در فرهنگ اهلبیت (علیهم السلام) زیارت، از مصادیق توسل به انوار مقدس است. حضور در حرمها و امامزادگان، جریانی تاریخی است که در میان شیعیان نسل به نسل در گردش میباشد. دلدادگی و عرض حاجت در قالب زیارت قبور متبرک آل الله (علیهم السلام)، انسان را به اقیانوسی از معرفت و عرفان سوق می دهد. پاداش زیارت امام معصوم (علیه السلام) و امامزادگانی مانند کریمة اهلبیت (علیها السلام) در متون روایی ما فراوان دیده میشود. زیارت یک امر فردی نیست؛ بلکه امری اجتماعی است که در بطن جامعه جریان دارد. حضور خانوادهها در حرمهای شریف و امامزادگان با هدف رشد و تربیت ایمانی و معنوی نسل شیعه انجام میشود. در زیارات، زائر به حقانیت توحید شهادت میدهد، به وجود تأثیرگذار امامان در زندگی فردی و اجتماعی گواهی میدهد و عهد خویش را با این انوار مقدس تازه میکند. در این نوشتار بر آنیم تا تأثیر زیارت با معرفت در زندگی و نقش آن بر آرامش و سعادت انسان، مورد بررسی قرار دهیم.
معنا و تعریف زیارت
برای ورود به معنای زیارت، ابتدا باید زائر، مزور و نسبت بین آن دو را ـ که زیارت است ـ مورد بحث قرار دهیم. زَور یا زیارت از نظر لغت به معنای «قصد الشئ مع الذهاب الیه» است، یعنی چیزی را در قصد و نظرم میگیرم که به هر دلیل به سوی او بروم. آنچه از معنای لغوی واژة زیارت استفاده میشود، این است که دیدار باید چهرهبهچهره و روبهروی هم باشد. در توضیح معنای زیارت در مفردات راغب آمده است: «قَصَدْتُ زَوْرَه نَحوَ وَجهَتِه؛ زیارت و دیدار او را قصد کردم مقابل روی او»؛ بنابراین زیارت روبهرو شدن زائر با مزور است. در فرهنگ دینی ما زیارت حرم اهلبیت (علیهم السلام) جزء اعتقادات اصیل و فراموشنشدنی به حساب میآید. حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمود: برای هر امامی، عهد و پیمانی بر گردن دوستان و پیروان او است و از نشانههای وفای کامل به این عهد و پیمان، زیارت قبر امامان است.
انواع زیارت
الف. دسته اول
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ بَل وَجَدْتُكَ مُسْتَحقَّا لِلْعِبَادَةِ ؛ خدایا! من تو را پرستش نکردم از ترس آتش جهنمت و پرستش نکردم به طمع بهشتت، بلکه فقط تو را شایستة پرستش میبینم.
آن امام در بیانی دیگر فرمود: گروهی خدا را از روی رغبت و میل (به بهشت) پرستش میکنند، این عبادت تجار است و گروهی او را از روی ترس میپرستند، این عبادت بردگان است و گروهی خدا را به خاطر شکر نعمتها (و اینکه شایستة عبادت است) میپرستند، این عبادت آزادگان است.
با تمام فرقی که بیت زیارت و عبادت است، به نوعی برای زیارت هم میشود این دستهبندی را لحاظ کرد. گاهی شخصیت مزور زیارت میشود، چون زائر از او چیزی میخواهد و حاجتی دارد. گاهی شخصیت مزور زیارت میشود، زیرا زائر از عواقب زیارت نکردن میترسد. گاهی شخصیت مزور زیارت میشود، به خاطر دوستی و علاقهای که زائر به مزور دارد.
انواع این زیارات پسندیده و وظیفه است، اما کمال آنها به این است که زیارت «حباً لمعشوق» باشد.
ب. دسته دوم
گاهی زیارت «نَحوَ وَجهَتِه» و «مع ذهابا الیه» میباشد؛ یعنی حرکت میکنیم و خود را کنار مضجع شریف ائمه و ذریة آنها میرسانیم و در حیاتشان چهرهبهچهرة آنان میشویم و در مماتشان کنار ضریح و حریم قدسیشان حاضر میشویم. گاهی نیز از فاصلهای دور زیارتنامه را در دست میگیریم و با پای دل به آستان آنها وارد میشویم. این را هم تسامحاً و مجازاً زیارت میگوییم که ایرادی ندارد. البته اجر و ثواب زائری که برای زیارت به سمت مکان مقدسی حرکت میکند، چه بسا بیشتر خواهد بود.
