به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها، از قرن ۱۹ میلادی که استعمار به شکل اروپایی مطرح شد و کشورهای اروپایی به سلاح های جنگی دست یافتند متاسفانه تاریخ استثمار و بردگی بشریت آغاز شد.
در این دوران کشورهای اروپایی و افسران آنها به بهانه کشف کشورهای جدید پای به هر سرزمینی و کشوری که گذاشتند به بهانه استعمار که همان معنای عمران و آبادی را می دهد به اسم مردم متمدن دیگر نژادهای بشر به ویژه کشورهای غنی قاره آفریقا و مردم آن ها را به بردگی گرفتند
طمع کشورهای غربی به ویژه انگلیس برای استعمار تمامی نداشت
این به بردگی گرفتن و استعمار در میان کشورهای اروپایی رقابت شدیدی ایجاد کرده بود و انگلیس با وجود داشتن سلاح و کشتی های سریع و قدرتمند گوی رقابت را از دیگر کشورهای اروپایی ربوده بود و نه تنها قاره آفریقا بلکه قاره آسیا را نیز به زیر یوغ سلطه خود کشانده بود تا جایی که روزی این شعار بیان می شد که خورشید در بریتانیای کبیر غروب نمی کند؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم این کشور تازه نفس آمریکا بود که جای انگلیس را در جهان گرفت و خود را کدخدا و ارباب دنیا مطرح کرد و در قرن بیستم دیگر این امریکا بود که قدرت بلامنازع دنیا بود و در این دوران که همزمان با سلطه پهلوی دوم بر ایران بود محمدرضا پهلوی و قوام السلطنه برای کم کردن قدرت انگلیس در ایران و برای ایجاد تعادل در ایران و رها شدن از دست شوروی یا همان روسیه و انگلیس به سوی قدرت سوم حرکت کردند که این قدرت و ابر قدرت سوم آمریکا بود.
انقلاب مشروطه و بیداری مردم و اقدامات رضا شاه و تنفر مردم از سلطنت
اما ابن روی کار آمدن قدرت سوم مصادف بود به دورانی که مردم ایران به دلیل انقلاب مشروطیت و اثرات جنگ جهانی دوم به طرف تنفر از حکومت های سلطنتی رفته بودند و به دنبال مجلس و حکومت مردم سالار بودند و از سوی دیکر اقدامات رضا شاه و کارهای خلاف شرع او از جمله کشف حجاب، کشتار مردم در مسجد گوهرشاد، واگذاری منطقه هیرمند به افعانستان به درخواست انکلیس، واگذاری منطقه فیروز آباد به تاجکیستان، و منطقه غرب کشور و گذرگاهای میان آذربایجان و ارمنستان به کشور اذربایجان، واگذاری بخش هایی زیادی از کارون به عراق و ممنوع کردن عزاداری و مبحث مخالف آشکار با شرع مقدس منجر به تنفر مردم از سلطنت شده بود و با روی کار آمدن محمدرضا در پهلوی در ابتدا یک سدی آزادی های سیاسی برای مردم ایجاد شد اما متاسفانه از سال ۱۳۳۰ به بعد محمدرضا نیز مانند رضا شاه وارد مرحله استبداد شد و در این دوران که معاصر به دوران آقای کاشانی به عنوان مرجع دینی و مصدق به عنوان نخست وزیر بود پس از ملی شدن صنعت نفت، شاه و انگلیس احساس خطر کردند و به دنبال این احساس خطر استبداد در کشور بالا گرفت و شاه وقتی شاهد ملی شدن صنعت نفت بود و انگلیس از فعالیت مذهبی ها و ملی گرایان در کشور احساس خطر کردند کودتای ۲۸ مرداد اتفاق افتاد.
کودتای ۲۸ مرداد و ادامه سلطه بر مردم/ اختلاف بینداز حکومت کن
انگلیس زمانی که شاهد ملی شدن صنعت نفت بود از سیاست اختلاف بینداز حکومت کن استفاده کرد و برای اینکه جلوی افزایش قدرت مردم را در کشور بگیرد و بتواند مانع قدرت گرفتن مصدق به عنوان ملی و حجت الاسلام و المسلمین کاشانی به عنوان مرجع دینی و به بیان دیگر مانع افزایش قدرت ملی و مذهبی ها در کشور شود میان مصدق و کاشانی شروع به اختلاف افکنی و سخن چینی کردند و زمانی که با سخن چینی میان مصدق . اقای کاشانی توانستند مصدق را از مذهبی ها جدا کنند سرانجام انگلیس و امریکا با کودتای ارتش به کمک افسران وابسته و مستشاران خارجی مصدق را تبعید کرده اقای کاشانی را بازداشت کنند و برای همیشه دوباره کشور را به دوران استبداد صغیر وارد کنند، استبدادی که تا انقلاب اسلامی ادامه داشت و تمامی منابع و معادن و امکانات کشور را به غارت برد و حتی ایران با مالیلت بر قند و شرکت هزینه ساخت راه اهنی را داد که عملا از شهرهای ایران در دوره رضا شاه عبور نمی کرد و تنها پل پیروزی انگلیس در جنگ جهانی دوم شد چرا که انگلیس و همپیمانانش از این راه اهن برای جابجایی سربازان و غارت ایران برای پیروزی در جنگ استفاده کردند.
اختلاف بینداز حکومت کن/ راهبرد امروز غرب و امریکا برای ادامه استبداد و چپاول ملت ها
زمانی که کودتای ۲۸ مرداد اتفاق افتاد هیچ گاه ملت ایران تصور نمی کرد که دست های استعمار خارجی در میان باشد اما بعدها خود امریکا و انگلیس با افشای اسناد محرمانه ای که دیگر محرمانه نبودند به مردم ایران نشان دادند که چگونه مطابق کلام امام خمینی(ره) دست های چدنی انگلیس از استین بیرون امده و مردم ایران را مجبور به ادامه زندگی تحت حکومت استبداد سیاه و سلطه خارجی کرده است؛ امروزه نیز امریکا و استکبار جهانی به همان راهبرد قدیمی خود ادامه می دهد یعنی با همان راهبرد اختلاف بینداز حکومت کن چه با تقسیم بندی مرزهای کشورهای تازه استقلال یافته و تقسیم یک شهر میان دو ملت و یا طرح اختلافات قدیمی میان دو قومیت و یا دو نژاد و مذهب می خواهد همیشه مردم در ملت های مختلف در کشورهای مختلف درگیر جنگ و اختلافات داخلی باشند تا انها به راحتی بتوانند مردم را استثمار کنند و همچنین این مستکبران با سرگرم کردن مردم و جوانان خود به رفاه طلبی، لذت های مادی و شهوانی، منفعت گرایی و فردگرایی موجب شده اند که ملت های اروپایی هم متوجه جنایت های ان ها نشوند و ان ها از غفلت های مردم برای نسل کشی و رسیدن به منافع خود استفاده می کنند همانطور که در حال حاضر اسرائیل مشغول این کار است؛ اما طوفان الاقصی و ملت های محور مقاومت و مردم ازاده ایران ملت های جهان از جمله ملت های اروپایی را از خواب غفلت بیدار کرده اند و اگر دوباره بخوابیم در جایی که باید بیدار باشیم دوباره کودتایی مانند کودتای ۲۸ مرداد ما را از عصر ظهور دور کرده و وارد دوران استبداد کبیر می شویم.
فاطمه قاسمی
