به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها، همه اهل خانه بی‌قرار تولدش بودند، دختری که به مانند مادرش برای پدر و امت اسلام زینت و مایه فخر و مباهات بود.

از همان لحظه تولد آنچنان عالم را مجذوب خویش کرد و اهل خانه همه محو تماشایش شدند که پدر او را زینب نامید.

دختری که همچون ید بیضای موسی برای خاندان بنی هاشم مایه فخر و مباهات بود و همچون ستاره ای زیبا شب های تاریک مدینه را برای اهل بیت(ع) نورانی و روشن می کرد.

بانویی که به محض تولد ماه مدینه و ماه خانه امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) شد و بر مصیبت های اهل بیت چون ماه تابیدن گرفت و تابان بود.

بانویی که دل آرام برادر و هستی بود

سیده زینب(س) از همان لحظه تولد انس خاصی با برادران خویش داشت؛ اما علاقه بانو زینب(س) به امام حسین(ع) از جنس دیگری بود؛ چرا که هرگاه زینب(س) چون نوزادان دیگر بی‌قراری می‌کرد و کسی نمی‌دانست بی تابی و بی قراری او چه علتی دارد و چه چیزی ماه خانه اهل بیت(ع) را رنجیده خاطر کرده است، تنها کافی بود که برادرش حسین(ع) او را در آغوش گیرد تا زینب آرام شود و این آرامش میان این خواهر و برادر کیمیایی نایاب در دل تاریخ است.

کیمیایی که زینب(س) و حسین(ع) را دل آرام یکدیگر قرار داده بود و این دل ارامی در حدی بود که از همان کودکی تا بزرگسالی و هنگامه ازدواج و حتی پس از شهادت امام حسین(ع) با زینب(س) بود و زینب را دل ارام امام حسین(ع) کرده بود و تنها چیزی که این خواهر و برادر را از یکدیگر جدا کرد همان شهادت بود، شهادتی که زینب(س) آن را جز زیبایی ندید.

بانویی که صبر در برابرش تعظیم کرد/ صبر زینب(س) در برابر صبر ایوب(ع) چون کوهی بود در برابر کاه

هنگامی که بانو زینب(س) متولد شد و به هنگامه تولد بی قرار بود و بیقراری می کرد، رسول خدا(ص) فرمود« قرار زینب(س) حسین(ع) است»؛ پس رسول خدا(ص) حضرت زینب(س) را از جان و نفس خویش یعنی امیرالمومنین امام علی(ع) گرفت و به آغوش حسین سپرد زمانی که امام حسین(ع) حضرت زینب(س) را در آغوش گرفت حضرت زینب(س) آرام گرفت و این چنین بود که اشک‌های رسول خدا صلوات الله علیه و آله برای چندمین بار بر غربت و مظلومیت امام حسین(ع) در صحرای کربلا بر زمین ریخت و رسول خدا(ص) بر اسارت زینب (س) گونه ترکرد و کوفیان و یزیدیان را مورد نفرین قرار داد و رمز عاشورا را برای اهل بیت(ع) بیان کرد.

رمزی که تنها بیانگر غربت اهل بیت(ع)نبود؛بلکه رمزی بود به بلندای تاریخ رمزی که کلید موفقیت رزمندگان ایرانی در عملیات بیت المقدس در برابر صدام کوفی صفت بود و امروز رمز رزمندگان اسلام در عملیات طریق القدس و بیت المقدس برای نبرد با یهود صهیونیست است.

آری عاشورا رمزی بود به قدمت تاریخ، رمزی بود به بلندای عمر ادیان مختلف بر روی زمین،رمزی که تمامی پیامبران به واسطه آن بر غربت حسین بن علی(ع)و مظلومیت و اسارت زینب(س)ا اشک ریختند و با طلب شهادتی مانند امام حسین(ع) برای فرزندان خود به دنبال تقرب به نبی خاتم بودند؛ اما عاشورا فقط برای امام حسین(ع) این چنین زیبا تصویر و نقاشی شده بود و قرار بود در این زیباترین صحنه عاشقانه هستی که معشوق خداوند باری تعالی و عاشق حسین بن علی(ع)بود امام حسین(ع) عاشقانه در راه عشق خود به خداوند بدون هیچ شکوه و شکایتی در کمال شجاعت و قدر دانی سر داد و سر سپرد