فلسفة زیارت
اهل معرفت و کلام، کمال و اخلاقیات کامل حسنه را از چند مقوله میدانند. بعضی طرفدار افلاطون هستند و معتقدند کمالات از مقولة علم است؛ هر چه علم زیاد شود، اخلاق و کمال انسان نیز رشد خواهد کرد. بعضی طرفدار ارسطو هستند و میگویند کمالات از مقوله عقل است؛ هر چه عقل افزون شود، کمال هم فزونی مییابد. بعضی از عرفا هم گفتهاند کمالات انسانی از مقولة ندای باطن یا همان وجدان است.
گاهی انسان کار بدی انجام میدهد، سپس از درون خود را محاکمه و محکوم میکند. ما با علم، عقل و ندای باطن مبارزه نمیکنیم، ولی این راهها گردنه دارد، درون گردنهها هم دزدها کمین میکنند؛ لذا باید یک راه میانبُر بدون گردنه و دزد را انتخاب کنیم. از آنجا که کمالات، اخلاقیات و حسنات از مقولة محبت و ارادت است، بهترین راه این است که یک اسوه پیدا کنیم و به او نزدیک شویم. در این صورت فضائل و مکارم اخلاقی شخص اسوه را خواهیم دید. چون انسان همیشه طالب زیبایی است، وقتی مکارم اخلاق شخصی را ببیند، به او نزیک میشود و ارادت و علاقه پیدا میکند، مرید میشود، عاشق میشود، و عاشق قطعاً از معشوق کسب بو و خو خواهد کرد. به این جهت است که خدا به پیامبرش میگوید به مردم بگو: لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى ؛ به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى دربارة خويشاوندان.
یا در روایت میخوانیم: حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ ؛ دوستي علي حسنهاي است كه با داشتن آن، سيئه زياني نميرساند.
محبت پیدا کردن به اهلبیت (علیهم السلام) ما را به سمت آنها میکشاند و باعث میشود فضائل، مناقب و مکارم آنها را در خود زنده میکنیم.
زیارت بامعرفت
از نظر فلسفه و حکمت، انسان هر کار و حرکتی را بخواهد انجام دهد، فرع بر تشخیص است. اگر انسان میخواهد یک معامله انجام دهد، باید قبلش وضع بازار، نوع جنس، طرف معامله و مسائل دیگر را خوب تشخیص داده باشد و بعد وارد معامله شود. حکما میگویند در هر کاری اول تشخیص دهید و بعد تصمیم به انجام آن کار بگیرید. زمانی که میخواهیم به زیارت رسول الله (صل الله علیه و آله) و یکی از ذریه او مشرف شویم، باید خوب تشخیص دهیم که او کیست و چیست؟ یک کیستی داریم و یک چیستی. کیستی خیلی مهم نیست، آنچه مهم است چیستی است. روزی پیغمبر (صل الله
علیه و آله) بعد از نماز صبح به اصحابش رو کرد و پرسید: «ما أنْتُم؟». نفرمود: «مَنْ أَنْتُم؟». مَن برای ذوی العقول است، ما برای غیر ذوی العقول. اگر میگفت: «مَنْ أَنْتُم؟» جواب میشنید که ما فلانی فرزند فلانی از قبیلة فلان هستیم. اما فرمود: «ما أنْتُم؟» یعنی بعد از سالها کتک، جنگ، خون، شهادت و داغ دیدن، الآن چه شُدید؟ اصحاب پاسخ دادند: «مُؤْمِنُون» ما مؤمن هستیم. باز پیغمبر (صل الله علیه و آله) پرسید: «وَ مَا عَلَامَةُ إِيمَانِكُمْ؛ نشانة ایمانتان چیست؟». اصحاب عرض کردند: «نَصْبِرُ عَلَى الْبَلَاءِ وَ نَشْكُرُ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ نَرْضَى بِالقَدَرِ وَ الْقَضَاءِ؛ بر بلا شکیبایی میورزیم و هنگام آسایش، شکر میگزاریم و به قدر و قضا خشنود هستیم».
