نجات جان انسان‌ها در دین ما به‌قدری ارج و ارزش دارد که اگر یک نفر را نجات دهیم مانند آن است که همه‌ی بشر را نجات داده‌ایم. «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً »(سوره مائده، آيه ۳۲) و با این نگاه، جامعه انساني را می‌توان در حكم يك پیکر واحد دید و افراد جامعه را اعضاي این پيكر دانست؛ هر آسيبي كه به يك عضو اين جامعه برسد، اثر آن در ديگر اعضا آشكار خواهد شد. البته این مهم فقط نسبت به جان انسان‌ها نیست بلکه نجات اموال و جلوگیری از خسارت دیدن مردم نیز در مرتبه‌ی بعدی بسیار مورد خشنودی و رضایت الهی خواهد بود و اگر فردی عمر خود را در این راه فدا کند و شغل او نجات‌ جان و اموال همنوعان باشد به‌واقع باید وی را قهرمان نامید و کار وی ارزش و اعتبار صدچندان پیدا خواهد کرد.

جان‌فشانی و ایثار آتش‌نشانان در آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو که براساس وظیفه‌ی انسانی و شغلی، کار امدادرسانی را به نحو احسن انجام دادند و جان هزاران نفر را از خطر مرگ نجات دادند؛ مصداق بارز آیه‌ی شریفه‌ است و مانند شهیدان دفاع مقدس و همچون شهدای مدافع حرم، باید مورد قدرشناسی و تکریم قرار گیرند و هرگز به فراموشی سپرده نشوند.

اما پس از گذشت چند روز از این حادثه و با خاموش شدن آتش ساختمان و فروکش کردن آتش احساسات ملی، نگاه دوباره به آن و توجه به چند نکته شاید از وقوع مجدد چنین وقایع تلخی جلوگیری نماید.

۱. فضایی که پس‌ازاین واقعه در کل کشور به راه افتاد نشان‌دهنده‌ی اندوه و تأسف همه‌ی اقشار جامعه از مسئولین گرفته تا هنرمندان، ورزشکاران، اصحاب رسانه و تمام مردم نوع‌دوست، در این حادثه‌ی ناگوار بود و آنچه در اظهار نظر همه آن‌ها مشترک بود تکریم و تحسین جان‌فشانی آتش‌نشانان عزیز و انجام تمهیدات لازم جهت پیش‌گیری از وقوع مجدد حادثه مشابه بود که باید به‌طور جدی مورد توجه دست‌اندرکاران مربوطه قرار گیرد.

۲. پیگیری مجدانه عوامل مختلف وقوع این حادثه و مشخص شدن سهم هرکدام از دستگاه‌های متولی چه آن‌هایی که در انجام وظایف قانونی خود کوتاهی کرده‌اند و چه کسانی که به‌دلیل سهل‌انگاری در شکل‌گیری عمق فاجعه مقصر بودند مورد مطالبه‌ی همه‌ی مردم است و مانند حوادث گذشته، با گذر زمان نباید از اصلاح‌روند ایمن‌سازی ساختمان‌ها و بناهایی همانند پلاسکو گذر کرد.

۳. شاید با نگاهی دقیق‌تر مشخص شود که سهم عموم مردم نیز در فاجعه‌ی پلاسکو کمتر از دیگران نیست. متأسفانه این اتفاق پرده از یک واقعیت ناگوار در جامعه‌ی ما برداشت و آن‌هم مجاز زدگی و ارجحیت داشتن خبرپراکنی در فضای مجازی نسبت به نجات جان انسان‌ها در بین برخی از عابران خیابان‌های اطراف ساختمان پلاسکو بود. آن هنگام که نیروهای امداد، بر اساس تخصص و وظیفه، مشغول نجات جان و اموال هم‌وطنان بودند بسیاری از عابران نیز، موبایل به‌دست در حال عکس‌برداری و فیلم‌برداری از این فداکاری‌ها برای اشتراک‌گذاری در صفحات شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی و تحسین و تکریم آنان در آن فضا بودند؛ غافل از اینکه این کار آن‌ها یکی از بزرگ‌ترین معضلات گروه امداد و نجات به‌شمار می‌رفت و بارها تقاضای متفرق شدن اجتماعات مردمی دور حادثه را فریاد می‌زدند.

