بانوی صبر و استقامت، بانوی فضل و کرامت، بانوی علم و فقاهت، بانوی ایثار و شهادت، بانوی عرفان و عبادت، بانوی تمام کمالات…

چقدر به‌حق شما جفا کرده‌ایم که میان آن‌همه فضایل و کمالات بی‌نظیر تنها به مصیبت‌ها و صبوری‌تان می‌شناسیم و بس! آری صدالبته که مقام صبر مقام والایی است نزد خدا! آن‌هم صبر شما بانو که صبر جمیل بود و از اوج عرفان سرچشمه گرفته بود.

علمای اخلاق میگویند هرکسی چون ایوب پیامبر (علی نبینا و آله و علیه‌السلام) در اوج مصیبت‌ها صبوری کند خدا مقام صبر به او بخشد و در زمره صابران جایگاهش دهد. و هرکسی که چون یوسف و سلیمان نبی(علی نبینا و آله و علیهم‌السلام) در اوج نعمت‌های خداوند شکر زبانی و عملی خدای منعم را به‌جای آورد مقام شاکران را بهره خواهد برد و آن جایگاه عظیم را نزد خداوند خواهد داشت.

اما شما ای بزرگ بانوی اسلام! علمای عالَم را به تحیر واداشته‌اید! چه مقامی نصیب شماست که در اوج مصیبت‌های سخت‌تر از مصائب ایوب، چنان شاکر بودید و ما رأیت الا جمیلا گفتید که گویی نعمتی بیش از حضرت یوسف و سلیمان (علی نبینا و آله و علیهم‌السلام) روزی‌تان گردیده…

درست که در صبوری بی‌نظیر بوده‌اید اما چقدر بر شما جفا کرده‌ایم اگر تنها به همین یک صفت والا بشناسیمتان!

شما هزاران ویژگی دارید که شیعه به آن افتخار کند. شما وارث آن مادر عالمه ای هستید که صحیفه‌شان مخزن‌الاسرار آل محمد است و حقایقی از عالم به گوش خود از جبرئیل شنیده که هیچ بشری جز شما خاندان پاک تاب توان شنیدن و فهمیدن آن را ندارد. شما بانو که امام معصوم در وصف علمتان چنین گفت: وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة (بحارالانوار، ج۴۵، ص ۱۶۴) و تو به حمدالله عالمه ای هستی بی‌نیاز از معلم و فهیمه‌ای هستی بی‌نیاز از فهماننده!

که این فرمایش صراحت در علم بیکران الهی دارد! شما بانویی که هنوز نوای خوش تفسیر قرآنتان بر تقدس کوفه می‌افزاید. چرا ما شیعیان غافل می‌شویم از ابعاد شخصیتی شما؟ چرا غافل می‌شویم از فضایل دیگر شما؟

باید از بصیرت شما نیز دم زد! در این روزگار که خط مقدم اسلام جنگ نرم است باید همه نام شما را بر سر زبان‌ها داشته باشند و الگو بگیرند‌ از شما شیر زنی که کاخ یزید را بر سرش خراب کردید، با همان دستان بسته، با همان رخت اسیری، با همان داغ‌ها که مردان مرد را باید از پا بیاندازد و کمر بشکند! اما شما از پا ننشستید بلکه ایستادید، استوار ایستادید و باصلابت علوی، با بلاغت علوی، با شجاعت علوی، با تمام کمالات علوی و فاطمی، علمداری کردید در جنگ نرمی تمام‌عیار و چه پیروز شدید بانو! چه پیروز شدید که حرارت کربلا را جاودانه کردید. همان حرارت که رسول خدا فرمودند: « َ إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي‏ قُلُوبِ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ لَا تَبْرُدُ أَبَدا..» برای قتل حسین( علیه‌السلام) حرارتی در قلوب مؤمنین ایجاد می‌شود که تا ابد سرد نخواهد شد… همه می‌دانند بانو! همه می‌دانند و می‌خوانند که « کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود…»

آری جنگ در کربلا تمام نشد! اوج نبرد آنجا تمام شد که شما پیروز شدید و در مجلس شراب حتی دربار یزید هم به گریه افتادند و در خانه قاتل مولا مجلس روضه‌خوانی به پا کردید تا عالم بفهمد در این نبرد چه کسی پیروز و چه کسی ذلیل شده!

