به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلامالله علیها، درب تک تک خانههای مدینه کوبیده شد، اما دری باز نشد؛ همه شهر سکوت بود، سکوت بود، سکوت. با اینکه مدت زمانی کوتاهی از غدیر و فریادهای «بخن بخن یا علی» نگذشته بود؛ اما انگار همه شهر بیعت خود را در کنار چشمهسار غدیر از یاد برده و مانند قابیل فرزند حضرت آدم علیهالسلام عهد شکسته و پیمان و رسم بندگی از یاد برده بودند.
اما فاطمه سلامالله علیها، جان پیامبر اسلام این سکوت و عهدشکنی را طاقت نیاورد و نتوانست امام زمان خویش را تنها رها کرده و در سکوت شهر ساکت بماند و ساکت بنشیند. فاطمه سلامالله علیها، چادر مشکی که این روزها خاکی نیز شده بود را بر سر کرد و راهی مسجد شد.
در مسجد پیامبرگونه سخن گفت و پس از حمد و سنای خداوند مزد رسالت و حق امامت را به مردم یادآوری کرد. اما حسادت حسودان که چشم به مقام امامت داشتند، نتوانست سخنان پیامبرگونه حضرت زهرا سلامالله علیها را طاقت آورد و این گونه بود که بال و پر مادر در میان آتش سوخت و محسنش را از دست داد تا مبادا در عاشورا ندای لبیک به «هل من ناصر ینصرنی» امام زمانش بیپاسخ بماند.
حضرت زهرا سلامالله علیها در میان آتش و خون از امام علی علیهالسلام خواستند که سلام ایشان را به فرزندانشان تا قیامت برسانند و به این ترتیب بود که نهضت فاطمی عاشورایی شد و سلام حضرت زهرا سلامالله علیها در گوش تاریخ پیچید و خاموش و تبدیل به سکوت نشد؛ بلکه لبیکی شد برای یاری ائمه علیهالسلام در هر عصر و زمانی.
بهمن سال ۵۷، امام خمینی(ره) به تأسی از حضرت مادر سلامالله علیها، پیام خون حضرت زهرا سلامالله علیها را به سراسر جهان در مظلومیت ائمه علیهالسلام و دفاع از جایگاه امامت مخابره کردند و به مانند حضرت ابراهیم علیهالسلام با عصای خویش بتهای بتخانه نظام طاغوتی را شکستند و نظامی را بر محور( امت – امامت) به پاخاسته از مکتب فاطمی بنا گذاشتند.
نظامی که لرزه بر اندام شیطان اکبر انداخت و شیطان خواست در نبردی قابیل گونه، باز فرزندان حضرت آدم علیهالسلام و نسل صالحان را از زمین بردارد.
در این معرکه بود که کودکانی که با نام حضرت زهرا سلامالله علیها و ولایت امیرالمؤمنین علیه اسلام کام گرفته و پرورده شده بودند، ندای خمینی کبیر(ره) را لبیک گفته و قاسم وار به تأسی از فرزند شایسته امام حسن مجتبی علیهالسلام دست به یاری قیام فاطمی بلند کردند، تا حسرت امام مجتبی علیهالسلام در پاسخ به سیلی ای که بر صورت حضرت مادر سلامالله علیها کوبیده شده بود بیجواب نماند؛ سردارانی که نه تنها نامشان قاسم بود بلکه منششان نیز قاسم گونه بود.
شهادت و مرگ در کام این قاسمها به مانند قاسم امام حسن مجتبی علیهالسلام شیرینتر از عسل بود و همین شیرینی و مرام حضرت قاسم علیهالسلام بود که پس از خمینی کبیر برای حفاظت اُم القرای جهان اسلام، قاسمهای زمان را به فرماندهی امام خامنهای راهی نبرد با شیطان اکبر و نیروهایی تکفیری کرد.
اما این بار تاریخ تکرار نشد و با شجاعت قاسم گونه سردار زمان؛ سقیفه و نظام خلافت نتوانست به حاکمیت معاویه و عمروعاص ختم شود؛ بلکه این فرزندان حضرت زهرا سلامالله علیها بودند که توانستند نسل قابیلها و نظام خلافت سلطنت گونه را از زمین محو کنند.
همانگونه که حسادت ابلیس را به شیطان بارگاه پروردگار تبدیل کرد؛ حسادت فرزند شیطان اکبر یعنی ترامپ به قاسمهای حضرت زهرا سلامالله علیها نیز دست او را به خون پاکترین سردار جهان رنگین کرد.
قاسم نیز به مانند حضرت مادر سلامالله علیها اگر چه در آتش حسادت شیطان اکبر سوخت؛ ولی نگذاشت در تاریخ سقیفه تکرار شده و شیطان اکبر با انگشتر سلیمانی بر تخت حکومت صالحان تکیه زند.
آری این گونه بود که قاسمهای زمان با رمز یا فاطمه زمینه جهانیشدن نهضت و مکتب فاطمی را فراهم کرده و سلام حضرت زهرا سلامالله علیها را در طول قرنها لبیک گفتند و به این ترتیب حضرت مادر سلامالله علیها دست شفاعت و مهربانی خود را بر سر قاسم زمان کشید و ملک حضرت سلیمان علیهالسلام را به پاس این همه رشادت به او داد و سردار پر افتخار سپاه اسلام آسمانی شد.
فاطمه(س) چادر مشکی اش که این روزها خاکی هم شده را بر سر کرد و راهی مسجد شد…
فاطمه سلامالله علیها، جان پیامبر اسلام این سکوت و عهدشکنی را طاقت نیاورد و نتوانست امام زمان خویش را تنها رها کرده و در سکوت شهر ساکت بماند و ساکت بنشیند. فاطمه سلامالله علیها، چادر مشکی که این روزها خاکی نیز شده بود را بر سر کرد و راهی مسجد شد...
پایان پیام/ ۹۶۱۱۲
۱۹ دی ۱۳۹۸
کد خبر: ۵۸۳۴۸
لینک صفحه کپی شد