پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها | در دامان مادری امین و امانت دار پرورش یافته بود، مادری که در نزد همه به امانتداری و راز داری مشهور بود، به شکلی که امام موسی کاظم علیه السلام اسرار خویش را نزد او به امانت بیان میکرد.
«ام احمد» نه تنها خود بانویی امانت دار و رازدار بود، بلکه احمد را نیز به همین شکل پرورش داده بود. تربیت در دامان مادری چنین دردانه و یگانه و داشتن پدری به نام امام موسی کاظم علیه السلام موجب شده بود که احمد نه تنها در نزد پدر بلکه در نزد مردم شهر نیز بسیار محترم با فضیلت، مبادی آداب و با کرامت باشد. اکرام و تجلیل احمد از سوی پدر موجب شده بود که پس از شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام مردم تصور کنند که این فرزند جانشین پدر است.
امام موسی کاظم علیه السلام احمد را بسیار گرامی داشته و تجلیل می کرد و همین اکرام و احترام موجب شبهه مردم مدینه شد، تا جایی که پس از شهادت این امام همام، مردم مدینه شتابان به سوی احمد که به اعاظم سادات مشهور بود شتافتند تا به عنوان امام بعد از امام کاظم علیه السلام با ایشان بیعت کرده و به او اقتدا نمایند.
احمد بن موسی الکاظم امین ولایت
احمد بن موسی علیه السلام که در فصاحت و بلاغت هاشمی سرشت بود و از بزرگی و عزت، خرد و فصاحت، فضیلت، عزت و ادب و مهربانی چیزی کم نداشت؛ هنگامی که اشتیاق مردم مدینه را به عنوان پسر بزرگ امام کاظم علیه السلام به خود دید به سوی مردم مدینه دست بیعت دراز کرد و مردم مدینه را به مسجد برد در مسجد با کلام ذوالفقار گونه امیرالمومنین خطبه ای غرا در وصف کرامات و فضایل امام علی بن موسی الرضا بر منبر قرائت کرد. او در این مجلس بیعت خویش از مردم برداشت و به آنها گفت من در بیعت برادرم علی بن موسی الرضا علیه السلام هستم هرکس در بیعت من است به عنوان امام پس از پدرم با امام برحق امت یعنی علی بن موسی الرضا بیعت کند و به همراه مردم به سوی خانه امام رضا علیه السلام رفت و به همراه مردم به عنوان امام با ایشان بیعت کرد و امین ولایت شد.
امام رضا علیه السلام برای احمد به واسطه این امانتداری بسیار دعا نمود و فرمود امانت ما را نگه داشتی و در حق امانت خیانت نکردی و امانت را ضایع نکردی؛ خداوند نیز در دنیا و آخرت تو را ضایع نکند و این چنین شد که احمد بن موسی الکاظم مشهور به شاهچراغ امانت دار امام رضا علیه السلام و به بیان دقیق تر «امین ولایت» شد.
حضرت احمد بن موسی الکاظم «مدافع حرم»
پس از مرگ هارون الرشید، زمانی که مامون امام علی بن موسی الرضا علیه السلام را به زور به خراسان آورد، حضرت احمد بن موسی علیه السلام مانند خواهر خویش حضرت معصومه سلام الله علیها برای انجام رسالت بزرگ خود یعنی دفاع از امام زمانش عزم دیدار امام علی بن موسی الرضا علیه السلام را کرد و در مسیر هجرت به ایران فاطمه گونه، زینب وار و معصومه سرشت حقانیت علی بن موسی الرضا و حقیقت ماجرای ولایتعهدی را شهر به شهر به همراه برادرانش برای مردم نقل کرد.
از آن جایی که تربیت یافته مکتب امام کاظم علیه السلام بود، با نقل احادیث نبوی حقانیت امام و رسالت و وظیفه مسلمانان و به ویژه شیعیان را در مسیر هجرت به ایران آنچنان شفاف و گویا برای مردم بیان کرد که در مسیر هجرت تا رسیدن به شیراز کاروانی ۱۵ هزار نفری بر گرد وجود ایشان برای دیدار امام رضا علیه السلام جمع شد؛ اما از آنجایی که مامون از رسیدن کاروانی به این عظمت از یاران علی بن موسی الرضا علیه السلام به توس وحشت داشت، همچون قافله خورشید فاطمی، این قافله را در نزدیکی شیراز مورد حمله قرار داد و با ابزار نیرنگ و فریب حضرت احمد بن موسی علیه السلام را از یاران جدا کرد و کاروانیان ساده اندیش را پراکنده کرد و با دستور به حاکم شیراز در نهایت ناجوانمردانه دستور داد خانه بر سر حضرت احمد بن موسی علیه السلام خراب کنند.
چرا که او هاشمی بود و ماموران وحشت زده مامون عباسی شجاعت و جسارت نبرد تن به تن با سید هاشمی را نداشتند. در نتیجه در نهایت فریب از خانه همسایه حضرت احمد بن موسی را مورد حمله قرار دادند ایشان را به شهادت رساندند و خانه بر سر ایشان ویران کردند و حتی نوه رسول خدا را دفن نکردند چون از هیبت ایشان وحشت داشتند. اینچنین شد که خداوند به عزت شاهچراغ مردم ایران را به برکت انقلاب اسلامی از شیعیان راستین قرار داد و ملت ایران به برکت انقلاب امام خمینی(ره) در مسیر ولایت قرار داد و امام خمینی(ره) چون کهکشانی شد که مردم ایران بر گرد وجود این کهکشان در حلقه و مسیر ولایت امام معصوم و رسول خدا صلوات الله علیه و آله قرار گرفتند.
