به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله علیها، این را محکم باید گفت که غدیر حامل یک پیام ماندگار است و وظیفه ما را در پایانه رسالت مشخص می‌کند و آن همراهی و هم‌نوایی با کاروان امیر غدیر حضرت علی (ع) است.

غدیر شروع درمان تدریجی دردهای اسلام و مسلمانان بوده و هست و چه‌بسا مشکلات امروز کیفر تلخ عمل نکردن به نسخه آن روز باشد.

مُبلّغ و مروّج تفرقه در هر زمان با هر زبان در هر مكان، شيطان يار است و نه اللّه يار! چراکه يكي از بهترين صفات انساني در يك كلمه «وحدت» است، گريز از وحدت باعث پراكنده شدن جمع‌ها و به وجود آمدن نابرابری و نابرادری مي‌شود و در حقيقت همان روي آوردن به شيطان خواهد بود و عاقبت تفرقه چيزي جز انقراض انسانيت انسان‌ها نيست.

غدیر، یکی از کهن ترین مسائل دانسته مهم بین مسلمانان است و کهنه شدنی نیست، اگر از معلمان و دانشمندان و سیاسیون و دیگران تعهد بگیرند که هرچه دلشان خواستند بگویند اما درباره سه موضوع مهم ظهور و عاشورا و غدیر صحبت نکنند این اسلام طاغوت پرور می‌شود و هیچ حرکت رو به جلویی نخواهد داشت. اگر به ما بگویند که انتشار بسیاری از احادیث مستحب است باید این را به آن‌ها گفت که انتشار حدیث غدیر واجب است چون بقا و نشر بسیاری از معارف نیازمند شناخت غدیر است.

اول شخص صاحب ولایت بعد از خدا و رسول او کسی نیست جز شخص حضرت امیرالمؤمنین(ع) که قرار بود سه کار مهم را انجام دهد:

نخست آنکه: آنچه برای تدبیر امور لازم بود را بیان کند.

دومین کار اینکه: به امور مردمی که منفعت و مصلحت در آن است و لازم بود انجام شود با ابزار و افرادی که انتخاب می‌شوند رسیدگی کند.

سوم اینکه:آنچه در لایه‌های پنهان و باطن اسلام و قرآن هست را تبیین کند.

پس بنابراین اگر تصدی این سه کار ضرورت داشت لازم بود که مردم از او اطاعت کنند.

اینک چند اشکال به نافیان غدیر وارد می‌کنیم و منتظر جواب می‌مانیم:

اشکال اول: نافیان غدیر چگونه به دیگران این باور را برسانند که پیامبر (ص) باآن‌همه شفقت نسبت به مسائل کوچک و به تعبیر خودشان حتی غیر ضروری برخورد می کردند اما به مسئله بزرگی چون عدم حضور و نیاز امامت و ولایت هیچ نفرمودند؟!

اشکال دوم: آیا این قابل قبول است که گفته شود پیامبر (ص) با این که در سیره خود وقتی می‌خواستند به جایی سفر کنند جانشین انتخاب می‌کردند اما برای بعد از ترک همیشگی ظاهری جامعه‌ی اسلام که خود بنا کرده بودند جانشین انتخاب نکردند، آیا این تناقض نیست؟!

اشکال سوم :آیا انتخاب مردم با وجود سلایق مختلف و اختلاف های فراوانی که به هزار دلیل با هم دارند می تواند بهتر از انتخاب خدا و رسول (ص)باشد ؟!

اشکال چهارم : آیا اگر برتر از امام علی (ع)در مسائل اجتماعی و مدیریتی و سیاسی و دیگر فضیلت‌ها و برتری هایی که جامعه اسلامی برای اداره خود به آن نیازمند است در کسی بود، خدا و پیامبر (ص) او را انتخاب نمی کردند و اساساً چرا حضرت به عنوان «ولی» انتخاب شد؟!

اشکال پنجم: اگر رسول خدا(ص) رجعت می کردند چه کسی را برای ولایت و امامت انتخاب می‌کردند، آیا سخن و امر و ابلاغ خود را در روز غدیر خم پس می‌گرفتند یا آنکه شخصی را که توسط چند نفر در سقیفه انتخاب شد را قبول می‌کردند؟

حال یک سؤال در ذهن سبز می‌شود که چرا بعضی از مردم آن زمان اطاعت نکردند تا برای آن‌ها اثبات شود که خدا و رسول(ص) اشتباه نکرده‌اند و امامت و ولایت کارآمد است و فقط مربوط به آخرت نیست بلکه در همین دنیا هم برای آن‌ها سودآور است؟

