شهرآشوب روایت کرده است که امیر المؤمنین (ع)در باره معنای آیه: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ»، در جواب مردی که پرسید: آیا کعبه اولین بیت است؟ فرمودند: نه، قبل از کعبه خانه‏ هایی دیگر نیز بوده، لیکن کعبه اولین خانه مبارکی است که برای مردم بنا نهاده شد. خانه ‏ای که در آن، هدایت و رحمت و برکت است و اولین کسی که آن را بنا نهاد، ابراهیم بود، و بعد از او قومی از عرب جرهم آن را بنا کردند، و باز روزگار آن را ویران کرد؛ عمالقه برای بار سوم آن را بنا کردند، و برای نوبت چهارم، قریش آن را تجدید بنا نمودند.

بعد از آن که زمام امر کعبه به دست قصی بن کلاب، یکی از اجداد رسول خدا (ص) افتاد (یعنی قرن دوم قبل از هجرت) قصی آن را خراب کرد و از نو با استحکامی بیشتر بنا نمود و با چوب دوم (درختی شبیه به نخل) و کنده‏ های نخل آن را پوشانید، و این بنا همچنان بر جای بود تا زمانی که عبد اللَّه زبیر در عهد یزید بن معاویه  بر حجاز مسلط شد و یزید سرداری به نام حصین را برای ویران کردن آن فرستاد، و به سبب جنگ و سنگ های بزرگی که لشکر یزید با منجنیق به طرف شهر مکه‏ پرتاب می کردند، کعبه خراب شد و آتش‏هایی که باز با منجنیق به سوی شهر می‏ ریختند، پرده کعبه و قسمتی از چوب های آن را سوزانید. بعد از آن که با مردن یزید جنگ تمام شد، عبد اللَّه بن زبیر به فکر افتاد کعبه را خراب و بنای آن را تجدید کند، پس دستور داد گچی ممتاز از یمن آوردند، و آن را با گچ بنا نمود و حجر اسماعیل را جزو خانه کرد، و در کعبه را که قبلا در بلندی قرار داشت، تا روی زمین پائین آورد. و در برابر در قدیمی، دری دیگر کار گذاشت تا مردم از یک در، وارد و از در دیگر خارج شوند و ارتفاع کعبه را ۲۷ ذراع (تقریبا سیزده متر و نیم) قرار داد و چون از بنای آن فارغ شد، داخل و خارج آن را با مشک و عبیر معطر کرد، و آن را با جامه‏ ای از ابریشم پوشانید، و در هفدهم رجب سال ۶۴ هجری از این کار فارغ گردید.

و بعد از آن که عبدالملک مروان متولی امر خلافت شد، حجاج بن یوسف خانه ‏ای را که عبد اللَّه بن زبیر ساخته بود، خراب نموده به شکل قبلی ‏اش برگرداند. حجاج دیوار کعبه را از طرف شمال، شش ذراع و یک وجب خراب نموده و به اساس کار قریش رسید و بنای خود را از این سمت بر آن اساس نهاد، و باب شرقی کعبه را که ابن زبیر پائین آورده بود، در همان جای قبلی آن (تقریبا یک متر و نیم یا دو متر بلندتر از کف) قرار داد و باب غربی را که عبداللَّه اضافه کرده بود، بست، آن گاه زمین کعبه را با سنگ هایی که زیاد آمده بودف فرش کرد. وضع کعبه بدین منوال باقی بود تا آنکه سلطان سلیمان عثمانی در سال ۹۶۰ه روی کار آمد و سقف کعبه را تغییر داد و چون در سال هزار و صد و بیست و یک هجری احمد عثمانی متولی امر خلافت گردید، مرمت‏هایی در کعبه انجام داد، و هنگامی که سیل عظیم سال هزار و سی و نه بعضی از دیوارهای سمت شمال و شرق و غرب آن را خراب کرده بود، سلطان مراد چهارم، یکی از پادشاهان آل عثمان، دستور داد آن را ترمیم کردند و کعبه، دیگر تا به امروز دست کاری نشد‏.