و زینب کبری(س) در این سر دادن و سرسپردگی جز زیبایی ندید. اما از آنجایی که قرار بود استوارترین کوه های زمین در برابر صبوری زینب بر مصائب چون کاه باشند در برابر عظمت کوه و از آن جایی که قرار بود صبر پیامبری مانند ایوب(ع) در برابر صبوری زینب چون کاه باشد در برابر کوه؛ حضرت زینب(س) با تحمل سخت ترین مصائب عالم که کربلا فقط یک گوشه ازآن بود صبر را به تعظیم در برابر ایمان و اراده خویش واداشت .

صبر در کوچه های مدینه زمانی که علی بن ابیطالب(ع) را دست بسته می بردند در برابر صبوری و ایمان زینب سکوت کرد.

صبر در زمان غسل و تدفین شبانه مادر که زینب آستین در برابر دهان گرفته بود تا صدای هق هق گریه او گوش ملکوت را بی تاب نکند، تعظیم کرد.

صبر در برابر صبوری زینب(س)در هنگامه ای که در مسجد کوفه فرق علی بن ابیطالب(ع) شکافته شد، بی تاب شد و صبر بر صبوری زینب (س) در تنهایی و غربت حسن بن علی(ع) در هنگامه ای که تنها ترین سردار تاریخ شد و نزدیک ترین فرد به او یعنی همسرش او را مظلومانه در واهه عشق به یزید به شهادت رساند و تیر بر پیکر خونین امام حسن(ع)درهنگامه دفن زدند، فریاد کشید و صبر در کربلا به هنگام شهادت فرزندان ، برادر زاده ها، خواهر زاده ها، شهادت طفل شیر خواره، تشنگی خیمه گاه اهل بیت و سر بریدن حسین بن علی(ع) و شهادت یاران بر صبوری زینب(س) گریست و صبر در برابر صبوری زینب چون کاه شد در برابر کوه.

اری،صبر با مشاهده این ترجیع بند در عرصه گیتی به احترام و اعتبار صبوری زینب(س)ابرو گرفت و زینب کوه صبر شد بر صبر و صبر و صبوری به اعتبار صبوری زینب(س) ابرو گرفت .

آری و این چنین شد که زینب(س)کوه صبری بود که مصائب در برابر صبر و صبوری او سر تعظیم فرود آورده و بی تاب این همه صبوری شدند و زینب(س) را مادر صبر نامیدند.

اخرین سرباز پس از سربازی سر بریده بر نیزه

زینب(س) آنچنان مجذوب امام حسین(ع) بنابر وصیت مادرش مبنی بر یاری برادر و یاری امام معصوم بود که حتی به هنگام ازدواج شرط ضمن عقدش همراهی با امام حسین(ع)و دور نشدن از امام حسین(ع) و همراهی با امام حسین(ع)

در روز عاشورا بود شرطی که جعفر بن ابیطالب به عشق زینب(س) بدون هیچ حرفی آن را پذیرفت و در هنگامه سفر عاشورای ابا عبدالله الحسین(ع) نه تنها زینب را همراه برادر کرد؛ بلکه پسرانش را نیز به پاسداری از امام خویش یاری کربلا کرد و خود اگر بیمار نبود به یقین از شهدای کربلا بود. البته جعفربن ابیطالب بعدها زمانی که امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) پس از اسارت به خانه بازگردانده شدند در رکاب زینب(س) به عنوان آخرین سرباز پس از سربازی سر بریده بر نیزه عازم شامات شد تا حقیقت عاشورا و کربلا را برای تاریخ و فرزندان آدم تا به قیامت بر ملا و مستند کند تا سندی باشد بر مظلومیت اهل بیت(ع) آنچه در کربلا از سوی امت و یهود صهیون بر ذخیره الهی و امام امت برروی زمین رفت و اینچنین بود که زینب(س) نگذاشت کربلا در کربلا بماند؛ بلکه کربلا را به سندی جهانی بر حق ولایت امير المومنین و فرزندانش در روز غدیر تبدیل کرد، حقی که به رساترین زبان امامت اهل بیت(ع) را بر تمامی امت ها به اثبات رسانده و در گوش تاریخ برای کوردلان و کور گوش ها فریاد می زند.

