حضرت فاطمه سلام‌الله علیها جز بر وفق اراده الهی بر کسی غضب نمی‌کند و جز به خشنودی خداوند از کسی خوشنود نمی‌گردد.

حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله علیها، بزرگ بانوی اسلام است که قهر او قهر خداوند قهار و رسول الله و آشتی او آشتی خدای منان و رسولش را در پی دارد. این سخن پیامبر است که بارها و بارها تکرار فرمودند: فَمَنْ رَضِيَتِ (ابْنَتِي عَنْهُ) رَضِيتُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيتُ عَنْهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَيْهِ فَاطِمَةُ غَضِبْتُ عَلَيْهِ وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَيْهِ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْه‏… کسی که دخترم فاطمه از او راضی باشد من هم از او راضی هستم و هرکس که من از او راضی باشم خدا هم از او راضی خواهد بود و کسی که فاطمه بر او غضب کند من نیز بر او غضب خواهم کرد و هرکس من بر او غضب کنم خداوند هم بر او غضب خواهد کرد. (مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين و الأئمة، ص: ۱۲۷)

این به آن معناست که حضرت فاطمه سلام‌الله علیها جز بر وفق اراده الهی بر کسی غضب نمی‌کند و جز به خشنودی خداوند از کسی خوشنود نمی‌گردد. جالب است که ابن شاذان این روایت را از منابع عامه نیز نقل کرده و این یعنی در اسلام کسی در این مقام والا شک ندارد. پس چه زیبا ملاکی است سیره این بانو برای انسان‌های خداجویی که به دنبال الگویی بی‌نقص برای قهرها و آشتی‌هایشان می‌گردند. چون موضوع قهر و آشتی را نباید دست‌کم گرفت. این موضوعی است که طبق روایات تمام ایمان به آن برمی‌گردد. آنجا که حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُ‏ وَ الْبُغْض؟! ‏آیا ایمان به‌جز حب و بغض است؟!» (اصول كافي، ج‏۲، ص: ۱۲۵)

آری لازم است برای این حب و بغض و قهر و آشتی‌ها ملاکی داشته باشیم و چه ملاکی ارزنده‌تر از سیره رفتاری آن بانو که حضرت حجت نیز ایشان را برای خود اسوه‌ای حسنه خوانده است؟ آنجا که امام زمان  فرمود: «وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ (ص) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَة»و در (سیره) دختر رسول خدا برای من اسوه‌ای حسنه است! الغيبة للحجة (شیخ طوسی)،ص: ۲۸۶

ازجمله قهرهای حضرت زهرا سلام‌الله علیها که ملاکی خوب برای قهرهای آشتی‌ناپذیر به شمار می‌رود وقتی بود که آن دو نفر در راستای اهداف مزوّرانه خود تقاضای ملاقات و عیادت با حضرت را داشتند، لکن بانو اذن حضور و عیادت نمادین آن‌ها را نمی‌دادند. آنان تقاضا کردند تا امیرالمؤمنین اذن ملاقاتشان را بگیرد. وقتی امیرالمؤمنین وساطت نمودند ایشان اجازه دادند ولی روی برگرداندند و خداوند و ملائکه خدا را شاهد گرفتند که از آن‌ها  راضی نیستند و تاپایان عمر ناخوشنود از آنان خواهند بود. این اوج قهر حضرت بود باکسانی که در مقابل ولایت ایستاده بودند و فتنه برپا نموده بودند.

از طرف دیگر همین بانو در مقابل آن جاهلانی که فریب فتنه گران را خوردند… آن‌کسانی که نظاره‌گر ماجرای کوچه بودند و دم برنیاوردند… آن همسایگان جاهل و فریب‌خورده که از روی نفهمی حتی گاه‌گاهی طعنه و زخم‌زبان هم میزند و بعضاً حتی نسبت به عزاداری و ناله‌های حضرت زهرا برای پدر بزرگوار خود خرده می‌گرفتند، ایشان در مقابل چنین کسانی راه قهر نکردن را پیش گرفتند، نه‌فقط قهر نکردن، که برای آن‌ها دعا هم می‌کردند! نه‌فقط دعا، بلکه در آموزه‌های تربیتی‌شان هم به فرزندان خود، مهربانی با آنان را یاد می‌دادند. و نه‌فقط مهربانی! بلکه ازخودگذشتگی و اولویت دادن همسایه‌ها را… خانواده حضرت زهرا طبق این آموزه‌ها «الجّار، ثُمَ الدّار/ اول همسایه بعد خانه »( وسائل الشيعة، ج‏۷، ص: ۱۱۳) را سرلوحه همسایه داری خود قرار داده بودند!

آری حضرت با سران فتنه، با خواص منحرف جامعه، با آنان که با ایجاد خلل در اصول حکومت اسلامی جامعه را به فساد کشیدند، با آنان که با ولایت درافتادند… هیچ‌گاه آشتی نکردند! و به تمام شیعیان خود آموختند که در مواجهه با چنین کسانی اصل با قهر است تا ابد! بانویی چنین مهربان و باشرافت خوب می‌داند با چه کسانی نباید آشتی کرد. چگونه افرادی را باید تا پایان عمر نفرین نمود و شکایتشان را به خدا و رسول خدا عرضه نمود!

نکته لازم به ذکر این است که باوجوداین نفرت‌ها هیچ‌گاه حضرت زهرا، امیرالمؤمنین و حسینین کاری نکردند که اتحاد جامعه اسلامی از بین برود. و همه می‌دانیم این خانواده «کلهم نور واحد» هستند و سیره رفتاری هیچ‌کدامشان کوچک‌ترین منافاتی با دیگری ندارد.

این سیره سرلوحه رفتارهای اجتماعی تمام معصومین بود تا حضرت حجت و تمام شیعیان مخلص در عصر غیبت: «اتحاد آحاد جامعه اسلامی و تنفر دائمی از سران فتنه در هر عصر و هر زمان و هر مکان!»

توجه به این سیره حضرت زهرای مرضیه خط‌کشی برای انسان در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی خواهد بود. از توجه به زندگانی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها می‌تواند دریافت که اگر قهر و غضبمان باکسی به خاطر خدا بود تا پایان عمر باید آن قهر و غضب را حفظ کنیم و اجازه ندهیم مرور زمان تأثیری در رفتارمان بگذارد که اگر روزی اندک ضعفی در آن بغض ایجاد شد نشان از نفاق دارد و تقویت دشمن را در پی خواهد داشت. اما همیشه اگر پای کدورت‌های شخصی در میان بود آشتی و مودت عین بزرگواری است…

منصور مقدمی