ای‌کاش می‌توانستیم خط به خط کتاب‌های همچون عبقات الانوار و کتاب الغدیر و المراجعات و شبهای پیشاور را حفظ کنیم و بگوییم تا رد پای اراده حق تعالی درباره ولایت را که به وضوح قابل‌مشاهده است را درک کنیم تا بسیاری از مسائل که شبیه شبهه است برطرف شود، اما اجمالاً باید گفته شود که عدم بیان و ترک غدیر چند مطلب و معنای مختصر را به نظر می‌رساند :

  • ترک غدیر یعنی متکلم بیان و ابلاغ ولایت برای حضرت علی (ع)صلاحیت نداشت که او را از طرف خدا انتخاب و برای ولایت تعیین کند.
  • ترک غدیر یعنی نباید به هیچ‌یک از کتاب‌های تاریخ و نویسندگان آن اعتماد و اعتنا کرد چون همه آن‌ها دروغ نویس هستند.
  • ترک غدیر یعنی کتمان تعالیم قرآن کریم.
  • ترک غدیر یعنی ترجیح غیر معصوم بر معصوم(ع).
  • ترک غدیر یعنی پیشگام‌تر از حضرت علی (ع) در اسلام آوردن و یاور آن شدن وجود داشت اما انتخاب نشد.

عدم پذیرش ولایت بعد از غدیر توسط بعضی از مردم چند احتمال و علت دارد که بعد از تحقیق دقیق خودشان را به ما نشان می‌دهد که برخی از آن‌ها را در اینجا مطرح می‌کنیم:

  • بعضی مردم هنوز به‌رسم و رسوم جاهلیت علاقه داشتند.
  • برخی کفار و منافقان به خاطر کینه ای که از حضرت داشتند علیه او در جامعه آن زمان جوسازی کردند.
  • بعضی مردم به استبداد و بردگی و اعتقادی کورکورانه عادت کرده بودند و اهمیت موضوع ولایت را آن طور که باید درک نکردند.
  • هنوز برای بعضی از آن‌ها سلطنت قداست داشت و نگاه به خارج از مرزهای اسلام سبب شد که آماده برای پذیرش ولایت نشوند.
  • کم‌کاری برخی یاران و صحنه‌گردان‌ها در فعالیت‌های تبلیغاتی باعث عدم ظهور و بروز شایسته ولایت حضرت علی (ع)شد.
  • جشن فراگیر نگرفتن مردم بعد اعلام خبر غدیر در فراموشی کسانی که در آن روز مهم حضور داشتند بی تاثیر نبود.
  • همراهی نکردن و کتمان تدریجی آن واقعه بزرگ و کم توجهی بسیاری از شعرا و نویسندگان آن زمان و کوتاهی آنان هم تاثیر داشت.
  • به نماز و روزه و نذر و اطعام فقرا برای این عید بزرگ آنگونه که باید باشد اهمیت داده نشد.
  • شایعات سبب شده بود که بعضی از مردم باور کنند که قرار است برخلاف منافع و مصالح آنها کارهایی صورت بگیرد.
  • مناظرات علمی برای رفع شبهات احتمالی توسط وفاداران عالم حاضر در آن زمان برگزار نشد.
  • خلف وعده بعضی از مردم به رسول (ص) برای پایبندی به امر ولایت صورت گرفت.
  • مرجعیت سیاسی اهل بیت (ع) در کنار مرجعیت علمی و تشریعی برای مردم آنچنان که باید جا نیفتاده بود.
  • ترس در دل بعضی پیروان ولایت حضرت امیر المومنین علی (ع) با انواع ابزارها ایجاد شد.
  • حذف و ترور شخصیتی و فیزیکی شیعیانی که قائل و استوار در ولایت در دستور کار بود.
  • در بعضی گروه های مردم قومیت گرایی بجای اسلام گرایی سبب شد هرکس ساز خود را بزند و زیر پرچم واحد ولایت نباشند.
  • لابی گری و ملاقات های مخفیانه بعضی از به اصطلاح بزرگان و ریش سفیدان و ترجیح تفکرات خودشان بر دستورات رسول الله موجب آن فتنه ها شد.

در پایان باید گفت غدیر درواقع دعوت مردم به توحید است. صحت نشر غدیر با سبک های ویژه یک ضرورت برای وحدت سازی است و لزوم پیروی از اهل بیت(ع) بر هیچ صاحب خرد مسلمانی پوشیده نیست چون دلایل محکم دارد که هم عقلی و هم نقلی و هم وجدانی است و سوال ها و اشکال ها به نافیان غدیر بسیار است و با کمی مطالعه و تفکر و تدبر این را درک می کنیم واینکه ولایت نه فقط در آخرت بلکه در این دنیا هم سود آور است وادب و انصاف و فتوت اقتضا می کند که صاحب ولایت در جایگاه خودش باشد نه بالاتر و نه پایین تر.

حجت الاسلام ادریسی