به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلامالله علیها، ارتش از مهمترین ارکان یک نظام سیاسی به حساب می آید و چنانچه از فرماندهان و افسران کاردان و وفادار برخوردار باشد می تواند مهمترین رکن یک نظام که امنیت است را به ارمغان آورد.
در حکومت اسلامی علاوه بر کاردانی و وفاداری یکی از شرایط یک فرمانده نظامی که او را شایسته فرماندهی می کند ایمان به خدا و اطاعت از ولی خدا است که در نظام جمهوری اسلامی ایران به وضوح به چشم آمده است و یکی از عوامل ثبات و پایداری آن وجود فرماندهانی از قبیل شهید سپهبد قرنی در ارتش است که در راه اسلام جان فشانی کرد و به عنوان اولین شهید بعد از انقلاب که به دست منافقین به شهادت رسید در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.
در ادامه مختصری از ویژگی ها و زندگی نامه این شهید بزرگروار را می خوانیم؛
محمدولی قرنی، نخستین رییس ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زاده فروردین ۱۲۹۲ پس از دریافت دیپلم، در سال ۱۳۰۹ در دانشکده افسری ارتش پذیرفته شد و در سال ۱۳۱۱ با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه دانشآموخته شد.
قرنی به علت شایستگی و کاردانی، رتبههای نظامی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و در آخرین مرحله پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با درجه سرتیپی در راس رکن دوم ستاد ارتش قرار گرفت و تا ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ در این سمت بود. در زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فرمانده نظامی تیپ گیلان بود.
خردهگیری سیاسی قرنی علیه حکومت سرسپرده محمدرضا شاه پهلوی از پایان ۱۳۳۵ و در دوران نخستوزیری حسین علاء آغاز شد و این انتقاد، با نخستوزیری منوچهر اقبال در فروردین ۱۳۳۶ بالا گرفت.
قرنی در مهرماه ۱۳۳۶ به درجه سرلشکری رسید که این امر نشانگر اعتماد محمدرضا پهلوی به او تا این تاریخ میباشد و به گفته سرلشکر شادمهر به او پیشنهاد سفیر شدن در کشور اسپانیا را هم داده بودند اما در ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ به درجه سرتیپی در جایگاه رکن دوم ستاد ارتش تنزل یافت و عنوان معاون دوم ریاست ستاد ارتش را به او دادند و در ۲۶ بهمن ۱۳۳۶ از جایگاه مذکور نیز کنار گذارده شد.
مبارزه سیاسی عملگرایانه سپهبد قرنی از ۱۳۳۶ آغاز شد. او در دوران خدمت، به فساد مالی در درون ارتش پی برد و در رایزنی با گروهی از همفکران و همکاران، برای اصلاح این وضعیت در سال ۱۳۳۶ هنگامی که ریاست رکن دوم ارتش را به عهده داشت، طرح کودتایی را برای براندازی تاج و تخت محمدرضا پهلوی برنامهریزی کرد که افشای آن، به دستگیری وی در هشت اسفند ۱۳۳۶ انجامید.
وی در ۳۱ تیر۱۳۳۷، از ارتش شاهنشاهی اخراج گردید و در هشتم آذر ۱۳۳۹، پس از گذراندن ۲ سال و ۸ ماه زندان، آزاد شد و پس از آزادی از زندان، از ۱۳۴۱ کوشش خود را علیه حکومت پهلوی پررنگتر ساخت.
همزمان با آغاز مبارزه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) علیه حکومت شاهنشاهی پهلوی، دلبستگی محمدولی قرنی به خواندن کتابهای سیاسی و مذهبی، او را نیز به جمع شاگردان جنبش اسلامی امام(ره) وارد کرد و در همین راستا، به چهرههای مذهبی؛ همچون آیتالله سیدمحمود طالقانی و آیتالله سید محمدهادی میلانی نزدیک میگردد. به زودی پیوندهای قرنی با آیتالله طالقانی، دیدار وی با آیتالله میلانی در جریان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲و حضورش در برخی نشستهای مذهبی فاش شد و ساواک، در پنجم دیماه ۱۳۴۲، او را به همراه شماری دیگر دستگیر کرد و او به مدت ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد. سپس، در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد و تا ۲۰ آذر ۱۳۴۵ در زندان بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران و پایهریزی ارتش مکتبی و مردمی ایران، بنابر حکمی از سوی حضرت امام (ره) محمد ولی قرنی به درجه سرتیپی ارتقاء یافت و به سمت نخستین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب برگزیده شد و همزمان عضو شورای انقلاب اسلامی نیز بود.
در همان روزهای آغازین انقلاب اسلامی، گروهکهای مجاهدین خلق، فداییان خلق و بسیاری ضدانقلابهای دیگر شعار انحلال ارتش سر داده بودند که امام(ره) مخالف این شعار بودند.
سپهبد قرنی پس از بازگرداندن نظم اولیه در نیروهای سهگانه ارتش، در سرکوب و ناکامی گروهکهای ضدانقلاب نقش بسزایی ایفا کرد و در جریان آشوبآفرینی ضدانقلاب در کردستان توانسته بود جلو پیشروی آنها را بگیرد.
گروهک فرقان، در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ شهید سپهبد محمدولی قرنی را در حالیکه هیچ سمتی نداشت، و از ریاست ستاد کل ارتش جمهوری اسلامی ایران استعفا کرده بود در حیاط خانهاش در میدان ولیعصر تهران زیر گلولههای آتشین خود قرار داد و به شهادت رساند و او نخستین شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد و پیکر پاک شهید قرنی، در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها صحن امام رضا علیه السلام در مقبره ۳۷ (مقبره واقفین) به خاک سپرده شد.
همسر سپهبد محمدولی قرنی در مصاحبه ای پس از ترور همسرش گفته است «سپهبد قرنی در زمان شاه و نظام طاغوت تا درجه سرلشکری ارتقاء یافت، اما زمانی که متوجه اسلامزدایی و ستمکاری شاه و جنایات و خیانتهای آمریکا در ایران شد، به تمام مزایای مادی و منزلت سرلشگری پشت پا زد.»