انسان موجودی است که ذاتاً اجتماعی است. یعنی شخصیت و افکار انسان در مواجهه با جامعه شکل می‌گیرد. هرچه روابط اجتماعی سالم‌تر و متناسب‌تر باشد به همان میزان شخصیت انسان رشد می‌کند. حال هرچقدر انسان در بستر این روابط با آموزه های والاتری آشنا شود به این معناست که می توان رفتار مناسب تری از او انتظار داشت و به تبع آن جامعه که خود متشکل از همین افراد است روز به روز به سمت تعالی گام برمی‌دارد.

انفاق

یکی از این آموزه های متعالی که سبب رشد فرد و در پی آن رشد جامعه می گردد، فرهنگ انفاق و کمک به دیگران است. یکی از دستورات اساسی اسلام که سبب حل بسیاری از مشکلات مادی و معنوی جامعه اسلامی می شود. اما شاید بتوان گفت که به اندازه ای که شایسته است – مانند بسیاری از دستورات اسلام – مورد توجه قرار نگرفته است.

واژه انفاق از ریشه «ن-ف-ق» به معنای «گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است»(۱) است. به تعبیر دیگر انفاق یه این معناست که مالی را از مالکیت خود خارج کنیم و به مالکیت دیگری در آوریم. یکی از مفاهیم اولیه انفاق تقویت این باور است که «مالکیت همه چیز ازآنِ خداست»

در حقیقت مالک اصلی خداست

این امانت بهر روزی دست ماست

انفاق در قرآن

در قرآن کریم واژه هایی نظیر «انفاق – صدقه – زکات» و مشتقات آن قریب به ۸۰ بار در قرآن تکرار شده اند. این تکرار و تاکید حاکی از پیام مهمی است که در پس این واژگان قرار دارد. همینطور همسایگی واژه «انفاق» با واژه «رضایت» در جای جای قرآن کریم این پیام را به ذهن متبادر می سازد که رابطه ی مستقیمی بین گذشتن از مال، کمک به دیگران و آسایش و آرامش خود انسان و سایر همنوعان قرار دارد.

بله، میبینیم که دستورات قرآن به طور همزمان که در حال تربیت روح افراد است، باعث رشد جامعه نیز می گردد.

اما در قرآن شرایط و آثار مختلفی نیز برای انفاق بیان شده است. یکی از این شرایط این است که انسان از آنچه بدان علاقه دارد انفاق کند(۲) زیرا اینگونه است که می توان معنای «گذشت» را بهتر درک کند و با این کار دلبستگی اش به دنیا و هرچه که او را از معنویات باز می دارد کم می شود.

یکی دیگر از دستوراتی که میتوان از آیات و روایات در ذیل موضوع انفاق اقتباس کرد این است که شخص انفاق کننده با اخلاص و بی منت این کار را انجام دهد. چون اگر اخلاص در نیت نباشد دیگر ثمرات انفاق برای او حاصل نمی شود.

از جمله نکاتی که باید به آن توجه کرد آن است که انفاق تنها در مال و دارایی های مادی نیست، بلکه می توان از داشته هایی مثل «علم» نیز انفاق کرد و چقدر زیباست اگر در جامعه ای انفاق علمی و برکات آن آشکار شود. زیرا بالاترین فقر در هر جامعه ای «جهل» پس در مقابل از انفاق «علم» هم میتوان به عنوان بالاترین انفاق یاد کرد که موجب زدودن فقر علمی جامعه شده و آن را به سمت تعالی سوق می دهد. و مصداق عمل به آن دستور است که امیر المومنین فرمودند: زکات العلم نشره(۳). زکات علم انتشار آن است.

اما این مطلب ضرورت انفاق مالی و کمک به همنوع را نفی نمی کند که خود امری است پسندیده که باعث محبت در جوامع و حذف اختلاف طبقاتی می شود که یکی از اهداف ظهور اسلام است.

به امید روزی که انفاق چه مادی و چه معنوی را از وظایف خودمان بدانیم و به این وسیله مشکلات را از دامن جامعه بزداییم.

میلاد اسماعیل زاده


پی نوشت

۱-راغب اصفهانی‌، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودی‌، دمشق‌، ۴۱۲ق، ‌چاپ اول‌، ج۱، ص۵۰۲.

۲-بقره/سوره۲، آیه۲۶۷.

۳- غرر الحكم و درر الكلم، ص: ۳۹۰