به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها، روز دیگری از موکب حرم حضرت معصومه سلامالله علیها درحال شب شدن است؛ چراغ غرفهها یکی یکی خاموش میشود، صدای مداحی جاری در فضای موکب قطع میشود و آخرین لباسهای شستشهشده زائرین نیز به آنها تحویل داده میشود.
خوابگاهها پذیرای خادمان هستند و مسیر تردد خادمان در پشت موکب پر است از خدام گوشی به دستی که حالا بعد از یک روز پرکار دیگر، فرصتی پیش آمده تا بتوانند با خانوادههایشان ارتباط برقرار کنند.
من نیز در گوشهای از مسیر نشستهام. فضای جالبی است.
یکی دارد با نوهاش ارتباط تصویری برقرار میکند و به شیرینکاری نوهاش از آنسوی خط، قاه قاه میخندید!
اینطرف خادم دیگری با همسرش صحبت میکند.
امیرحسین مشغول صحبت با نامزدش است و قضیه پسربچههای عراقی و نذر سوهان را برای او تعریف میکند.
بزرگترها به این محل میگویند «گذر عشّاق!»
گذر عشاق جایی است که اینترنت از همهجا بهتر آنتن میدهد و وقتهاییکه خلوت است ، میشود با حضور در گذر عشاق، با کبوتر عاشقی که در ایران است، ارتباط تصویری برقرار کرد! به خاطر همین بچهها اسم اینجا را گذاشتهاند گذر عشاق که البته همیشه پر است از خدامی که دلشان برای عزیزانشان پر میزند اما این دوری به عشق اربابشان شیرین میشود.
معمولا اتفاقات موکب و حوادثی که برای بچهها رخ میدهد، یکی از چیزهایی است که در مکالمات به خانوادهها منتقل میشود؛ ازطرفی خانوادهها نیز جریانهایی را که میشنوند را تعریف میکنند و خادمان را در جریان میگذارند.
خادمی که استاد دانشگاه است و باهم در غرفه شستشو کار میکنیم، یک روز گفت که از دوستانش که در مسیر پیادهروی هستند شنیده است که در عمودهای جلوتر، تصادفی رخ داده است. قضیه هم از این قرار بوده که پسر خردسال یکی از موکبداران عراقی به وسط جاده رفته است و ماشین سنگینی او را زیر گرفته… .
پدر طفل، وقتی سر صحنه رسیده است، جنازه پسرش را جمع کرده و از اینکه وقت زائران مستقر در خودرو را گرفته عذرخواهی کرده و از راننده خواسته که هرچه زودتر حرکت کند و زائران را به مقصدشان برساند!
راستی که دنیای اربعین را نمیتوان با معیارهای کوچک و محدودمان اندازه گرفت… .