پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلاماللهعلیها| فاطمه قاسمی: پس از جنگ جهانی دوم با پیروزی دولتهای لیبرال غربی بر کمونیسم و نازیسم همه دنیا تصور میکرد که اقتصاد سرمایهداری یا همان مکتب لیبرال دموکراسی جامعه سرمایهداری تنها دکترین و مکتب فکری برنده برای بقای جوامع بشری خواهد بود و در نتیجه تمامی جهان خواهان و شیفته این دکترین هستند؛ چراکه کمونیسم و تفکر کمونیستی مارکس نابود شده بود و از سوی دیگر تفکر نازیسم هم شکست خورده بود و همچنین از دیدگاه اسلامی هم خبری نبود؛ چراکه حکومت عثمانی تجزیه شده و از بین رفته بود و ایران هم به عنوان نماینده تفکر شیعی در دست عاملان و کارگزاران دکترین لیبرال دموکراسی بود.
از سوی دیگر تفکر لیبرال به گونهای در جامعه جهانی رفتار میکرد که گویا دین پدیدهای مربوط به سنت و گذشته بود و در جامعه آن روز که از سنت به سوی مدرنیسم در گذار بود جایی برای دین نبود و در گذار از سنت به مدرنیسم دین امری فردی تلقی میشد و به زندگی فردی اختصاص داشت و در عمل دین برای بخش عمومی و اجتماعی زندگی بشر دیدگاهی برای عرضه نداشت چراکه در این دوره مسیحیت تحریف شده تابع دولتهای لیبرال دموکراسی بود و مردم جوامع اروپایی به دلیل نگرش منفی دین نسبت به انسان دین را کنار گذاشته و آن را عامل عقب ماندگی جوامع بشری و افیون تودهها میدانستند.
*خط بطلان انقلاب اسلامی بر دکترین پایان تاریخ فوکویاما
از آنجایی که جوامع اروپایی تفکر لیبرالی را پذیرفته بودند؛ تصور میشد تمام دنیا خواهان حکومت لیبرال دموکراسی هستند و لیبرال دموکراسی مطابق با نظر فوکویاما اندیشمند ژاپنی آمریکایی دکترین پایان تاریخ است و مکتب و تفکری است که تا پایان تاریخ بشریت، بشر را کفایت خواهد کرد؛ در حالی که امام خمینی (ره) با طرح دیدگاه جمهوری اسلامی یا مردم سالاری دینی و بیان این مطلب که دین اسلام کاملترین دین بوده و مهمترین راهبردها را برای سعادت و مدیریت زندگی فردی و اجتماعی بشر دارد، با پیروزی انقلاب اسلامی دیدگاه جدیدی به جامعه جهانی عرضه شد؛ دیدگاهی که برتری لیبرال دموکراسی و تفکر سرمایهداری را به عنوان برترین نهضت برای مدیریت جامعه جهانی به چالش میکشید و به ملتهای بیدار یادآوری میکرد که لیبرال دموکراسی هم آن روی دیگر سکه حکومتهای افراطی پادشاهی است؛ چراکه در گذشته این پادشاهان بودند که بر جان و مال مردم حکومت میکردند و امروز قشر یک درصدی سرمایهدار بودند که به مدد حکومتهای استعماری بر کشورهای مختلف مسلط شده و ثروت کشورهای مختلف را استثمار کرده و در کنار غارت سرمایه کشورها، متأسفانه نژادهای دیگر از جمله سیاهپوستان را نیز به بردگی گرفته بودند.
امام خمینی (ره) با طرح ابعاد مختلف تفکر اسلامی به مردم در جامعه جهانی یادآوری کردند که با مقاومت در برابر استکبار جهانی و طاغوتهای دستنشانده مردم در کشورهای مختلف میتوانند آزادانه دولتهای اسلامی را با نظارت راویان حدیث در عصر غیبت انتخاب کنند بهعبارتدیگر امام خمینی (ره) به پشتوانه مهدویت و دکترین ولایت فقیه انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند و به جامعه جهانی یادآوری کردند که مردم تنها نیستند بلکه خداوند حاکم قلبها است و در عصر آخرالزمان آخرین منجی که موعود وعده داده شده تمامی ادیان است با قیام خود برای همیشه خانه ظلم و ظالمان را نابود خواهد کرد و حاکمیت زمین به انسانهای آزاده، دیندار و مظلوم که وارثان حقیقی زمین هستند اختصاص داده خواهد شد.
*خط بطلان امام خمینی (ره) بر اسلام آمریکایی و زنده کردن اندیشه مهدویت در جامعه بصیر و بیدار اسلامی
در دوره پهلوی نگرشی از دین در جامعه رایج شده بود که این نگرش به مردم یادآوری میکرد که دین امری فردی است و نیاز نیست نمود اجتماعی داشته باشد و به عبارت دیگر شخص میتواند دین داشته باشد خدا را عبادت کند و حتی قرآن بخواند ولی این امور مربوط به زندگی فردی است؛ یعنی شخص میتواند مسلمان باشد ولی ظلم ستیز نباشد و حجاب نداشته باشد؛ اما امام خمینی (ره) در سخنان خود به ملت ایران یادآور شدند که این اسلام به درد نمیخورد و اسلام آمریکایی است ایشان به امت اسلامی و مردم ایران یادآوری کردند که اسلام از جامعه جدا نیست، اسلام از سیاست جدا نیست و در مقابل دکترین لیبرالیستی سکولاریسم به مردم یادآور شدند که جامعه سکولار هرگز به پیشرفت تمدنی دست پیدا نخواهد کرد؛ بلکه تفکر دین محور جامعه است که موجب شکوفایی و تعالی جوامع میشود.
