پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام؛ شهادت والاترين راه براي وصال به معبود و رسیدن به دنياي آخرت است و شیوه تمام امامان معصوم برای پیوستن به ملکوت اعلی‌‌ست. «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ؛ هرگز گمان مبر كساني كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزي داده مي‌شوند…» (آل‌عمران: ۱۶۹)

پس از شهادت امام صادق علیه‌السلام و در دوران زندگی و امامت حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام که یکی از مهمترین مقاطع زندگانی ائمه علیهم‌السّلام به‌شمار می‌رود. دو تن از سلاطین قدار بنی عباس – منصور و هارون – و دو تن از جبّارترین آنان – مهدی و هادی – حکومت می‌کردند. در چنین شرایطی هدایت امت اسلامی از سوی امام نیز از حساسیت‌های ویژه‌ای برخوردار بود و بیشتر مراودات بین امام و یارانش به‌صورت پنهانی انجام می‌گرفت و هرگونه رفتار ایشان نیز از سوی حکام عباسی به‌شدت زیر نظر قرار داشت. از سوی دیگر، در زمان سی‌وپنج ساله (از ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری) امامت حضرت امام کاظم علیه‌السلام، برخی از جریا‌ن‌های فکری و عقیدتی یا به اوج خود رسیده بودند و یا درحال شکل‌گیری بودند و نتیجه‌ی این رویدادها پیدایش انشعاباتى در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، اَفْطَحیه و ناووسیه شد که به معارضه با ایشان در مسئله امامت انجامید.

 یکی از اتفاقات منحصربه‌فرد در زندگی حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام، دوره چهارده ساله زندانی شدن ایشان است. امامی که نه شمشیر به‌دست گرفتند و نه به جنگ مسلحانه پرداختند تنها به‌دلیل نفوذ معنوى بسیار زیاد در بین امت اسلامی، از سوی خلفای عباسی محبوس شدند. نفوذی که در میان نزدیك‌ترین افراد دستگاه هارون‌الرشید نیز دیده می‌شد و باعث سرپیچی امراء وی از دستوراتش نیز می‌گردید و این امر خود دلیل روشنی بر جایگاه والای امام حتی در بین دشمنان است. به‌همین دلیل برخلاف برخورد خلفای قبلی با دیگر امامان، در زمان حضرت کاظم علیه‌السلام تنها راه مقابله با فرزند پیغمبر صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله را دربند کردن ایشان ‌دانستند.

در این دوران، تنها چیزی که می‌توانست مبارزه و حرکت فکری و سیاسی اهل بیت علیهم‌السلام و یاران صدیق آنان را استمرار بخشد، تلاش خستگی‌ناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران با توسل به شیوه‌ی الهی «تقیه» بود. شیوه‌ای که با وجود تأکید امام برآن، اما از سوی برخی از یاران و شیعیان ایشان رعایت نمی‌شد و موجب آن گردید که امام در برهه‌ای به‌طور مخفیانه زندگی‌ کنند و در برهه‌ی دیگر چهارده سال از عمر خود را در زندان‌های خلفای عباسی به‌سربرند. حضرت آیت‌الله بهجت در این‌باره می‌فرمایند: «حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام فرموده‌اند: برای اینکه شیعه خلاف تقیه عمل کردند، خداوند مرا مخیّر کرد که یا خودت باید کشته بشوی یا شیعه؛ من کشته شدن خودم را اختیار کردم.» و بدین ترتیب است که عظمت حیرت‌آور جهاد حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام برای نجات امت رسول‌خدا صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله آشکار می‌گردد.

