل مادرم انجام شود، متوسل شدیم و وقتی به تهران رفتیم، پزشکان گفتند که نیازی به عمل نیست.