امام خمینی (ره) در مقابل دکترین سکولار دکترین مهدویت را مطرح کردند و بیان کردند که جامعه دیندار و منتظر جامعه ای پویا و سرزنده است و در این جامعه دیانت از سیاست جدا نیست بلکه دیانت عین سیاست و سیاست عین دیانت است؛ همچنین امام خمینی (ره) با دکترین مهدویت که دکترین عاشورایی و انتظار توام با استکبارستیزی، مقاومت و آبادانی است به جنگ با تفکر سکولار و اسلام آمریکایی برخاستند و بیان کردند که جامعه اسلامی جامعه ای پویا و در مسیر شکوفایی و تعالی است و چنین جامعه ای هرگز جامعه ای مرده نیست که جوانانش نتوانند (حتی یک آفتابه بسازند) بلکه جامعه منتظر، پویا و اهل تعالی است همانگونه که امروز ایران اسلامی در کمتر از ۴۰ سال به پیشرفت علمی و فناوری کشورهای اروپایی که استعمارگر هستند رسیده بدون اینکه ملتی را استثمار کند با تکیه بر دین مداری، شجاعت، اندیشمندی و خردورزی جوانان خود از جامعه لیبرال مرده و عریان دوران پهلوی به جامعه پویا، زنده و دارای فناوری هستهای و موشک نقطه زن تبدیل شده است.
*انقلاب اسلامی ایران گامی بلند به سوی ظهور است
همانطور که بیان شد جوامع استعمارگر غربی پس از جنگ جهانی دوم و سقوط شوروی تصور میکردند که با حاکمیت اسلام آمریکایی بنابر بر نظر فوکویاما؛ لیبرال دموکراسی را به عنوان تفکر پیروز به جوامع جهانی و کشورهای مختلف دیکته کردهاند اما انقلاب اسلامی ایران با شعار مردم سالاری دینی، ولایت و نظارت فقیه جامع الشرایط و شعار نه شرقی و نه غربی و با اتکا به عاشورا و مکتب حسینی و دکترین مهدویت نه تنها لیبرال دموکراسی را به چالش کشید بلکه امروز همانگونه که امام خمینی (ره) وعده داده بودند با جهانی شدن دکترین مقاومت و استکبار ستیزی و اعتقاد به دیدگاه سبز مهدویت و انتظار و وظایف جامعه منتظر در سراسر عالم تمامی انسانهای بیدار با حمایت از دکترین مقاومت اسلامی و مساله فلسطین به خوبی آشکار است که انقلاب اسلامی به مهمترین هدف خویش یعنی جهانی سازی تفکر مهدویت و بستر سازی برای ظهور دست یافته است.
باید از بستر ایجاد شده برای معرفی ابعاد شخصیتی آخرین موعود الهی به جامعه جهانی تلاش کرده و شخصیت جهانی امام عصر (عج) و رسالت و وظایف جامعه منتظر را تبیین کنیم؛ چراکه امروزه هیمنه پوشالی استکبار جهانی فروریخته و طوفان الاقصی به عنوان برگ کوچکی که ریشههای دکترین مهدویت را با خود دارد در عالم طوفانی برپا کرده و با همین طوفان کوچک استکبار جهانی ناتوان و فلج شده است و در آیندهای نزدیک نیز خون شهدا به ثمر خواهد نشست و صبح ظهور را با ملتهای بیدار جهان به طلوع خواهیم نشست؛ صبحی که باد صبا ندای علوی، مهدی و فاطمی اش را برای آغاز حکومت عدل جهانی به گوش جهانیان خواهد رساند.
انقلاب اسلامی نه تنها خود گامی برای جهانی سازی دکترین ظهور بود بلکه که خود دکترین و مکتبی متکی بر اندیشه مهدویت و عاشورا بود و دکترین مهدویت و انقلاب اسلامی آنچنان با یکدیگر عجین شده است که جهان انقلاب اسلامی را به نام مهدی فاطمه میشناسد و جدایی انقلاب اسلامی از نام مهدی فاطمه کاری امکان ناپذیر است؛ انقلابی اسلامی ایران در حقیقت طوفان الاکبری برای نابودی خانه ظالمان بود و این رسالتی است که حکومت عدل جهانی امام زمان (عج) نیز به خاطر آن تشکیل خواهد شد؛ به عبارت دیگر امام زمان (عج) جز برای نابودی ظالمان و طاغوتیان قیام نخواهد کرد و با نابودی طاغوتیان حکومت عدل جهانی برپاشده و مظلوم به حق خود خواهد رسید.