شاید تشخیص در زیارت را مردم کمتر مورد توجه قرار دهند و بیشتر از باب کیستی ـ و نه چیستی به زیارت مشرّف شوند که البته مأجور هستند و مزد دارند؛ زیرا. إنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ اجْرَ الْمُحْسِنينَ ؛ خدا هرگز اجر نیکوکاران را ضایع نکند.
اما کمال زیارت و تحقق معنای لغوی و اصطلاحی آن به این است که اول معرفت و تشخیص حاصل شود، بعد برای انجام زیارت، حرکت صورت گیرد. تأیید بر این مطلب روایتی از امام رضا (علیه السلام) است که ایشان میفرماید: مَنْ زَارَنِي عَلَيَّ بُعْدِ دَارِي وَ مَزَارِي أَتَيْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حتي أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا: اذا تَطَايَرَتِ الکتب يَمِيناً وَ شِمَالًا، وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ ؛ کسي که با دوري راه، به مزار من به زيارت من بيايد، روز قيامت در سهجا (براي دستگيري) نزد او خواهم آمد و او را از بيم و گرفتاري آن موقفها رهايي خواهم بخشيد: هنگامي که نامهها ]اعمال[ در راست و چپ به پرواز درآيند، نزد ]پل[ صراط و نزد ميزان (محل سنجش اعمال).
سپس خودشان تفسیر کردند که «با معرفت» به چه معنا است. حضرت فرمود: معتقد باشید به اینکه ما امام «مفترضالطاعه، واجبالاطاعة» و منسوب به الله هستیم. اگر به این صورت زیارت کنیم، اثر آن در نسلها و اجتماعات خود را نشان خواهد داد.
زیارت امامزادگان
به دیدار شخص با فردی بالاتر از خود، زیارت گویند. کلمة زیارت، بسیار والا و بلند است. رفتن به دیدار مادر و پدر، زیارت محسوب میشود. حتی دیدار برادر دینی از سر صدق و صفا نیز زیارت محسوب میشود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهدة من است و من به خاطر اینکه برادر دینیات را دوست میداری، بهشت را بر تو واجب ساختم.
با این مقدمه تشرّف به حرم امامزادگان به طریق اولی زیارت محسوب میشود. در هر سرزمینی که مرقد ائمه معصومین (علیهم السلام) یا امامزادهها وجود دارد، در واقع خدا با رحمت و نعمت به آنها رو کرده است. وجود امامزادهها در درهها، تپهها، کوهها، کنار جادهها چراغی شعلهور است که میسوزد و پیرامونش را تا فرسنگها روشن میسازد. همان آثاری که در زیارت معنوی ائمه معصومین (علیهم السلام) هست، در زیارت ذریه آنها ـ هر چند بین آنها چند واسطه باشد ـ با همان خواص، کسب معرفت و کمال، البته با درجاتی پایینتر وجود دارد. امامزادگان چراغی هستند از مشکاتی که قرآن دربارة آن میفرماید: مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ ؛ مَثَل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار دارد، حبابی شفاف و درخشنده، همچون یک ستاره فروزان.
بنابراین وظیفه داریم امامزادهها را بشناسیم، به آنها نزدیک شویم و زیارتشان کنیم. برای مثال چرا این قدر امام معصوم دربارة حضرت عبدالعظیم (علیهما السلام) فرمایش داشته است؟ چرا اینقدر عزیز است و زائر دارد؟ به واسطه اینکه عالم به اهلبیت (علیهم السلام) میباشد و شخصیتی است که دربارة دین خود از امام هادی (علیه السلام) امضا گرفته، بنابراین زیارت او پر از رحمت و معنویت است. در روایتی از امام هادی (ع) در مورد زیارت حضرت عبد العظیم (علیه السلام) نکات جالبی را به شیعیان گوشزد می کنند. آیتالله خوئی (ره) در معجم رجال الحدیث این حدیث را همانند حدیث صحیح تلقی کرده است. امام هادی( علیه السلام) می فرمایند: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْزَهُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِیُّ ره قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَمَّنْ دَخَلَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ ع فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ قُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ ع قَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع. ؛ شیخ المحدّثین (صدوق (ره))، از محمّد بن یحیی عطّار از یکی از اهالی ری اینگونه نقل کرده که: خدمت امام هادی (علیه السلام) رسیدم. ایشان فرمودند: کجا بودی؟
گفتم: حسین بن علی (علیه السلام) را زیارت کردم. امام هادی (علیه السلام) فرمودند: بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
برابر دانستن زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) با امام حسین (علیه السلام) را ناظر به دو منظر میتوان تلقی کرد: نخست اینکه این دستور در زمرة دستوراتی تعبدی از سوی معصومین است که ما نمیتوانیم پی به دلیل واقعی آن ببریم، چراکه بسیاری از دستورات امامان ناشی از آگاهی آنان نسبت به علوم غیبی و وقایع ماورائی است؛ بنابراین پسازاینکه پذیرفتهایم امامان معصوم ما ناسنجیده سخن نمیگویند و از خطا و اشتباه مصوناند، به این نتیجه میرسیم که بدون شک این سخن هم بیدلیل نبوده است. هرچند ما نتوانیم علت آن را کشف کنیم.