درباره ولادت حضرت علی (ع) در کعبه کسی تردید نکرده است و همه مسلمانان، چه شیعه، چه اهل سنت این اعجاز را پذیرفته اند و در منابع معتبر شیعی این گونه آمده است که یزید بن قعنب می گوید: من با عباس بن عبد المطلب و جمعی از عبد العزی برابر خانه کعبه نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین (ع) که نه ماه به او آبستن بود، آمد و درد زائیدن داشت؛ گفت خدایا من به تو ایمان دارم و بدان چه از نزد تو آمده است؛ از رسولان و کتاب ها مؤمن هستم و به سخن جدم ابراهیم خلیل (ع) تصدیق دارم و او است که این بیت عتیق را ساخته است؛ به حق آن که این خانه را ساخته و به حق مولودی که در شکم من است، این ولادت را بر من آسان کن، یزید بن قعنب می گوید: ما به چشم خود دیدیم که خانه خدا از پشت شکافت و فاطمه به درون آن رفت و از دیده ما نهان شد و دیوار به هم آمد و خواستیم قفل در خانه را بگشائیم، ولی گشوده نشد و دانستیم که این امر از طرف خدای عز و جل است و فاطمه بنت اسد پس از چهار روز بیرون آمد و امیر المؤمنین را در دست داشت و سپس گفت: من بر همه زنان گذشته فضیلت دارم؛ زیرا آسیه بنت مزاحم خدا را به نهانی پرستید؛ در آن جا که پرستش خدا خوب نبود جز به ناچاری، و مریم دختر عمران نخل خشک را به دست خود جنبانید تا از آن خرمای تازه چید و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از میوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بیرون آیم هاتفی آواز داد: ای فاطمه نام فرزندت را علی بگذار که او علی است و خدای اعلی می فرماید: من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تادیبش نمودم و غامض علم خود را به او آموختم و او است که بت‏ها را در خانه من می شکند و او است که در بام خانه‏ ام اذان می گوید و مرا تقدیس و تمجید می کند ؛خوشا به حال کسی که او را دوست دارد و فرمان بردار او باشد و بدا به حال کسی که او را دشمن دارد و از او نافرمانی کند. شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه در این باره می‌نویسد :

حضرت امیر المؤمنین علی بن ابى طالب علیه السّلام در روز جمعه ، سیزدهم ماه رجب پس از سى سال از عام الفیل در خانه خدا در شهر مکه به دنیا آمد ، نه پیش از وى کسى در خانه خدا به دنیا آمده است و نه بعد از آن حضرت به ئنیا خواهد آمد. تولد امیر مؤمنان علیه السّلام در خانه خداوند فضیلت و شرافتى است که پروردگار بزرگ برای بزرگداشت مقام و منزلتش به آن حضرت اختصاص داده است .

دیدگاه علمای اهل سنت:

حاکم نیشابوری : روایات متواترى وارد شده که فاطمه بنت اسد ، امیرمؤمنان على بن ابى طالب – کرم الله وجهه – را در داخل کعبه به دنیا آورده است.

شاه ولی الله دهلوی : وی در مناقب امیر مؤمنان علیه السلام می‌نویسد :و از مناقب وی رضی الله عنه که در حین ولادت او ظاهر شد، یکی آن است که در جوف کعبه معظمه تولد یافت .

سبط ابن جوزی : روایت شده است که فاطمه بنت أسد ، در حالی که باردار بود، خانه خدا را طواف می‌کرد؛ پس  درد زایمان او را فراگرفت  و در خانه کعبه به روی او باز شد ، پس به  خانه کعبه داخل شد و فرزندش را به دنیا آ‌ورد.

مسعودی :  محل تولد علی علیه السلام ، خانه کعبه است .

گنجی شافعی  : امیر مؤمنان علیه السلام شب جمعه سیزده رجب ، سال سیم بعد از واقعه عام الفیل در داخل خانه خدا به دنیا آمد. کسی پیش از آن حضرت و بعد از آن در داخل خانه کعبه به دنیا نیامده است و این از فضائل اختصاصی آن حضرت است که خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا کرده است.

ابن صباغ المالکی : على علیه السلام در مکه مشرفه در داخل بیت الحرام ( کعبه ) در روز جمعه سیزدهم ماه خدا یعنى ماه رجب سال سى ام عام الفیل و بیست و سه سال پیش از هجرت به دنیا آمد … پیش از او هیچ کس در کعبه متولد نشد و این فضیلتى است که خداوند به جهت بزرگداشت و بالا بردن مقام و اظهار کرامت او مخصوص حضرتش گردانیده است.