به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله علیها، امامان معصوم شیعیان همواره در کنار نامشان لقب معروفی از آنها ذکر می شود که معرف صفات بارز درونی و محیط زندگانی آنها است و بخش زیادی از معرفت به امام از همین القاب معروف آنان سرچشمه می گیرد.

نام امام یازدهم(ع) با لقب عسکری گره خورده است که این لقب به تنهایی بیانگر شرایط خاص زندگانی ایشان و پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام است که به اجبار در کودکی امام یازدهم از مدینه به سامرا که مکانی نظامی بود منتقل شدند تا تحت نظر خلیفه عباسی بوده و فرصت هرگونه حرکت سیاسی از ایشان گرفته شود و امام هادی علیه السلام در اوج مظلومیت و قربت مجبور به این مهاجرت اجباری و تبعید سیاسی شدند.

 حصر خانگی امام حسن عسکری علیه السلام دلایل فراوانی داشت که یکی از مهمترین آنها زمزمه ظهور منجی عالم بشریت در میان شیعیان و افرادی بود که روایات ظهور منجی را به نقل از پیامبر(ص) و سایر ائمه(ع) شنیده بودند از این رو یکی از عواملی که اوضاع سیاسی را برای امام عسکری(ع) و شیعیان سخت‌تر می‌کرد شهرت یافتنِ قیام امام دوازدهم(عج) بود.

در این اوضاع سیاسی حتی دیدار با امام حسن عسکری علیه السلام نیز دشوار شده بود و عثمان بن سعید که از نائبان خاص حضرت بود در پوشش روغن فروش نامه های مردم را به خانه امام می برد و پاسخ نامه را به آنان می‌رساند. یکی از راه های ملاقات امام حسن عسکری علیه السلام هنگامی بود که ایشان را به دارالخلافه می بردند که شیعیان در مسیر حرکت ایشان جمع می شدند و تا ایشان را ملاقات و احترام کنند ولی به خاطر خطراتی که از جانب حکومت دوستان و شیعیان اهل بیت را تهدید می کرد امام مردم را از همین مقدار تجمع هم منع می کردند و علی بن جعفر حلبی نقل کرده است که در یکی از روزها که قرار بود امام به‌ دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی (نوشته‌ای) بدین مضمون به ما رسید که «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم نکند؛ زیرا در امان نیستید.»

از طرف دیگر امامت امام حسن عسکری علیه السلام از جانب برخی از شیعیان نیز مورد شک و تردید قرار می گرفت و برخی از شیعیان که منافع خود را در حمایت از ادعای امامت جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری علیه السلام می‌دیدند اشکالاتی را بر امامت امام ایشان وارد می‌کردند. به این صورت که گاه مدعی می‌شدند دانش امام را سنجیده و آن را در سطح دانش کامل که برای ائمه(ع) لازم است نیافته‌اند. گاهی نیز مدعی می‌شدند در نامه‌های امام غلط‌های دستوری یافته‌اند. آنها برخی مواقع به نوع لباسی که امام پوشیده بود ایراد می‌گرفتند. و گاه در شئون امامت دخالت کرده و از امام به خاطر عمل‌کرد وکیلانش انتقاد می‌کردند. همچنین گاه دستورات امام و فرستاده‌ی ایشان را نمی‌پذیرفتند. از همین رو بود که امام عسکری(ع) می‌فرمود هیچ یک از پدرانشان به اندازه ایشان مورد شک و تردید شیعیان قرار نگرفته است.

امام حسن عسکری علیه السلام در برخورد با این گونه رفتارها استمرار این نافرمانی‌ها را از جمله‌ی عواملی می‌داند که ممکن است به سلب نعمت الهی منجر شود و شاید همین ناسپاسی‌ها و کفران نعمت‌ها موجب شد که سرانجام جامعه شیعه از نعمت حضور امام معصوم محروم شد.

در واقع کفران نعمت امام در عصر امام حسن عسکری علیه السلام به اوج خود رسیده بود و این کفران نعمت از جانب دوست و دشمن غیبت امام دوازدهم و آخرین حجت خدا بر روی زمین را ضروری کرده بود. غیبتی که هنوز پس از ۱۲ قرن ادامه دارد و تا تبعیت از امام و ولی خدا در زمین به اثبات نرسد ادامه خواهد داشت.

آری عصر پس از امام حسن عسکری علیه السلام عصر اثبات است؛ اثبات اعتماد از دست رفته حجت خدا به مردم و این اثبات جز با تبعیت محض از ولی خدا و نائب عام حضرت ولی عصر(عج) که همان ولی فقیه است میسر نخواهد شد.