در ثانی شاید این سخن دارای ابعاد اجتماعی و سیاسی باشد. بهطورکلی میتوان اینگونه معادلسازیها را به دو دسته تقسیم نمود:
الف) گاهی معصومین چنین ثوابی را برای زیارت شخصی بیان میکنند تا به مردم مقام و منزلت او را بفهمانند، حتی در مورد برخی از افراد زنده در زمان حضور معصومین چنین تعبیراتی را مشاهده میکنیم که ناظر به همین مطلب است (نظیر جملات پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) در مورد سلمان و ابوذر).
ب) برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) مقیّد است به فضای سیاسی ویژهای که پیروان اهلبیت (علیهم السلام) در آن مقطع تاریخی در آن زندگی میکردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامداری افرادی مانند متوکّل، مُعتـّز و معتمد عبّاسی، سختترین دوران تاریخیِ خود را سپری میکرد. در چنین شرایطی، امام هادی (علیه السلام) بهمنظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومتهای وقت، شیعیان را تهدید میکرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم ( علیه السلام) را با زیارت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) برابر دانسته است. به تعبیری روشنتر، زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) برای کسانی که آمادگی خطرپذیری برای زیارت امام حسین (علیه السلام) را داشته باشند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) شعبهای از حرم سیّد الشهدا (علیه السلام) است. و این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهلبیت (علیه السلام) و عظمت معنوی ایشان است.
دفع یک شبهه
گروهی از مسلمانان ارادت، محبت، زیارت، بوسیدن و عرض ادب کردن خدمت پیامبر و ذریة او را برخلاف توحید میدانند. اشکال آنها این است که معنی شرک و توحید را درست نفهمیدهاند و به سمت عقاید خرافی و خلاف واقع رفتهاند.
محبین و شیعیان اهلبیت (علیهم السلام) به این دلیل برای زیارت به سمت رسول خدا (علیه السلام) و ذریة ایشان میروند که آنها «اولیاءالله»، «عبادالله» و معصومین روی زمین هستند. بنابراین زیارت، بوسیدن، عرض ادب کردن و اشک ریختن برای آنها، به خدا منتهی میشود و هر آنچه به ایشان وابسته باشد، به اعتبار ایشان و در نهایت به اعتبار خدا مورد احترام است. این یک امر فطری، عقلی و شرعی است؛ زیرا «كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ الْعَقْلُ حَكَمَ بِهِ الْشَّرْعُ؛ هرچه عقل به آن حکم کند، شرع نیز به آن حکم میکند». طینت و فطرت انسان اقتضا میکند افرادی را که دوست دارد، لوازم و متعلقات آنان را نیز دوست داشته باشد. گروهی از مسلمانان که این عقیده را قبول ندارند، با فطرت و طبیعت خود مخالفت و سر جنگ دارند. «عَبَدَاللَّهَ» با «زَارَ اللَّه» خیلی فرق دارد. عبودیت در مقابل ربوبیت است، اما در زیارت، زائر در مقابل مزور و محبوب و معشوق است، نه معبود.
آثا و برکات زیارت
بین زائر و مزور باید تناسب باشد. سفر زیارتی مشهد، گاهی مستلزم هزینه و زحمت است، اما چون در این زیارت نوعی عشق و ارادت و معنویت و در نهایت کسب اخلاق و مکارم و کرامت وجود دارد، سختیها و هزینههای سفر لذتبخش می شود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) خطاب به امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود:
ای ابا الحسن! خدای متعال، قبر تو و فرزندانت را بقعهای از بقعههای بهشت و آستانهای از آستانههای آن قرار داده و همانا خداوند، دلهای بندگان نجیب و برگزیده خویش را شیفته شما قرار داده است که در راه زیارت شما خواری و اذیتها را به جان میخرند و قبرهای شما را آباد میکنند و بسیار به زیارت آنها میآیند.
