داستان زندگی حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله علیها داستانی پر از علم و معنویت و حماسه است. هر گوشه از زندگی این بانوی خاص را که نگاه کنیم سرشار است از آموزه‌هایی مؤثر برای تمام تشیع.

پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله علیها: حضرت معصومه سلام‌الله علیها فرزند آن بانویی است که حضرت امام کاظم علیه‌السلام در مورد عامل ازدواجشان با او فرمود این اتفاق نیافتاد مگر به امر و وحی خدا… آری ازدواجی چنین خدایی باید رخ دهد تا حاصلش حضرت معصومه و امام رضا علیهماالسلام باشد.

این بزرگ بانوی اسلام وقتی‌که حضرت امام رضا علیه‌السلام ۲۵ سال داشتند به دنیا آمد. دوران طفولیت حضرت معصومه علیهاالسلام دوران زندان‌های طولانی حضرت امام کاظم علیه‌السلام بود؛ و در روزهای دور از پدر حضرت رضا علیه‌السلام برای خواهر خود پدری می‌کرد و التیام داغ فراغی بود که بر قلب معصوم و پاک او بود.

درواقع حضرت معصومه بانویی است که تحت تربیت دو امام معصوم پرورش‌یافته ازلحاظ علمی استاد او حضرت رضا علیه‌السلام است. آن وجود نورانی که ملقب به لقب عالم آل محمد است! و تربیت‌یافته چنین مکتبی طبیعی است که عالمه ای بی‌نظیر شود. شاهدش آنجا که نقل است عده‌ای به نمایندگی علمای شیعه راهی طولانی طی کردند تا به منزل حضرت موسی بن جعفر برسند و سؤالات خود را بپرسند؛ اما حضرت تشریف نداشتند و در نبود ایشان حضرت معصومه سلام‌الله علیها باآنکه سن پایینی داشتند پاسخ سؤالات را نوشته و به آن‌ها دادند. این داستان نشان از قدرت بالای علمی این بانوی کریمه از همان سنین پایین طفولیت دارد. در زهد و تقوای این بانوی پارسا نیز سخن بسیار است. در حیا و پاک‌دامنی و کمالات، آیینه تمام نمای حضرت ام الائمه فاطمه زهرا سلام‌الله علیها بودند.

داستان زندگی این بانوی کریمه را که ورق بزنیم می‌رسیم به آن روز سخت وداع با برادر. وقتی‌که حضرت امام رضا علیه‌السلام پس از گذشت بیست‌وچند سال از بودن در کنار این خواهر مهربان عازم سفری شد که فرمود پشت سر من گریه کنید چراکه این سفر بدون بازگشت خواهد بود…

چنین وداعی با چنین اوصافی یعنی خواهرم سرزمین طوس و کاخ مأمون قتلگاه من است… خداحافظ تا قیامت…

درست که در ظاهر بدرقه مسافر بود ولی روضه وداع بود! وداع آخر… که داستانش دل‌ها را از این نقطه روانه روضه خداحافظی حضرت زینب با امام حسین علیه‌السلام می‌کند…

خیال خام مأمون این بود که با دور شدن امام شیعیان از مرکز اسلام و تشیع نور ولایت کم سو و کم‌سوتر می‌شود و تا یک نسل عوض نشده باسیاست بازی‌های خبیثانه خود این نور را خاموش می‌کند! آری “يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ صف/۸” می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند! حال‌آنکه خدا تمام‌کننده نور خود است.

آری کور خوانده بود آن دشمن ولایت! در مدت یک سال دوری حضرت معصومه سلام‌الله علیها و امام رضا این خواهر و برادر از طریق نامه باهم در ارتباط بودند امام رضا علیه‌السلام نامه‌ای را که در آن اشاره به آمدن حضرت معصومه سلام‌الله علیها و جماعت علویان سمت طوس داشت به غلام خود سپرده و دستور فرمود تا آن غلام بی توقف به سمت مدینه بتازد و در اسرع وقت به دست حضرت معصومه سلام‌الله علیها برساند. حضرت معصومه سلام‌الله علیها نیز بی‌درنگ جمعی از شیعیان و سادات را بسیج کرد و قافله‌ای به راه انداخت. این حرکت عظیم حضرت معصومه سلام‌الله علیها نه‌فقط یک مسافرت از سر دل‌تنگی که مسافرتی سیاسی اجتماعی بود. این را می‌توان از مسیری که حضرت برای سفر انتخاب کرده بود فهمید. چراکه حضرت معصومه سلام‌الله علیها راهی انتخاب نمود که شهر به شهر شور ولایت و امامت را در دل شیعیان و مریدان خاندان عصمت و طهارت بیندازد. مسیری که حضرت انتخاب کرده بود از تمام شهرهایی که حضرت امام رضا از عبور از آن‌ها منع شده بود می‌گذشت. در هر شهر رسالت زینب گونه خود را که ترویج معارف و عشق اهل‌بیت باشد به‌خوبی اجرا می‌نمود و این حرکت هر آنچه مأمون باسیاست‌های خباست آلود خود رشته بود پنبه نمود! تا آنجا که دستور رسید نگذارند این کاروان به مقصد برسد. غافل از آن‌که مقصود این کاروان محقق شده و مقصد را خدا برایشان تعیین نموده!

حوالی ساوه دشمنان اهل‌بیت به این کاروان حمله کرده و تعداد زیادی از امام زادگان عظیم الشان و شیعیان همراه را به شهادت می‌رسانند. نقل است که حضرت معصومه سلام‌الله علیها در آنجا توسط زنی یهودی مسموم شدند. حتی نقل‌هایی مبنی بر زخمی شدن آن بانو در آن درگیری نیز رسیده. به هر ترتیب هفده روز بعدازآن ماجرا روح مطهر حضرت به ملکوت اعلی پیوست.

اگر می‌شنویم رحلت شهادت گونه به آن دلیل است که به‌طور دقیق و مسلم علت شهادت حضرت مشخص نیست ولی دلایل زیادی شاهد بر شهادت آن بانوست که آیینه تمام نمای صدیقه کبری حضرت زهرا سلام‌الله علیها است.

مقدمی