در کهکشان امام خمینی و در حلقه یاران ایشان کودکانی که در سال۴۲، در گهواره بودند و امام خمینی(ره) آنها را یاران خویش معرفی کردند، باکری ها، زین الدین ها، خرازی ها، جهان آراها، حسین فهمیده ها، همت ها، باقری ها و قاسم سلیمانی ها بودند.
حاج قاسم سلیمانی؛ شاهچراغی در منظومه انقلاب
کودکانی که در کهکشان راه امام خمینی در سال ۵۷ قرار گرفتند و منظومه یاران انقلاب را ساختند و موجب تحیر و حیرت عالمیان شدند؛ یارانی که همچون حضرت احمد بن موسی الکاظم علیه السلام هریک شاهچراغی بودند در منظومه انقلاب، شاهچراغ هایی که اگر از آنها آدرس خانه دوست را می پرسیدی و در پرسیدن آدرس خانه دوست همراه و همنوا با سهراب سپهری می شدی، میتوانستی نشان این خانه را از فرشتگان آسمان ها بگیری؛ دوستانی که آدرس خانه دوست را به مدد امامشان به خوبی یاد گرفته بودند و امین ولایت بودند.
حاج قاسم هایی که همچون احمد بن موسی الکاظم علیه السلام در بیعت با مردم، مردم را به خانه دوست رهنمون می شدند.
جمهوری اسلامی حرم است
روزی در حلقه درس یاران خمینی به این امام سفر کرده چنین خطاب شد که «ما همه سرباز توایم خمینی گوش و فرمان توایم خمینی» امام فرمود نه من سرباز شما هستم و نه شما سرباز من، ما همه بنده خدا هستیم؛ حاج قاسم سلیمانی هم در مسیر سرداری امام، دلنشین و زیبا سربازی کرد و در مسیر این سربازی هرکس که آدرس خانه دوست را از او می پرسید می گفت جمهوری اسلامی حرم است، برای اینکه حرم های اهل بیت علیه السلام بماند باید این حرم بماند. برای ماندگاری این حرم باید گوش به فرمان امامین انقلاب بود و بعد از امام خمینی(ره) باید برگرد وجود امام خامنه ای همچون زهره برگرد خورشید در گردش و چرخش بود.
حاج قاسم ها و مدافعان حرم، درس آموختگان مکتب شاهچراغ
در عصر ما اگرچه مردم رسول الله صلوات الله علیه وآله، امام علی علیه السلام، ذوالفقار، خیبر و فدک ندیدهاند؛ اما از حضرت احمد بن موسی الکاظم به عنوان امام زاده ای که ساکنان شهر راز، شیراز برگرد وجود او در طواف هستند، آموخته اند که امین ولایت باشند و اگر مردم در طلب خانه دوست به در خانه آمدند حق امانتداری را همچون حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ، سید اعظم سادات ادا کنند و همگان را به در خانه دوست رهنمون شوند.
اگر ملت خود را در بیعت آنها بدانند این شاهچراغ ها در منظومه یاران انقلاب بیعت خویش از گُرده خلق بداشته تا خلق در بیعت علی علیه السلام بمانند و جز راه علی نروند و جز خانه علی بر در خانه غیر علی نروند و علی مرام و علی مسلک در مسیر علی، علی وار در رکاب باشند تا با گردش در این کهکشان به خانه دوست برسند و انقلابشان اتصال دار انقلاب دوست شود، انقلابی که قرار است یک علی بر تمام امت حکومت کند و همه مردمان یک امت شوند بر گرد وجود یک امام.
یاران خمینی در منظومه خمینی رهنمون به خمینی هستند و با داعشی ها، سعودی ها و صهیونیست ها جنگیده اند و امین ولایت و مدافعان حرم شده اند تا حرم انقلاب بماند و از این حرم به حرم رسول الله وارد شوند. حرمی که امامش مهدی فاطمه است و هرکس بر مدار وجود او بر گرد کهکشان وجود او در گردش باشد در صراط مستقیم است و راه راست به همین دلیل است که حاج قاسم ها که شاهچراغ منظومه انقلابند برگرد علی زمان علی وار در گردش بودند تا از منظومه علی به کهکشان مهدی فاطمه برسیم و بر گرد علی بن ابیطالب علیه السلام در گردش شویم.
برهمین اساس است که ششمین روز از دهه کرامت که دهه با برکت ولایتمداری و دفاع از حریم ولایت نیز هست با نام حضرت احمد بن موسی الکاظم علیهالسلام گره خورده است تا قاسم های زمان چون شاهچراغ درس آموز مکتب ولایت شوند؛ امین ولایت و مدافع حرم شوند هرچند شیطان سرداری آنها را در مسیر سربازی طاقت نیاورده آنها را در وصال یار بی دست و بی سر و پا و قطعه قطعه کند؛ اما همین مقطوع الجسم ها، طاووس اهل جنت هستند، طاووسی که از کوه طور بلند شده و در لبیک خلیل خداوند با سوز لبیک گوی ابراهیم بت شکن زمان در دل تاریخ، لبیک گویانی شوند که قرار است سیمرغی شوند حامل ۳۱۳ فرمانده آخر الزمانی امام زمان، سیمرغی که مهدی فاطمه سلام الله علیها سوار بر این سیمرغ قیام کرده و یک امت یک ملت در طواف یک کعبه ایجاد میکند و زمین آغازگر عصر امت امامت در مسیر بندگی خداوند می شود.
فاطمه قاسمی