آثار و برکات زیارت را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد.
الف. شنیدن کلام زائر توسط مزور
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) در مورد کسانی که امکان زیارت اهلبیت (علیهم السلام) را از نزدیک ندارند و مشتاق دیدار و زیارت و توجه آن بزرگواران هستند، میفرماید: هر کس از کنار قبرم بر من سلام دهد، آن را میشنوم و هر کس از دور بر من سلام دهد، آن را به من میرسانند.
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود: هرگاه (زیارت) بر یکی از شما سخت و طاقتفرسا بود و خانهاش هم دور بود، پس بر بام خانهاش بالا رود و دو رکعت نماز بخواند و با سلام دادن به قبر ما اشاره و قصد کند، یقیناً سلام او به ما میرسد.
ب. ثواب دیدار رودررو
دیدار ائمه معصومین (علیهم السلام) از نزدیک افتخاری وصفناشدنی است که امروزه برای شیعیان و محبین میسر نیست. اما استفاده از برکات دیدار و زیارات آن بزرگواران در عصر حاضر نیز ممکن است. حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود:
هر کس ما را پس از وفاتمان زیارت کند، گویا ما را در حال حیات، زیارت کرده است.
ج. شفاعت زائر
شیعه معتقد به مقام شفاعت در مورد معصومین (علیهم السلام) و ذریة آنها است.
شفاعت آن بزرگواران نسبت به شیعیان مقدمات و شرایطی دارد که همت و حرکت در مسیر زیارت آنها این امر را محقق میکند. به هر حال ادعای عاشقی و ارادت نیازمند اثبات و تلاش است.
روزی پیامبر با صدای بلند گریست. امام حسین (علیه السلام) عرض کرد: پدر جان چرا گریه کردی؟ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: جبرئیل به من خبر داد که شما کشته می شوید، و قبرهای شما پراکنده است. امام حسین (علیه السلام) پرسید: پدر جان! کسی که قبرهای ما را با این پراکندگی زیارت کند، چه پاداشی دارد؟ فرمود: پسرم! آنان گروههایی از امت من هستند که شما را زیارت میکنند و با آن زیارت، خواستار برکتند. بر من سزاوار است که روز قیامت سراغ آنان بروم و از ترسهای روز قیامت نجاتشان دهم.
د. پاداش دنیوی و اخروی
امام صادق (علیه السلام) در جواب «ابن مارد»، که از آن حضرت دربارة فضیلت زیارت جدش امیر المؤمنین (علیه السلام) سؤال کرد، فرمود: هر کس جدم را حقشناسانه و از روی معرفت به حق او زیارت کند، خداوند در برابر هر گام، برایش پاداش یک حج و عمره مقبول مینویسد. به خدا قسم ای پسر مارد! هرگز آتش، قدمی را که در راه زیارت امیرالمؤمنین (سواره یا پیاده) غبارآلود شود، نمیسوزاند. ای پسر مارد! این حدیث را با آب طلا بنویس!
هـ. مقام زائر
مقام زائر که به سبب دیدار یا زیارت یکی از معصومین (علیهم السلام) حاصل میشود، قابل سنجش و اندازهگیری نیست. زائر با معرفت، گویی تازه متولد شده و پس از زیارت نور اهلبیت (علیهم السلام) در وجود او ساطع است. دیدار زائر در چنین حالتی موجب اجر، مسرت و برکت برای اهل ایمان است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
هر گاه یکی از برادران دینی شما از دیدار ما یا زیارت قبر ما بازگشت، پس به استقبال او بروید و به او سلام و تبریک و تهنیت بگویید، به خاطر موهبتی که خداوند به او بخشیده است. همانا در این صورت، شما هم پاداشی مثل او خواهید داشت.
شعار روز هشتم دهه کرامت:
زیارت با معرفت، کمال آرامش و سعادت
پایان پیام/ ۹۶۱۱۱
۱۰ مرداد ۱۳۹۶
کد خبر: ۱۲۰۳۵
لینک صفحه کپی شد