به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، به مناسبت ۱۲ اردیبهشت، سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و گرامیداشت مقام معلم، ۱۲ جلوه اخلاقی این استاد شهید را با هم مرور می کنیم:
۱٫ با وضو بودن: استاد همواره با وضو در کلاس حضور می یافت و حضورش آن چنان روحانیتی به مجلس می بخشید که مستمع با تمام وجود، معنویت و قداست آن را در می یافت و به نسبت آمادگی اش در جذبه های الهی آن مستغرق می گردید. (ص۱۱۴)
۲٫ متعبد بودن: ایشان بسیار متعبد بود که نظر قرآن و روایات را اصل بداند… هیچ وقت حاضر نمی شد در نوشته، درس و یا سخنرانی خود، کوچک ترین تجاوزی از احکام شرعی؛ یعنی همان احکام که فلسفه آنها روشن نیست داشته باشد.(ص۶۰ و ۶۵٫)
۳٫ تقوا داشتن: از یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله سؤال کردند: فکر می کنید استاد بر اثر چه کارهایی به این حد از وارستگی و اخلاق رسیدند که نمونه شدند؟ شاگرد در پاسخ گفت: تقوا، تقوا و تحقیق براساس انجام وظیفه.(ص ۵۷)
۴٫ احترام به استاد: ایشان در ضمن درس به استادان خودشان بسیار احترام می گذاشتند. به نام علامه طباطبایی رحمه الله که می رسیدند، از ایشان با «روحی له الفداء» یاد می کردند.(ص۹۸)
۵٫ فروتنی: یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: ما به منزل ایشان که می رفتیم مثل اینکه با ما رفیق بود. البته گاهی لطف می کردند و به منزل ما می آمدند، ولی اصلاً این مسائل مطرح نبود. یعنی ایشان خود بزرگ بینی نداشت و این اخلاق انسانی خیلی تأثیر داشت و از خصایص فوق العاده ایشان محسوب می شد.(ص ۵۵)
۶٫ توجه به شاگرد: یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: ایشان گاهی لطف می کردند به تنهایی و گاهی همراه با خانواده شان به منزل ما تشریف می آوردند.(ص ۹۴) استاد مطهری رحمه الله هرگز نسبت به شاگردش نظر تحقیرآمیز نداشت. یعنی حرف شاگرد را می شنید و به این وسیله به شاگردش اجازه عقده گشایی می داد.(ص۵۵)
۷٫ رابطه معنوی با شاگردان: یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: سلوک ایشان به نحوی بود که در دل شاگردانشان نسبت به ایشان محبت ایجاد می شد. ما در همان وقت که در درس ایشان حاضر می شدیم، در درسهای استادان دیگر دانشگاه هم شرکت می کردیم و به خوبی محسوس بود رابطه ای که شاگردان استاد مطهری رحمه الله با ایشان دارند با رابطه ای که دانشجویان دانشگاه با استادان خود دارند، متفاوت است. چه این رابطه رسمی و اداری نبود، بلکه توأم با عشق و شوق بود.(ص۹۴)
۸٫ شکوفاسازی استعداد شاگرد: ایشان اگر استعدادی از شاگردانشان می دیدند، خوشحال می شدند، به او کمک می کردند که استعداد وی پرورش پیدا بکند، مثل یک پرنده که بال زدن را یاد جوجه های خود می دهد. ایشان شاگردان خوش استعداد خودشان را تشویق و تشجیع می کردند و مثل برزگری که بذر افشانی می کند برای آینده، ایشان در ذهن شاگردان خودشان بذر افشانی می کردند و با صرف وقت برای آینده سرمایه گذاری می کردند.(ص ۹۵)
۹٫ سادگی: یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: به یاد دارم که در درس فلسفه (متن شفای بوعلی) که در آغاز در مدرسه مروی برگزار می گردید، گاه در یک حجره و گاه در حجره دیگر، هر جا که ممکن بود تدریس می کردند و یک بار که صاحبان این حجره ها غایب بودند و حجره ای برای تدریس باز نبود، ایشان به سادگی و بدون از دست دادن فرصت در ایوان کوچکی جلوی یکی از حجره های بسته به روی زمین نشستند و برای حاضرین درس را بیان داشتند و علاوه بر درس فلسفه، درس اخلاق نیز می فرمودند.(ص ۱۷۷)
۱۰٫ مبارزه با انحرافات: یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: یک روز استاد فرمودند: من با اینها (گروه فرقان) مقابله می کنم، ممکن است مرا بکشند، اما من حرف خودم را می زنم؛ چون می دانم که اینها برای دین خطرناکند. (ص ۱۸۱)
۱۱٫ اصلاح اشتباهات: یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: مرحوم استاد مطهری از آنجایی که خداوند هوش فوق العاده ای به ایشان عطا کرده بود و از جنبه علمی بسیار قوی بودند، کمتر می شد در هنگام درس اشتباه کنند، اما اگر اتفاق می افتاد که در نکته ای اشتباه کنند و فی المثل یکی از شاگردان اشتباه را یادآور می شد می پذیرفتند. هیچ گاه سراغ ندارم که ایشان پافشاری در اشتباه خود کنند و مطلب را به زور تحمیل نمایند.
۱۲٫ عصبانی نشدن: یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: در مدت دوازده سالی که خدمتشان شاگردی می کردم، یک دفعه هم ندیدم که در درس با عصبانیت جواب کسی را بدهند.(ص ۶۸)
منبع: جلوه های معلّمی استاد مطهری / موسسه فرهنگی مدرسه برهان/ انتشارات مدرسه