به گزارش پایگاه خبری آستان حضرت معصومه سلامالله علیها، آیتالله احمد عابدی استاد حوزه علمیه امروز ۲۲ خردادماه در مراسم جشن میلاد بانوی کرامت که در دانشگاه قم برگزار شد، طی سخنانی اظهار کرد: در دوره امام کاظم علیهالسلام، انحطاط اخلاقی و فرهنگی رواج زیادی یافته بود که نمونه آن مواجهه امام با بشر حافی بود که باعث توبه او شد.
وی افزود: نمونه دیگر مؤید این مطلب آن است که وقتی هارونالرشید مجلس عروسی برای خودش ترتیب داد، بیش از چهار میلیون شمع در آن شب روشن کردند و هر کسی دعوت شده بود، یک سیب یا انار از طلا به او هدیه دادند و گاهی سند و قباله یک روستا و شهر به برخی افراد واگذار شد و بیتالمال مسلمین به غارت رفت.
رواج احادیث جعلی در دوره امام کاظم(ع)
استاد سطح خارج حوزه علمیه افزود: روایت اخبار و احادیث در دوره امام باقر و امام صادق علیهمالسلام رواج زیادی یافت به گونهای که ۷۵ هزار روایت از امام صادق علیهالسلام نقل شد، اما در دوره امام کاظم علیهالسلام جعل حدیث رواج زیادی یافت، به گونهای که جاعلان حدیث، کتب روایات امام را دست گرفته و از روی آن روایات، اخبار جعلی درست میکردند.
عابدی بیان کرد: بیشترین مجامع علمی در دوره حضرت معصومه سلامالله علیها در برخی رشتهها مانند ادبیات تشکیل میشد؛ علم با حمایت حکومت جور وقت به سمت ادبیات و ریشهیابی کلمات سوق داده شده بود و گاهی چندین شتر به یک فرد هدیه میدادند تا به این مباحث بپردازند، با این کار قصد داشتند تا علم را به سمتی سوق دهند که اعتقادات و امامت به خوبی برای مردم تبیین نشود و مردم سرگرم مسائل غیرمفید شوند.
استاد حوزه در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در حلب، افرادی بودند که دنبال ترور خانواده امام رضا علیهالسلام و امام کاظم علیهالسلام بودند، افزود: همچنین ادیان و مذاهب زیادی مانند قرامطه و فتحیه در دوره حضرت معصومه سلامالله علیها در حال شکلگیری بود و آن حضرت برای مردم روشنگری میکردند، به همین دلیل هم دشمان قصد ترور او را داشتند.
پاسخگویی دختر ۷ ساله به سؤالات دینی
عابدی اضافه کرد: عدهای از شیعیان به مدینه به قصد ملاقات موسی بن جعفر علیهالسلام رفتند، اما ایشان در منزل نبود، لذا پاسخ سؤالات خود را از فاطمه معصومه سلامالله علیها که دختر هفت سالهای بود، پرسیدند. وقتی در بیرون مدینه کاروانی دیدند که امام کاظم در رأس آن بود، ماجرا را شرح دادند و امام درباره ایشان فرمود: «فداها ابوها» و این طور جوابهای حضرت را تأیید کرد. این نشان میدهد آن حضرت از طفولیت از چه علم و دانشی بهرهمند بود.
وی ادامه داد: وقتی در ۲۸ سالگی از مدینه قصد کرد تا به مرو برود، ایشان از کوفه به بغداد و از بغداد به ایران آمد. وقتی به کوفه مشرف شد، خیلی از دشمنان اهل بیت(ع) تلاش کردند تا نگذارند حضرت در کوفه برای مردم صحبت کند و یهودیان بغداد هم که بازار این شهر را قبضه کرده و اهل رباخواری بودند، مانع سخنرانی آن حضرت شدند و به افرادی پول دادند که ایشان را ترور کنند؛ در ذهنشان این بود که آن بانو شبیه حضرت زهرا و زینب(سلام الله علیهما) است و میترسیدند انقلابی را که حضرت زینب ایجاد کرد، در آنجا هم رخ دهد.