عقیله‌ای که شد اسیر

عمر بن سعد، شمر، ابن مرجانه و یزید پس از اینکه در قتلگاه سر امام حسین(ع) جدا کردند و شام و کوفه را بابت پیروزی آذین بسته بودند و ریش و دست های خود را به حنا خضاب کرده بودند و می رفتند که امامت را به خلافت و خلافت را به سلطنت تبدیل کنند؛ ناگهان در بین راه و زمانی که کاروان اسرا به کوفه رسیده بود و کوفه مسرور سکه ها مشغول جشن گرفتن و پای کوبی بود ناگهان عقیله بنی هاشم با روایت حرمت میهمان و دعوت نامه های کوفیان و ظلمی که به امام خویش کرده بودند جشن و پای کوبی آنها را به عزا و عذاب تبدیل کرده و برای آن ها با کلام حیدری آشکار کردند که دست به خون پاک ترین بنده خدا حنا کرده اند و انها را نفرین کردند و بیان کردند که هرگز آمرزیده نخواهد شد و اینچنین بود عقیله ای در اسارت پیروزمندانه جشن و پای کوبی دشمن را به گورستان عذاب برای آنها مبدل کرد و موجب شد که یزید پس از رسوایی در نزد تمامی عالم بشریت خود بر پا کننده اولین مجلس عزاداری برای امام حسین(ع) باشد و گناه خویش را بر گردن ابن مرجانه و شمر بیندازد هرچند که بد مستی یزید از شهادت امام حسین (ع) چند زمانی بیشتر نبود و او در بدمستی میمون بازی تکه تکه و رسوای خلق بابت خون هایی که در کربلا به ناحق بر زمین ریخته بود، شد.

عالمه غیر معلمه

خطبه غرای حضرت زینب(س) در کوفه، شام و مجلس یزید آنچنان یزید و لشکریانش را بخاطر شهادت امام حسین(ع) در میان خلق رسوا ساخت و یزید را رسوای تاریخ کرد که امام سجاد(ع) حضرت زینب(س) را بابت این عظمت و علم حیدری و فاطمی ستود و این بزرگ بانوی تاریخ را عالمه غیر معلمه لقب داد و ستایش کرد یعنی عالم و دانشمندی که از هیچ معلم و استادی درس نگرفته ولی آنچنان در علم، دانش، فضل و کمالات اسوه دوران و یگانه روزگار است که کسی چون او نیست و این نشان از علم غیبی حضرت زینب(س) و جایگاه عظیم تقوا و دانش و فضل و کمالات این بانو دارد.

ترار مقاومت اسلامی / حضرت زینب، الگوی مقاومت امروز مردم غزه در مواجهه با وحشی‌گری اسرائیل

منش، رفتار و مرام حضرت زینب(س) در صبوری و برخورد با ظالم برای بشریت اعم از زن و مرد در تمامی اعصار الگو است. حضرت زینب(س) الگوی امروز جبهه مقاومت و مردم غزه در مواجهه با وحشی‌ گری اسرائیل است.

همان اسرائیلی که ریشه دشمنی آن با اسلام، مسلمان و مظلوم از زمان ولادت پیامبر خاتم آغاز شد و یهود صهیون بجای پذیرش نبوت پیامبر خاتم دست به دشمنی و کینه توزی با رسول خدا(ص) زد و رسول خدا(ص) اگر چه با فتح خیبر یهود صهیون را مهار کرد؛ اما آنها پس از رحلت پیامبر و همکاری با معاویه کربلا را خلق کردند و نوادگان آنها امروز با خلق غده سرطانی اسرائیل همچنان مشغول آتش افروزی و کینه توزی در جامعه اسلامی و دیگر نقاط جهان هستند تا به واسطه تفرقه و اختلاف افکنی بتوانند بر جهان مسلط شوند؛ اما در عصر حاضر جامعه اسلامی و بشریت با الگو قرار دادن عاشورا و حضرت زینب(س) به عنوان تراز مقاومت اسلامی مشغول نبرد و مبارزه با اسرائیل هستند و الگوی امروز مردم غزه در مواجهه با وحشی‌گری اسرائیل بدون شک حضرت زینب(س) است.