و اسلام امروز به فرموده امام خمینی از محرم و صفر است که زنده مانده است و محرم و صفر نیز هرچه دارد از شما دارد! شما که اگر آن‌طور اعجاز آمیز ماجرای بعد از عاشورا را مدیریت نمی‌کردید چیزی از محرم و صفر به گوشمان نمی‌رسید.

خیلی از ما شما را به پرستار می‌شناسیم! شما را که خود جانباز کربلا بودید! و هم مادر شهید، و خواهر شهید، و فرزند شهید…

اما مقام شما بالاتر از این حرف‌هاست! شما برای ام وهب ها اسوه هستید و تاریخ هرکجا شیر زنی به خود دیده الگویش شما بودید. و نه‌فقط شیر زنان، که چه‌بسا مردان نیز از استقامت شما الهام گرفتند و تاریخ‌ساز شدند. شما چشمه غیرت مردان شیعه هستید. هرکجا نام شما باشد مردان شیعه دیگر جان نمیشناسند!

آه از مردان شیعه گفتم و از غیرت… چقدر دلمان تنگ است برای مدافعین حرم…

باید هنوز از فضایلتان دم بزنم و همچنان بنویسم… هنوز هزار هزار صفحه مانده تا برگی از صحیفه کمالات شما بازگو شود… اما انگار دل‌تنگی مدافعین حرمتان قلم را به‌سوی دیگری ‌کشانده… نمی‌دانم! شاید این پایان، کار خود شماست… شاید شما هستید که قلم را به‌سوی آن جوانان عاشق و غیرتی سوق داده‌اید تا نامتان و یادتان بی‌نام و یاد آن جوانان غیور و مظلوم نیامده باشد. آری امروز نام قدسی شما، آن نام که خود خداوند برایتان انتخاب کرد و جبرئیل امین به رسول‌الله آن را وحی نمود، دل‌ها را ناخودآگاه به سوریه و زینبیه می‌برد… به معرکه نبردی که جوانان به یاد معجرتان جان‌به‌کف گرفته‌اند و دندان به هم می‌سایند تا یزیدیان امروز را تار و مار کنند. شک ندارم که این پایان الهام خود شماست تا هرکه این متن را می‌خواند دعاگوی آنان شود، تا اگر معتکفی این متن به دستش رسید به هنگامه استجابت دعا در پایان اعمال ام داوود و آنجا که تازه دلش آماده می‌شود که برایتان عزا بگیرد دعا کند برای آن مظلوم مردان غیرتمند. آنان که سر می‌دهند اما اجازه نمی‌دهند حتی گلوله‌ای به بارگاه شما بانو برسد.

آنان که عمری در هیئت‌ها «یالیتنا کنا معکم» گفته بودند و امروز با سر آمده‌اند تا ثابت کنند پای حرفشان ایستاده‌اند.

آه بانو… جایشان خالی محله یهودیان… جایشان خالی بزم شراب… جایشان خالی دروازه ساعات… جایشان خالی تمام مسیر کربلا تا کوفه و شام…

جایمان خالی همه ما آرزومندان شهادت که قرآن تمام کسانی که قرآن می‌فرماید:

مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا۞
سوره احزاب ؛ آبه ۲۳
از مؤمنان مرداني هستند که به پيماني که باخدا بسته بودند وفا کردند
بعضي بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضي چشم به راه‌اند و هيچ پيمان خود دگرگون نکرده‌اند

عمار علیدوست