پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها، کینه یهود افراطی و فراماسون از مسلمانان شتری است به شکلی که گذر زمان نتوانسته است آن را کمرنگ کند.

برای یهود افراطی و صهیون که خود را امت برگزیده و نمونه الهی می‌دانستند، سخت است که با بعثت رسول اکرم(ص)، پیامبر خاتم از نسل و از قومیت آنها نباشد آنها که خود را منتظر آخرین پیامبر الهی می‌دانستند زمانی که دریافتند خداوند رسالت خود را در قوم دیگری قرار داده است تحمل نکردند؛ چرا که آنها عرب را قومی عقب مانده می‌دانستند و برایشان سخت بود که خداوند از میان این قوم پیامبری نه برای آنها بلکه پیامبری برای بشریت برگزیند و همین احساس موجب شد که آنها از همان ابتدا کینه عمیقی نسبت به رسول خدا(ص) و خاندان ایشان داشته باشند؛ به گونه‌ای که زمانی که دریافتند آخرین پیامبر الهی از نسل عبدالله بن عبدالمطلب است تصمیم گرفتند عبدالله را به دین خود جذب کنند؛ اما پاکدامنی عبدالله و تقوای او هرگز اجازه نداد که یهود صهیون به چنین خواسته‌ای برسد.

در نتیجه نقشه ترور او را اجرا کردند که به نتیجه نرسید و همین ترور نافرجام موجب آشنایی خانواده آمنه با عبدلله که در میان عرب به دلیل پاکدامنی به طاهره معروف بود شد و حاصل ازدواج این دو یگانه دوران حضرت رسول اکرم(ص) است.

یهود صهیون زمان زیادی را صرف شناخت و حتی ترور، دزدیدن و دعوت پیامبر(ص) به خود کرد؛ اما حضرت رسول(ع) هیچ کدام را نپذیرفت و یهود در تاریخ بعد از نشر اسلام نیز دست از فتنه‌گری در میان انصار و مهاجر برنداشت بعد از فتح خیبر نیز کینه یهود با جانشین پیامبر اکرم(ص) یعنی امیرالمومنین امام علی(ع) ادامه پیدا کرد و بیشتر شد و این دشمنی به جز اینکه جامعه اسلامی را به مدت ۲۵ سال از مقام امامت محروم کرد پس از آن نیز به امیرالمومنین(ع) اجازه ندادند که جامعه اسلامی را در مسیر صراط الهی با خیال راحت حرکت دهد؛ بلکه جنگ های جمل، صفین، نهروان و هزاران فتنه دیگر را ایجاد کردند تا امیرالمومنین نتواند عدل و عدالت را در تمام جامعه بشری اجرا کند و سرانجام چون شیطان و یهود صهیون تاب توان عدالت علی(ع) را نداشتند محراب او را غرق به خون کردند و این چنین امام علی(ع) در بامداد بیست و یکمین روز از ماه مبارک رمضان به دست ابن ملجم مرادی و در اثر کینه یهود اولین شهید محراب شدند.

اما فتنه گری های شیطان و یهود در طول تاریخ بر علیه اسلام و مسلمانان به صورت پیوسته ادامه داشته است و با شکل گیری دولت و ملت های اروپایی به واسطه سفیدپوست های نژاد پرست و سرمایه داران یهود جهان در مقطع زمانی مابین جنگ های جهانی و تا به اوایل قرن بیستم در برابر یهود صهیون و شیطان تسلیم محض شده بود تا اینکه وعده داده شده ائمه معصوم و نایب عام ائمه معصوم(ع) از همان ابتدا با عمل به سیره رسول اکرم(ص) وارد میدان شده و در قالب پند و نصیحت طاغوت زمان یعنی محمدرضا شاه پهلوی را نصحیت کرد؛ اما چون گوش و قلب طاغوت به روی معارف ناب الهی بسته بود و قلبش در اثر ختم الله سنگ شده بود، هرگز پیام اسلام صلح و برادری امام خمینی(ره) را نشنید تا به این ترتیب مردمان آزاده قرن بیستم با انقلاب اسلامی که انفجار عظیم نور اسلام ناب محمدی در سرتاسر عالم بود از خواب اجباری و زمستانی مستکبران عالم به رهبری شیطان بیدار شدند.

