واژه عید تنها یکبار در قرآن به کار رفته است: «اللهم ربنا انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک‏» در تفسیر نمونه ذیل این آیه گفته شده است: «عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهایى که مشکلات قوم و جمعیتى برطرف می ‏شود و بازگشت به پیروزیها و راحتیهاى نخستین می ‏کند، عید گفته می ‏شود، و در اعیاد اسلامی  به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت ‏یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز می ‏گردد، و آلودگی هایى که بر خلاف فطرت است، از میان می ‏رود، عید گفته شده است. و از آنجا که روز نزول مائده نیز، روز بازگشت‏ به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح(ع) آن را عید نامیده است. همان طور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بوده و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است. روایتى که از على(ع) نقل شده: «و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت‏خدا نشود، روز عید است، نیز اشاره به همین موضوع دارد، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت‏به فطرت نخستین است.

و نیز در عید فطر، آن حضرت فرمود: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» امروز تنها عید کسى است که خداوند روزه‏اش را پذیرفته و عبادتش را سپاس گزارده است.

عید فطر یکى از دو عید بزرگ اسلامی  است که درباره آن احادیث و روایات بیشمارى وارد شده است. مسلمانان روزه‏ دار که ماه رمضان را به روزه گذرانده و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده‏اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می ‏طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.

امیر المؤمنین(ع) در یکى از اعیاد فطر خطبه‏اى خوانده‏اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده‏اند: « خطب امیر المؤمنین على بن ابى طالب(ع) یوم الفطر فقال: «ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو یوم اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم و اذکروا بوقوفکم فی مصلاکم وقوفکم بین یدى ربکم، و اذکروا برجوعکم الى منازلکم رجوعکم الى منازلکم فی الجنه. عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون.» (وسائل/ جلد۷ / صفحه ۴۸۲)

اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش می ‏گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و ناامید می ‏گردند و این شباهتى زیاد به روز قیامت دارد. پس با خروج از منازل و رهسپارى به سوى جایگاه نماز عید، خروجتان را از قبر و رفتنتان را به سوى پروردگار به یاد آورید، و با ایستادن در جایگاه نماز، ایستادن در برابر پروردگارتان را یاد کنید، و با بازگشت‏به سوى منازل خود، بازگشتتان به سوى منازلتان در بهشت‏برین را متذکر شوید. اى بندگان خدا. کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه‏دار داده می ‏شود، این است که فرشته‏اى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می ‏دهد و می ‏گوید: هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته‏اتان آمرزیده شد! پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید؟

عارف وارسته، «میرزا جواد آقا ملکى تبریزى‏» درباره عید فطر آورده است: «عید فطر روزى است که خداوند آن را از میان دیگر روزها برگزیده است و مخصوص هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته است. خداوند به آنان اجازه داده است تا در این روز نزد حضرتش گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگى به جاى آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند، نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند. و نیز آنان را وعده و مژده داده است که هر نیازى به او آرند، برآورد و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشد، از مهربانى و بنده‏نوازى، بخشایش و کارسازى در حق آنان روا دارد که گمان نیز نمی ‏برند.»

روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده‏اند که در این روز، امر امساک و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شد و رخصت داده شد که مؤمنان در روز افطار کنند و روزه خود را بشکنند. فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن است و گفته شده است که به معناى آغاز خوردن و آشامیدن نیز هست. به همین دلیل است که پس از اتمام روز و هنگام مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، انسان افطار می ‏کند، یعنى اجازه خوردن، پس از امساک از خوردن به او داده می ‏شود.