نام مبارک آن حضرت، «علی» کنیه آن حضرت «ابوالحسن»، مشهورترین القابشان «زین‌العابدین» و «سجاد» می‌باشد.
پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام: ولادت آن حضرت در سال ۳۸ هجری بوده و حدود دو سال از عمر شریفشان می‌گذشت که جد بزرگوارش امیر مؤمنان(ع) به شهادت رسیدند. بعدازآن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام مجتبی(ع) و پس از شهادت آن حضرت، ده سال در دوران امامت پدر بزرگوارشان حضرت سیدالشهدا(ع) در کنار ایشان بودند. در محرم سال ۶۱ در جریان شهادت پدر، در کربلا حضور داشت و پس از شهادت سید و سالار شهیدان و یاران باوفای او، امامت آن حضرت آغاز شد.
در این دوران، امام سجاد علیه‌السلام در کنار امامت و رهبری، وظیفه افشاگری بر ضد ظلم و جور یزید و بنی‌امیه را بر عهده داشت و خطبه‌هایش در کوفه، شام و مدینه به همراه حضرت زینب علیهاالسلام، پرده از جنایتی که در حق خاندان رسول‌الله(ص) انجام گرفته بود برداشت و پس از بازگشت از شام در مدینه اقامت گزید تا آنکه در سال ۹۴ یا ۹۵ هجری به شهادت رسید.
زنده نگه‌داشتن نام و یاد امام حسین علیه‌السلام و عاشورا و شهدای کربلا، سبب شد که آن حضرت بیش از چهل سال برای مصیبت‌های کربلا گریه کند؛ به‌طوری‌که او را یکی از بکّایین (گریه کنندگان) تاریخ دانسته‌اند. بیانات پیام‌آور حادثه کربلا، صریح و افشاگرانه بود و ایشان از بزرگ‌ترین راویان حادثه عظیم عاشورا بوده‌اند.
زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره عاشورا
از بارزترین خصایای امام(ع) در دوران زندگی خویش بعد از واقعه کربلا، گریه کردن در مصائب پدر بزرگوارشان و اهل‌بیت و شهدای کربلا(ع) است. امام زین‌العابدین (ع) با گریه‌های جان‌سوز و اشک‌های ریزان، یاد و خاطره کربلا را در اذهان مردم زنده نگه داشت و با یادآوری مکرر فاجعه کربلا نمی‌گذاشت ظلم و جنایت حکومت اموی از خاطره‌ها فراموش شود.
امام(ع) هر وقت می‌خواست آب بیاشامد، اشک از چشمانش سرازیر می‌شد، وقتی علت این کار را می‌پرسیدند می‌فرمود: چگونه گریه نکنم درحالی‌که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند ولی به روی پدرم بستند (و او را تشنه کشتند.) امام(ع) می‌فرمود: هر وقت کشته شدن فرزندان فاطمه(ع) را به یاد می‌آورم، گریه گلویم را می‌گیرد.
روزی خدمتگزار حضرت عرض کرد: آیا غم و اندوه شما تمامی ندارد؟! حضرت فرمودند: وای بر تو، یعقوب پیامبر که تنها یکی از دوازده پسرش ناپدید شده بود، در فراق فرزند خویش آن‌قدر گریست که چشمانش نابینا شد و از شدت اندوه کمرش خم شد، درحالی‌که پسرش زنده بود. ولی من ناظر کشته شدن پدرم، برادرم، عمویم و هفده نفر از بستگانم بودم که پیکرهایشان در اطرافم نقش زمین شده بود پس چگونه ممکن است غم و اندوه من پایان یابد؟!
استفاده از صلوات برای حقانیت مقام اهل‌البیت(ع)
یکی از راه‌هایی که امام(ع) در آن محیط اختناق، برای ارشاد و هدایت امت جدش رسول خدا(ص) دنبال فرمود، بیان حقایق و معارف الهی در قالب دعا و مناجات باخدا بود. گوشه‌ای از دعاهای آن حضرت در مجموعه‌ای به نام «صحیفه سجادیه» جمع است که بعد از قرآن و نهج‌البلاغه بزرگ‌ترین و مهم‌ترین گنجینه گران‌بهای تعلیمات دینی و معارف حقه شیعی به شمار می‌رود که از طرف بزرگان و دانشمندان به «زبور آل محمد(ص)» لقب گرفته است.