شیطان و یهود صهیون که به شدت از رسول خدا(ص) زخم خورده بودند نمی توانستند اجازه بدهند بار دیگر فرزندی از فرزندان علی خیبر شکن عالم را رهبری کند؛ بنابراین در راه نابودی این انقلاب نوپا از هیچ اقدام و فتنه ای فروگذار نکردند تا آنجا که بعضی از گروه های تندرو التقاطی که تفسیری مارکسیستی اسلامی را داشته و تاب تحمل عدالت علی دوران یعنی امام خمینی(ره) را نداشتند با خود همراه کردند که گروهک های تروریستی فرقان و مجاهدین خالق در تاریخ انقلاب اسلامی نمونه بارز این گروهک های تروریستی بودند.

بوی مناجات ها و حکومت شیرین امام علی پس از چند قرن مشام یخ زده تاریخ و بشریت را بیدار کرد

کلام، کردار و رفتار امام خمینی( ره) تماما بوی عدالت امام علی(ع) را می داد و مردم دوران ما که نه چشمشان به جمال و هیبت اهل بیت(ع) نورانی شده بود و نه امام زمانشان حاضر بود که در رکاب او شاگردی کنند؛ زمانی که بوی عدالت علی را از امام خمینی(ره) استشمام کردند با رهبری امام انقلابی تمدن ساز و تاریخ ساز را به شکوه تحقق رساندند، انقلابی که حضرت معصومه(س) برای محقق شدن آن عطر حرم های اهل بیت(ع) را با خود و به حرم خود به قم آورده بودند.

در حلقه یاران علی زمان امام خمینی(ره)

مردم جهان که با شنیدن کلام امام خمینی(ره) مست ولای امیرالمومنین امام علی(ع) شده بودند و تمام آمال و آرزوهای خود را در پرتو و پناه پیوستن به انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)می دیدند گروه گروه و فوج فوج به تعبیر سوره نصر به انقلاب امام خمینی(ره) پیوستند و اینچنین انقلاب امام خمینی ره یک شبه جهانی شد و یهود که تاب توان تحمل انقلاب نور فرزند امام علی( ع) را نداشت و طاغوت های جهان را با نهیب از خواب بیدار کرد که اگر به خود نجبند و انقلاب خمینی(ه) را در نطفه نابود نکنند امام خمینی(ره) مانند حضرت موسی با عصای و ید بیضایی خود با انقلاب اسلامی جهانیان را از خواب غفلت بیدار کرده و هیمنه پوشالی استکبار را در هم خواهد شکست به این ترتیب فتنه گری های دشمن دوچندان شد و سرویس های جاسوسی دشمن مانند یک تن واحد به دنبال نابودی انقلاب اسلامی بودند؛ اما همانطور که شاعران گفته اند صدای آب برای تشنه همچون صدای چنگ و رباب است و مردم آزاده جهان که تشنه عدالت امیرالمومنین امام علی(ع) بودند با طلوع انقلاب امام خمینی و دیدن بارقه های شکل گیری انقلاب قبل از اینکه حتی انقلاب پیروز شود در دوران زمستانی طاغوت پهلوی دوم محمد رضا شاه به حلقه یاران امام خمینی(ره) پیوستند حلقه یارانی که اگر چه حتی یکبار امام خود یعنی امام خمینی(ره ) را زیارت نکرده بودند از نزدیک ؛ اما بوی عدالت و حکومت علوی را از کلام و رفتار امام خمینی (ره) در برابر طاغوت زمان را شنیدند و به دیدن و شنیدن کلام علوی امام خمینی(ره) نادیده لیلای این ماه شب چهارده شده بودند.

