به گزارش پایگاه خبری استان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها، مادرم مثل همیشه دست مرا در دستش گرفته بود و با هم از خیابان رد می‌شدیم.

صدای گوش نواز گنجشک ها فضا را پر کرده بود و عطر دل انگیز گل‌ها و زیبایی رنگ آن‌ها تمام حواس مرا متوجه خودش کرده بود تا اینکه ایستادن ناگهانی مادر و دست ادب بر سینه توجه مرا برانگیخت.

سرم را که بلند کردم گنبد طلایی رنگ آستان حضرت معصومه سلام‌الله علیها را دیدم.

من با بانوی کریمه الفتی دیرین دارم شاید کودک باشم ولی همیشه هم نوا با کبوتران حرم در بالکن‌های شبستان امام خمینی(ره) به مانند پرندگان و در کنار آ‌ن‌ها بر بام خیال پرواز کرده‌ام.

آستان بانوی کرامت بهشت زمینی من است، بهشتی که تا در آن داخل می‌شوم لب‌ها خندان و چشم‌ها از شوق وصال گریان است.

من هر گاه وارد حرم شده‌ام از دستان نوازشگر خادمان آستان شکلات گرفته‌ام، شکلاتی که شاید از نظر ظاهر شبیه مابقی شکلات‌ها باشد ولی طعم آن برای من تا به ابد در زیر زبان فراموش نشدنی است.

من هر گاه به حرم می‌آمدم مانند گنجشک‌های آزاد و رها در فضای زیبا و دل انگیز حرم پرواز می‌کردم، همیشه همراه کبوترها زیر گنبد طلا با دیگر بچه‌ها سرود سلام به بانو و زندگی را هم‌خوانی می‌کردیم.

بانوی کریمه بسیار مهربان است و همیشه مرا در آستان خویش به بازی میهمان می‌کنند و ایشان به مانند جد بزرگوارشان حضرت رسول(ص) با ما کودکان بسیار مهربان هستند.

من در تک تک آینه‌های حرم باغ زیبایی را می‌بینم که مرا به خود می‌خواند و من در این باغ زیبا تا آسمان سوار بر سرسره و تاب خیال سرسره‌بازی و تاب‌بازی می‌کنم.

در رواق کودک به همراه دیگر بچه‌ها با مدادهای رنگی و رنگ‌های انگشتی ایوان طلای بانوی کریمه را نقاشی می‌کنم و در بزم گل و ریحان سوار بر اسب خیال تا اوج آسمان هفتم پر می‌کشم و در کوچه‌های مدینه با امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام همبازی می‌شوم و از آنها وضو گرفتن و نماز خواندن را می‌آموزم و سوار بر اسب خیال با سخنان کارشناسان رواق سرگذشت انسان ۲۵۰ ساله که همان امامان معصوم هستند را تا حضرت حجت به نظاره می‌نشینم و تا عصر غیبت کبری می‌روم و با مربی رواق به امام غائب از نظرها سلام می‌دهم و عهد می‌بندم رسم سربازی را به درستی انجام دهم.

دست در دست مادر و در کنار مادر من هم همچون او دست ادب بر سینه می‌گذارم و به بانوی کریمه سلام می‌دهم هر چند که درب های حرم بسته است و من نمی‌توانم در صحن حرم تاریخ بازی کنم ولی در دل به بانوی کریمه عرضه می دارم بانوی کریمه از دور به شما سلام.