عابدی اضافه کرد: حضرت به نزدیک قم آمد، ولی بر اثر حمله دشمن، همه افراد کاروان ایشان شهید شدند، قبر ۷۰ سیدی که در رکاب ایشان شهید شدند، وجود دارد. آن حضرت در مسیر سفر خود به قم، فتحیه و فرقههای انحرافی را باطل کرد؛ ایشان با سخنرانی و جلسات و روایاتی که بیان فرمود، باعث شد تا مباحث انحرافی تقریبا از بین برود.
مبارزه حضرت معصومه(س) با مکاتب انحرافی
وی افزود: با افرادی از قبیل ابوالخطاب که دین جدیدی درست کرده بود و افرادی مانند مزدکیان و بابک خرمدین برخورد کرد. گروهی که باقی که ماندند، برمکیان بودند که الان هم هستند، حضرت معصومه نتوانست آنها را نابود کند، ولی از توسعه و گسترش آنها جلوگیری کرد.
عابدی گفت: ایشان وقتی که به قم و ایران تشریف آورد، به دنبال ایشان فرزندان و نوادگان حضرت کاظم علیهالسلام از مدینه به ایران گسترش یافتند؛ اینکه در هر شهر ایران امامزادهای از فرزندان و نوادگان موسی بن جعفر وجود دارد، به همین دلیل و به دنبال برکت قدم حضرت معصومه است و فرهنگ تشیع، امامت و اسلام ناب از سوی ایشان به ایران آمد؛ قم تا قبل از ورود معصومه سلامالله علیها تقریباً در دست آتشپرستان و مزدکیان و مجوسیان بود، وقتی با ورود اشعریون و اقوام دیگر فرهنگ تشیع در قم رشد کرد؛ مردم اموالشان را وقف حضرت معصومه کردند؛ از جمله همین مدفن ایشان باغ بابلان وقف شده است.
عابدی تأکید کرد: حضرت معصومه، فرهنگ اسلام و تشیع را در منطقه جبل یعنی از قزوین و قم تا اصفهان گسترش داد و آمدن ایشان سبب شد تا مردم بقاع متبرکه را بسازند، در همین بقعه معصومه سلامالله علیها، ۴ دختر بلاواسطه امام دفن هستند که یکی از آنها بانوی کرامت است؛ این حرم تأثیر زیادی بر باورها و اعتقادات و اخلاق مردم گذاشت. تا مدتها هیچ مردی را در اطراف حرم دفن نمیکردند و صرفاً بانوان سیده را دفن میکردند.
ماجرای تربت سیدالشهداء و تصمیم شاه عباس
عابدی افزود: اینقدر که در اطراف حضرت معصومه مرجع تقلید، شاه، وزیر و نخستوزیر و عالم دفن شده است، در هیچ جایی سابقه ندارد؛ حضرت باعث توسعه علم و تمدن اسلامی و پیدایش حوزه علمیه شد، در زمان فیض کاشانی فردی از اروپا به اصفهان آمد و سراغ بزرگترین عالم مسلمین را گرفت و گفت من قصد دارم درباره حقانیت مسیحیت با او بحث کنم، فیض به او گفت که چطور تو جوان کمتجربه را از اروپا فرستادهاند و فرد پختهتری وجود نداشت؟ جوان اروپایی گفت که در جایی بحث کنیم که مردم هم باشند و ببینند حق با کیست؟ فیض در شروع مناظره به جوان اروپایی گفت بگو در دست من چیست؟ و او نیم ساعت به فکر فرو رفت؛ فیض پرسید پس چه شد، تو که برای پیروزی آمده بودی؛ آن فرد جوب داد: در دست تو خاک بهشت است، ولی من مات و مبهوتم که چگونه این خاک در جیب تو وجود داشت که دست کردی و مشتی از آن برداشتی؟
وی اضافه کرد: فیض فرمود: این تربت سیدالشهداء است. شاه عباس هم وقتی این صحنه را دید، گفت تربت را ببرید در قم و قبری برای من درست کنید و کف قبر از خاک تربت پر باشد که از لحظه اول مرگ، من در خاک بهشت باشم.