سید محمد علی قاضی طباطبایی یکی از طلبه های خاصی است که نادیده شیدای کلام علوی امام خمینی(ره)شد و این شیدایی که در پناه عقل،خردورزی و عقلانیت بود نه قلب او را به جایی رسید که با صدای رسا و بلند از ماه شب چهارده خود حمایت کرد و کلام امام خمینی(ره) را همان کلام امیرالمومنین می دانست و تا به آنجا پیش رفت که همه و حتی ساواک متوجه شدند که این یگانه دوران تبریز لیلای خمینی دوران شده است.

تبعید به دلیل اینکه لیلای کلام علوی خمینی بود

سید محمد علی قاضی طباطبایی همانگونه که اشاره شد، زمانی که حقانیت اسلام و منطبق بودن کلام امام خمینی(ره) بر کلام رسول خدا و ائمه معصوم(ع) را دید نتوانست به کنجی خزیده و بی تفاوت باشد در نتیجه در حمایت از امام خمینی( ره) سخن گفت و در ماجرای کاپیتولاسیون به تاسی از امام خمینی(ره ) عمل کرد و زمانی که مردم قم در شانزدهمین روز از دی ماه در حمایت از امام خمینی(ره) به دلیل توهین به امام خمینی(ره) در مقاله روزنامه و شهادت حاج آقا مصطفی خمینی به خیابان امدند او نیز قیام گسترده و سراسری ۲۹ بهمن ماه را ترتیب داد و زمانی که شاه و ساواک متوجه شدند به دلیل اینکه لیلای کلام امام خمینی(ره) بود او را به کرمان تبعید کردند و غریب وطن شد.

تبریز همیشه سرد با عطر امام خمینی(ره) بهاری شد/ قاضی طباطبایی آنچنان لیلای کلام و مرام امام خمینی(ره) بود و به کلام امام عمل می‌کرد که خمینی تبریز شد

همانگونه که تاریخ روایت کرده بنیاد هیچ فرعونی پایدار نیست و فرعونی مانند محمد رضا پهلوی زمانی که صدای انقلاب اسلامی مردم کشورش را نشنید مجبور شد مانند فرعون داستان حضرت موسی در برابر عصا و ید بیضای موسای دوران یعنی امام خمینی(ره) تسلیم شود و در این میان شیطان اکبر یعنی آمریکا زمانی که دید نمی تواند حتی با دولت آشتی ملی بختیار شرایط را به سامان کند و نتوانست با کودتا نیز به خواسته خویش برسد شاه به ناچار با چمدان های پر از طلا و پول ملت از ایران فراری شد و به این ترتیب انقلاب اسلامی در بهمن سال ۵۷ به پیروزی رسید و با پیروزی انقلاب اسلامی یارانی مانند امام خامنه ای و قاضی طباطبایی که نادیده لیلای امام خمینی(ره) و مرام شیوه روش و مکتب علوی او شده بودند امام خمینی( ره) را از نزدیک زیارت کنند و قاضی طباطبایی با زیارت امام خمینی(ره)و با دیدار با امام مشتاق تر از گذشته در مسیر امام حرکت کرد و نماینده امام خمینی(ره )در تبریز شد ولی شیدایی و تبعیت قاضی طباطبایی که نه بر مبنای احساس و غریزه بلکه بر مبنای عقلانیت و خرد ورزی دینی بود آنچنان به اوج رسید و این طلبه خاص در مسیر امام حرکت کرد که خمینی تبریز شد و عطر امام خمینی(ره) به واسطه او فضای شهر همیشه سرد و زمستانی تبریز را بهاری کرد و او هم خمینی تبریز شد.

