هدف قیام زهرای مرضیه سلام الله علیها این است که علی علیه السلام امیر همگان باشد و خلافت غصب نشود. لذا باید علی خویشتن‌داری کند و جانش محافظت شود، باید در خانه بماند و زهرا پشت در برود.

جهاد واجبی است برای همه حالات و همه شرایط. قرآن کریم می‌فرماید: قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ‏ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى…(سبا / ۴۶)

برای قیام و جهاد، ۲نفر ۲نفر و یا حتی تک‌تک قیام کنید. معنای اولیه‌ای که از جهاد برای ذهن مأنوس است، این است که دو گروه مقابل یکدیگر صف‌آرایی کنند، لشکرکشی صورت گیرد و بعد درگیری نظامی ایجاد شود. اما قیام یک‌نفره دیگر به چه معناست؟ مگر جهاد یک‌نفره ممکن است؟ آیا اصلاً در تاریخ اسلام چنین قیامی اتفاق افتاده است؟

البته مصداق بارز و روشن برای قیام یک‌نفره، قیام حضرت زهراست. قیامی برای جلوگیری از غصب خلافت و انحراف در امت حضرت خاتم‌الانبیاء.

شرایط تحقق این قیام، شرایط خاصی است. امیرالمؤمنین و به‌تبع اصحاب خاص مثل سلمان و ابوذر و مقداد مکلف به سکوت و خویشتن‌داری هستند. این سکوت هم دستور رسول خدا به امیرالمؤمنین بوده است و هم شرایط خاص اسلام در آن دوران این‌چنین اقتضا می‌کرد. چون جماعت زیادی از جامعه افراد تازه‌مسلمان شده‌ای بودند که زمینه خروج از دین و تزلزل در ایمان در آن‌ها وجود داشت. دشمنان بیرونی نیز زخم‌خورده و منتظر نزاع داخلی در میان مسلمانان بودند و منافقین نیز منتظر کوچک‌ترین بهانه‌ای ایجاد آشوب داخلی بودند. در چنین شرایطی عاقلانه‌ترین تصمیم از طرف امیرالمؤمنین و اصحاب خاص صبر است و سکوت!

اما رسالت حضرت زهرا در اینجا متفاوت است. در قیام حضرت زهرا، اصلی‌ترین هدف جلوگیری از غصب خلافت است؛ ازاین‌رو خط قرمز محافظت از جان حضرت علی است. طبیعتاً اگر امیرالمؤمنین آسیبی ببیند، اصل قیام نابود می‌شود و هدف از بین می‌رود. مدینه ازاین‌جهت متفاوت با کربلاست. در کربلا، اولویت اول و هدف اصلی، این است که به جهانیان اثبات شود یزید برحق نیست. یزید نماینده اسلام نیست. تصمیماتش، گفتار و رفتارش همه مغایر و متضاد با اسلام است. حال اگر در کنار اثبات این مسئله، تشکیل حکومت برای سیدالشهدا هم محقق شد که بهتر؛ وگرنه هدف اصلی نباید از بین رود. لذا خط قرمز در قیام کربلا حفظ جان امام نیست و جان امام نیز در محافظت از آبروی اسلام فدا می‌شود. اما در مدینه، هدف قیام زهرای مرضیه این است که علی امیر همگان باشد و خلافت غصب نشود. لذا باید علی خویشتن‌داری کند و جانش محافظت شود، باید در خانه بماند و زهرا پشت در برود. در مدینه، مثل امام مثل کعبه است و اصحاب باید به یاری امامشان بیایند؛ ولی در کربلا امام پیک می‌فرستد سراغ زهیر بن قین.

 در چنین شرایطی، تمام بار قیام و جهاد بر دوش صدیقه کبرا است. چه اینکه تنها مجروح و تنها شهید این قیام نیز خود حضرت زهرای مرضیه است. در این قیام انفرادی همه‌چیز هست! همچون جهاد جمعی و گروهی، اینجا نیز روشنگری و دعوت به حق وجود دارد، خطبه‌خوانی وجود دارد، تلاش برای تضعیف دشمنان صورت می‌گیرد و از همه جگرسوزتر اینکه در این جهاد، درگیری فیزیکی نیز انجام می‌شود: آن‌هم از جنس درگیری یک زن و جمعی از نامردان… چه قیام کاملی است این قیام!

در این قیام هوشمندانه، یا باید امیرالمؤمنین خلیفه مسلمین شود و دشمنان علی نابود، و یا اینکه زهرای مرضیه قربانی شود در محافظت از امیرالمؤمنین؛ و صدالبته زهرای مرضیه تا پای جان دفاع از علی را رها نمی‌کند. امیرالمؤمنین اما باید خویشتن‌داری کند؛ باید اقدامی نکند؛ باید خار در چشم و استخوان در گلو سکوت کند و بنگرد ذره‌ذره سوختن زهرا را؛ تا  بفهمند عالمیان که فاطمی زیستن محقق نمی‌شود مگر به قیام و جهاد، حتی قیام و جهاد یک‌نفره، حتی اگر وظیفه امام امت سکوت باشد

مجتبی اسماعیلی