صحیفه سجادیه مشهور که بیش از پنجاه دعا در بردارد، تنها بخشی از دعاهای امام سجاد(ع) است. در مجموعه‌های دیگری که تعداد آن‌ها با این صحیفه معروف به شش عدد رسیده ،دعاهای دیگری از امام زین‌العابدین (ع) می‌باشد که در برخی از آن‌ها بیش از صد و هشتاد (۱۸۰) دعا ذکرشده است. و بیشترین فرازی که در این میان تکرار شده است ذکر صلوات بر محمد و آل محمد می‌باشد.
البته روایات فراوانی در باب برکات صلوات از پیامبر و معصومین(ع) نقل گردیده که قبل و بعد از دعا و نیایش، صلوات فرستادن باعث قبولی طاعات و رفع حاجات است؛ اما اگر به دعا‌هایی که از حضرت سجاد(ع) به ما رسیده است نشان می‌دهد که علاوه بر هدف فوق، ایشان به دنبال نهادینه کردن و نمایان ساختن مقام و منزلت پیامبر و خاندان مطهر ایشان در هریک از دعاها بوده تا از این طریق هم مقام و منزلت اهل‌بیت(ع) پیامبر در پیشگاه خداوند مشخص گردد و هم در میان امت جایگاهی که حضرت رسول اکرم و اهل‌بیت(ع) در درگاه الهی دارند فراموش نشود و هم حقوقی که آن بزرگواران نسبت به امت دارند بر همگان روشن گردد و همه‌ی این اهداف در قالب دعا و نیایش صورت گرفته است.

فرازهایی از دعای صحیفه سجادیه گویای این مدعاست که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌شود: «خدایا، مرا از یکتاپرستان و مؤمنان و از تصدیق‌کنندگان به پیامبرت و پیشوایانی که فرمان بری از ایشان را واجب کرده‌ای، قرار ده؛ …» در دعای ۴۷ فقره ۵۶ می‌فرماید: «پروردگارا! بر پاکان از اهل‌بیت محمد (ص) درود فرست. کسانی که برای امر خود برگزیدی و گنجینه‌های علوم خود و حافظان دینت گردانیدی و خلفای خود در روی زمین و حجت خود بر بندگانت قرار دادی، آنان را بااراده خود از هر پلیدی و آلودگی پاک و مبرا ساختگی و وسیله برای رسیدن به تو به بهشت جاودانت اختیار نمودی.» و در جای دیگر می‌فرماید: «پروردگارا! تو در هر زمان، امامی را پرچم برای بندگانت و چراغ راهنما در روی زمینت قرار دادی، پس‌ازآن رابطه مستقیم میان خودت و او برقرار فرموده و او را وسیله رسیدن به رضای خود نمودی و فرمان‌برداری از او را واجب و از نافرمانی او بر حذر داشته و بر امتثال اوامر او دستور داده و از ارتکاب به نهی او منع کردی، دینت را تأیید فرمودی. امامی که به هیچ‌یک از بندگانت حق تقدم بر او و جدا شدن از وی را ندادی. … ما را مطیع و گوش‌به‌فرمان او قرار ده.»
آیت‌الله بهجت قدس سره دراین‌باره می‌فرماید: «اگر تشخیص دهیم که باید در زندگانی با مطالب و علوم و ادعیه و فرمایشات اهل‌بیت علیهم‌السلام باشیم، کارمان تمام و کامل است. ولی چه کنیم که گاهی میل به این و گاهی میل به آن داریم؟! اگر چشممان را به نهج‌البلاغه و صحیفه و خطب و بیانات ائمه علیهم‌السلام دوخته بودیم، کارمان درست بود، علم و محبت و ایمان ما را بالا می‌برد.»
دعا و مناجات چنان با جان و قلب حضرت عجین شده بود که حتی در لحظه‌ی شهادت نیز چیزی نتوانست او را از راز و نیاز با معبودش بازدارد دراین‌باره از «دعوات راوندی» نقل‌شده که آن حضرت در وقت وفات این کلمات را مکرر می‌فرمود که: «الهم ارحمنی فانک کریم اللهم ارحمنی فانک رحیم؛ یعنی پروردگارا مرا مورد رحمت و لطف خود قرار ده که همانا تو کریم و مهربان هستی.»
محرم کلاردهی