به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلامالله علیها، محمد بن علی بن موسی علیه السلام مشهور به امام جواد علیه السلام امام نهم شیعیان اثناعشری و کنیه ایشان ابوجعفر ثانی است. امام جواد علیهالسلام در ۸ سالگی به امامت رسیدند و پس از ۱۷ سال امامت در ۲۵ سالگی به شهادت رسیدند و در میان امامان شیعه، جوانترین امام در هنگام شهادت بودهاند.
به خاطر سنّ کمِ امام جواد علیهالسلام در هنگام شهادت پدر بزرگوارشان بسیاری از اصحاب امام رضا علیهالسلام، در امامت ایشان تردید کردند و با وجود اینکه امام رضا علیهالسلام در موارد متعددی امامت محمد بن علی علیهالسلام را به اصحاب خود اعلام کرده بود و در روایتی فرمود: «این ابوجعفر است که به جای خود نشانده و مقام خود را به او واگذار کردهام.»(مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۶۶) برخی عبدالله بن موسی فرزند دیگر امام کاظم علیهالسلام را امام خواندند و برخی دیگر به واقفیه پیوستند، اما بیشتر شیعیان امامت محمد بن علی علیهالسلام را پذیرفتند.
به گفته نوبختی علت پیدایش این اختلاف، آن بود که آنان بلوغ را از شرایط امامت میدانستند.(نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۸۸) البته این مسئله در زمان حیات امام رضا علیهالسلام نیز مطرح بود. حضرت رضا علیهالسلام در واکنش به کسانی که خردسالی جوادالأئمه علیهالسلام را مطرح میکردند به نبوت حضرت عیسی در کودکی استناد میکرد و میفرمود: «سن عیسی هنگامی که نبوت به وی عطا شد کمتر از سن فرزند من بوده است.»(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۲) اما این مسئله در زمان امامت جوادالائمه علیهالسلام به صورت جدیتر و به عنوان شبهه مطرح شد و سبب شد برخی از خواص اصحاب امام رضا علیهالسلام مانند یونس بن عبدالرحمن نیز در امامت جواد الائمه علیهالسلام تردید کنند.
از این رو هنگامی که گروهی از بزرگان شیعیان مانند ریّان بن صلت، صفوان بن یحیی، محمد بن حکیم و یونس بن عبدالرحمان در منزل عبدالرحمان بن حجاج گرد آمدند تا درباره پیشوای شیعیان پس از امام رضا علیهالسلام گفتگو کنند، یونس بن عبدالرحمن به آنان گفت تا زمانی که این کودک (جوادالأئمه علیهالسلام) بزرگ شود به چه کسی رجوع کنیم؟ که با واکنش تند ریان بن صلت مواجه شد. ریان گفت اگر امامت این کودک از جانب خدا باشد اگر یک روز هم از عمر او گذشته باشد مانند کسی است که صد سال عمر کرده و اگر امامت او از جانب خدا نباشد اگر هزار سال هم داشته باشد مانند یکی از مردم عادی است.(مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۰)
همچنین در پاسخ به کسانی که شبهه کودکی امام جواد علیهالسلام را مطرح میکردند، به آیاتی از قرآن درباره نبوت حضرت یحیی در کودکی(سوره مریم، آیه ۱۲) و سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره(سوره مریم، آیات ۳۰-۳۲) استناد میشد.(فرق الشیعه، ص۹۰؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۸۲) خود امام جواد علیهالسلام نیز در پاسخ به کسانی که مسئله سن ایشان را مطرح میکردند، به جانشینی حضرت سلیمان به جای حضرت داود، در کودکی اشاره میکردند و میفرمود: هنگامی که حضرت سلیمان کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا میبرد، حضرت داود او را جانشین خود کرد اما علمای بنیاسرائیل آن را انکار میکردند.(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۸۳)
با توجه به برخی روایات دلیل ملقب شدن پیشوای نهم شیعیان به «جواد» کثرت بخشش و احسان ایشان به مردم بوده و از این رو شیعیان لقب باب الحوائج را به ایشان داده اند. بنابر نامهای که امام رضا علیهالسلام از خراسان برای فرزندشان فرستادند، حضرت جواد علیهالسلام از همان سالهای اولیه زندگی، به سخاوتمندی معروف و زبانزد بوده است. هنگامی که پدرشان در خراسان بودند اصحاب، امام جواد علیهالسلام را از درب فرعی خانه خارج میکردند تا با افراد کمتری مواجه شوند که برای دریافت کمک گرد خانهاش تجمع میکردند. بنا بر این روایت، حضرت رضا علیهالسلام نامهای به امام جواد علیهالسلام فرستاد و به ایشان سفارش نمودند تا به حرف افرادی که به ایشان میگویند از درب اصلی رفت و آمد نکند، گوش ندهد. علی بن موسی الرضا علیهالسلام در این نامه به پسرشان امام جواد علیهالسلام سفارش کردند که «هر وقت میخواهی از خانه خارج شوی، مقداری سکه طلا و نقره همراه داشته باش و هیچکس از تو درخواستی نکند مگر اینکه چیزی به او بدهی.» ایشان همچنین سفارش بستگان نزدیک را به ایشان کرده بودند.(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۳)