۴. شاید این موضوع بارها در حوادث و تصادفات جاده‌ای نیز اتفاق افتاده است و براساس حس کنجکاوی و نوع‌دوستی بشر امری طبیعی و قابل توجیه به‌نظر برسد ولی عاقلانه‌تر آن است که پس از فهمیدن اینکه توقف بی‌جای هر فردی ممکن است جان و مال هم‌وطنی که برای آن دل می‌سوزانیم را از بین ببرد؛ ادامه‌ی توقف و سد معبر دیگر طبیعی و قابل توجیه نیست؛ آن‌هم در حادثه‌ای به این وسعت که یک‌لحظه سرعت بیشتر در عملیات امداد، شاید منجر به نجات جان و مال بسیاری از حادثه‌دیدگان باشد. تمام کسانی که با تجمع بی‌مورد و از روی کنجکاوی و در دست گرفتن موبایل ـ در این حادثه و در دیگر حوادث مشابه ـ سعی داشتند که آرشیو صفحات اجتماعی خود را تکمیل نمایند و در پی بالا بردن تعداد بازدیدها و فالوورهایشان(دنبال‌کنندگان) بودند باید بدانند که همان اندازه که حضور بی‌موردشان در کار امداد اخلال ایجاد کرده‌است، در عمیق‌تر شدن این حادثه ناگوار مقصرند.

۵. این موضوع هرگز به معنی بی‌تفاوتی و بی‌توجهی به مشکلات دیگر انسان‌ها که در جلوی دیدگان ما دچار حادثه می‌شوند نیست ولی باید بدانیم و بیاموزیم که پس از اطلاع یافتن از اینکه حضور ما باعث تأخیر و خلل در کار امدادرسانی می‌گردد؛ دیگر با کنجکاوی و سد معبر بی‌مورد، به‌هیچ‌وجه در کمک‌رسانی به این افراد اخلال وارد نکنیم و بدانیم هرگونه سهل‌انگاری و بی‌توجهی ممکن است باعث وارد آوردن خسارت‌های جبران‌ناپذیر به آن‌ها شده و حتی تبعات دنیوی و اخروی ناگواری برای خودمان نیز برجای بگذارد.

۶. همان‌گونه که همه‌ی ما بر خود وظیفه دانستیم که در اظهارنظرهای خود به تکریم و تجلیل این قهرمانان ملی بپردازیم به‌همان مقدار باید بر خود وظیفه بدانیم تا در عمل نیز کمترین هزینه و زحمت را بر این نیروهای خدمت‌گزار تحمیل نماییم و آزمون عینی این احساس وظیفه، می‌تواند روز چهارشنبه آخر سال(چهارشنبه‌سوری) باشد که هرساله به ‌دلیل بی‌توجهی به توصیه‌های این عزیزان و بی‌احتیاطی و رفتارهای پرخطر در سراسر کشور موجب تحمیل زحمات فراوان بر دوستان زنده این شهدا می‌گردد.

۷. آنچه که مسلم است بهترین قدرشناسی که می‌توان از نیروهای خدوم همچون آتش‌نشانان، نیروی انتظامی، پلیس راهور، اورژانس و دیگر سازمان‌های امدادرسان انجام داد، توجه به نکات ایمنی مورد تأکید آن‌هاست و بهترین راه برای کمک‌رسانی به همنوعان در حوادث، باز گذاشتن راه رسیدن هرچه سریع‌تر این نیروها به حادثه‌دیدگان است و یقیناً آن‌سوی حادثه یکی از افراد جامعه ـ اعضای این پیکر واحد ـ قرار دارد که شاید چند ثانیه زودتر رسیدن نیروهای امدادی باعث نجات جان و مال و تعدیل در خسارات وارده بر آن‌ها گردد.

در پایان جهت شادی روح جان‌باختگان این حادثه، صلوات و فاتحه‌ای هدیه می‌فرستیم و آرزوی غفران الهی برای آنان و صبر جمیل برای بازماندگان مسئلت داریم.

محرم کلاردهی