اسلحه مجاهدین خلق از آستین گروهک فرقان بیرون می اید و ترور می کند

شیطان اکبر یعنی آمریکا و مستکبران و همچنین محمدرضا شاه فرعون صفت زمانی که دیدند به هیچ روشی نمی‌توانند انقلاب اسلامی را در سال‌های نخستین تشکیل از بین ببرند و در مقابل آن ایستادگی کنند سعی کردند با نزدیکی به گروه‌های اسلامی افراطی که تفسیری مارکسیستی از اسلام داشتن و عدالت علوی امام خمینی(ره) را نمی‌توانستند تحمل کنند و به عبارت بهتر تاب تحمل عدالت علی را نداشتند پس از پیروزی انقلاب اسلامی به بهانه آخوندیسم و اهداف مارکسیستی به انقلاب اسلامی حمله کردند و سعی کردند با ترور مردم و ایجاد رعب و وحشت و همچنین ترور حلقه یاران انقلاب با امام خمینی(ره) به مقابله بر خواسته و انقلاب اسلامی را در همان سال‌های نخست نابود کنند؛ اما از آنجایی که امر خداوند به گونه‌ای دیگر مقدر شده بود مردم و انسان‌های آزاداندیش سراسر عالم گروه گروه و فوج و فوج به انقلاب اسلامی متمایل می‌شدند و زمانی که شیطان اکبر تمایل ملت‌های آزاده جهان را به انقلاب اسلامی دید ترور یاران انقلاب را سرعت بخشید و به همین ترتیب اسلحه مجاهدین خلق از آستین گروهک فرقان بیرون امد و به قاضی طباطبایی شلیک کرد و با سه تیر قاضی طباطبایی را ترور کرد.

عشق به خمینی و انقلاب اسلامی قاضی طباطبایی را شهید محراب کرد/ صورت و محاسن قاضی طباطبایی به دلیل ارادت به انقلاب اسلامی و امام خمینی به خون خضاب شد

همانگونه که بیان شد محمدعلی قاضی طباطبایی پس از انقلاب اسلامی در سال‌های نخست انقلاب پس از دیدار با امام خمینی(ره) مشتاق‌تر از قبل امام خمینی(ره) را در تحقق اهداف انقلاب اسلامی همراهی کرد و نماینده امام در شهر تبریز شد. نماینده‌ای که همانگونه که بیان شد تبریز را لبریز از عطر امام خمینی(ره) کرد و همین اقدام موجب تمایل تمام ترک زبان‌های فلات ایران به امام خمینی(ره) شد؛ به همین دلیل شیطان اکبر و اسرائیل که همان یهود صهیون بودند می‌ترسیدند تمام ترک زبان‌ها امام خمینی(ره) را یاری کرده و به امام ملحق شوند، سید محمدعلی قاضی طباطبایی را مصادف با ۱۰ آبان ماه ترور کردند و به این ترتیب قاضی طباطبایی به دلیل عشق به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی شهید محراب شد و صورت و محاسنش به دلیل ارادت به انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) در محراب پس از قرائت نماز مغرب و عشاء در مسجد شعبان با خونش خضاب شد و او نیز که تشنه عدالت علی(ع) بود مانند مولایشان علی در محراب به شهادت رسید و رستگار شد تا خونش سندی باشد بر حقانیت ولایت و امامت امام علی(ع) و تاریخ خود بر این مساله با خونش گواهی خواهد داد.

اما دشمن بداند همان گونه که امام خمینی(ره) فرمود« خون عزیز ما را به زمین ریخت، تأیید کرد دین خدا را. یعنی خدا‏‎ ‎‏دین خودش را به او تأیید کرد. با ریختن خون عزیز ما، تأیید شد انقلاب ما. این انقلاب‏‎ ‎‏باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست.‏‎ ‎‏بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. ما از‏‎ ‎‏مرگ نمی ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی‏‎ ‎‏شب، متفکران ما را می کشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت‏‎ ‎‏می کردید؛ مباحثه می کردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور‏‎ ‎‏را باطل می داند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ‏‎ ‎‏ما، اسلام ما تأیید می شود».