به بیان رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی: «اینها و صدها حادثه‌ی توجه برانگیز و پرمعنی و در عین‌ حال ظاهراً بی‌ارتباط و گاه متناقض با یکدیگر در زندگی موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام هنگامی معنی می‌شود و ربط می‌یابد که ما آن رشته‌ی مستمری را که از آغاز امامت آن بزرگوار تا لحظه‌ی شهادتش ادامه داشته، مشاهده کنیم. این رشته، همان خط جهاد و مبارزه‌ی ائمه علیهم‌السلام است که در تمام دوران دویست‌وپنجاه ساله و در شکل‌های گوناگون استمرار داشته و هدف از آن، اولاً تبیین اسلام ناب و تفسیر صحیح قرآن و ارایه‌ی تصویری روشن از معرفت اسلامی است و ثانیاً، تبیین مسأله‌ی امامت و حاکمیت سیاسی در جامعه‌ی اسلامی و ثالثاً، تلاش و کوشش برای تشکیل آن جامعه و تحقق بخشیدن به هدف پیامبر معظّم اسلام صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله و همه‌ی پیامبران؛ یعنی اقامه‌ی قسط و عدل و زدودن انداداللَّه از صحنه‌ی حکومت و سپردن زمام اداره‌ی زندگی به خلفاءاللَّه و بندگان صالح خداوند [است].» (بیانات ۲۶ مهر ۱۳۶۸)

مرحوم صدوق در کتاب «عیون الاخبار الرضا علیه‌السلام» از جمله علل به شهادت رسیدن امام كاظم علیه‌السلام را آگاهی یافتن هارون از اعتقاد شیعیان به امامت امام دانسته است. هارون فهمید كه شیعیان شب و روز به خدمت امام می رسند و به خاطر ترس از جان و از دست دادن سلطنتش آن حضرت را به شهادت رسانید. و برای این کار دستور داد تا حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام را در زندان با چند دانه‌ی خرما مسموم کردند و در زیربارسنگین غل و زنجیری که برگردن و بر دست و پای امام بسته بودند، امام بزرگوار و مظلوم و عزیز در زندان روحش به ملکوت اعلی پیوست و به شهادت رسید.

صلوات و درود خداوند بر محمّد و اهل بيتش و بر موسى بن‌جعفر علیهم‌السلام، که به بلا و صبر خوگرفته بود و حقش به ستم پايمال شد و معذّب در عمق زندان‌ها و زيرزمين‌های تاريك، با حلقه‌هاى زنجير بر ساق پا، شب‌‌روز می‌گذراند. خدایا بر او درود فرست درودى بالنده عالى و پاك، كه با آن درود، شفاعت‌مان را واجب‌ گردانى و از جانب ما به او تحيت و سلام برسان و از نزد خود به‌واسطه‌ی او به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنايت كن، كه تو داراى فضل فراگير و گذشت فراوان هستى، به مهربانی‌ات اى مهربان‌ترين مهربانان. (برگرفته از صلوات بر امام موسی کاظم علیه‌السلام)

راه اهل‌بیت علیهم‏السلام، راه نجات و سعادت و امان و مایه‏ی سلامت دنیا و آخرت است و به فرموده پیامبر صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله: «أَهْلُ‌بَیتی أَمانٌ لأَهْلِ الأرْضِ، کما أَنّ النجُومَ أَمانٌ لأَهْلِ السماواتِ؛ اهل‌بیت من، مایه‏ی امنیت زمینیان هستند، همان‌گونه که ستارگان مایه‏ی امنیت آسمانیان هستند». اما باید توجه داشت که: «مَثَلُ الإمام مَثل الکعبة إذ تُؤتی وَ لا تَأتی؛ امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.» (بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۵۳)

مرور حوادث زندگی حضرت کاظم علیه‌السلام تلنگری‌ست برای تک‌تک شیعیان عصر حاضر که برای مصائب آن حضرت غصه‌دار و اندوه‌گین می‌شوند و گویای این حقیقت تلخ که ما امتحان خود را در برابر دیگر امامان معصوم علیهم‌السلام پس داده‌ایم و آن‌گونه که شایسته‌ی اطاعت آنان بوده، عمل نکرده‌ایم که این‌چنین به غیبت طولانی فرزند ایشان، حضرت مهدی موعود(عج) مبتلا شده‌ایم. چراکه حضرت صاحب‌الزمان(عج) «سال‌ها منتظر سیصد و اندی مرد است/ آن‌قدر مرد نبودیم که یارش باشیم».

محرم کلاردهی