قرشی جوادالأئمه علیهالسلام را عابدترین و خالصترین مردم زمانهاش معرفی کرده است. او از کثرت نافلههای ایشان سخن گفته و بیان کرده است که حضرت جواد علیهالسلام نافلهای به جای میآوردند که در هر رکعت آن هر یک از سورههای حمد و توحید را ۷۰ بار میخواندند.(قرشی، حیاة الامام محمد الجواد، ۱۴۱۸ق، ص۶۷-۶۸) همچنین بر پایه روایتی که سید ابن طاووس نقل کرده هنگامی که ماه قمری فرا میرسید محمد بن علی دو رکعت نماز میگذارد که در رکعت اول پس از سوره حمد، ۳۰ مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم ۳۰ مرتبه سوره قدر را میخواندند و سپس صدقه میدادند.(سید ابن طاووس، ۱۴۱۵ق، الدروع الواقیه، ص۴۴)
امام جواد علیهالسلام برتری انسانها را به واسطه علم آنان میدانستند نه به واسطه نسب و نژاد. از ایشان نقل شده است که «الشریف کلُّ الشریف مَن شرّفَه علمُه؛ با شرافتترین مردم کسی است که شرفش به واسطه علمش باشد» از این رو به طبقات پایین جامعه از جمله بردگان توجه داشت و با آنان نشست و برخاست میکرد. برخی از نویسندگان حدود ده تن از اصحاب آن حضرت را از بردگان بر شمردهاند.(رفتارشناسی امام جواد با موالی و بردگان، ص۳۶۳)
فضایل و مناقب متعددی برای حضرت جواد علیهالسلام ذکر شده است که برتری آن حضرت در مناظرات و مباحث علمی با دانشمندان در کودکی از جمله آنهاست ولی کرامات دیگری نیز از آن حضرت نقل شده از جمله این که قطب راوندی از محمد بن میمون نقل میکند: زمانی که امام رضا علیهالسلام هنوز به خراسان نرفته بودند، سفری به مکه رفتند و من نیز در خدمت آن حضرت بودم. چون خواستم برگردم، به آن حضرت گفتم: من میخواهم به مدینه بروم؛ کاغذی برای ابوجعفر محمد تقی علیهالسلام بنویسید تا برایشان ببرم. حضرت تبسمی کردند و نامهای نوشتند. من آن را به مدینه آوردم و در آن وقت چشمانم نابینا شده بود. موفّق، خادم حضرت، امام جواد علیهالسلام را آورد در حالی که در مهد جای داشت من نامه را به آن حضرت دادم. حضرت به موفق فرمود مهر از نامه بردار و کاغذ را باز کن. سپس فرمود ای محمد احوال چشمت چگونه است؟ عرض کردم یابن رسول الله چشمم بیمار شده و بینائیاش از دست رفته. سپس حضرت دست به چشمان من کشیدند. از برکت دست آن حضرت چشمانم شفا یافت. پس من دست و پای آن جناب را بوسیدم و از خدمتش بیرون آمدم در حالی که بینا بودم.(قمی، منتهی الآمال، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۶۹-۴۷۰)
امام جواد علیهالسلام همواره تحت نظر خلیفه عباسی بودند از این رو ارتباط ایشان با شیعیان، بیشتر از طریق وکلا و نامهنگاری انجام میگرفت. ایشان در سرزمینهای اسلامی از جمله بغداد، کوفه، اهواز، بصره، همدان، قم، ری، سیستان و بُست نمایندگانی داشتند و برخی منابع وکلای ایشان را ۱۳ تن عنوان کردهاند. امام جواد علیهالسلام به دو دلیل از سازمان وکالت برای ارتباط با شیعیان استفاده میکردند، اول اینکه تحت کنترل دستگاه حاکم بودند و دومین دلیل اینکه برای دوره غیبت امام زمان(عج) زمینهسازی میکردند تا مردم به ارتباط اینچنینی با امام عادت کنند.
کیفیت شهادت حضرت امام جواد علیهالسّلام در منابع تاریخی متفاوت است ولی قول مشهور آن است که همسرش ام الفضل دختر مامون به تحریک عمویش معتصم آن حضرت را مسموم کرد.
کیفیت مسموم کردن امام جواد علیهالسلام چنین بود که معتصم خلیفه عباسی، ام الفضل را به قتل امام راضی کرد و زهری برای او فرستاد که در طعام حضرت داخل کند ام الفضل انگوری را زهرآلود کرده به نزد آن امام مظلوم آورد و چون حضرت از آن تناول نمودند اثر زهر در بدن مبارکشان ظاهر شد و در آخرین روز از ماه ذیالحجه مظلومانه به شهادت رسیدند و مزار ایشان در جوار پدربزرگشان امام کاظم علیهالسلام در بغداد زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت(ع) میباشد.
امام جواد علیهالسلام در روایتی مشهور در رابطه با ثواب زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها فرموده اند که هر کس مزار عمهام (حضرت معصومه سلام الله علیها) در قم را زیارت کند بهشت پاداش او است.