پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها| بر مبنای جهان‌بینی الهی، این دنیا از دو جبهه حق و باطل تشکیل شده است که هر کدام پیروانی دارد، ازاین‌رو یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های سعادت و شقاوت انسان که می‌تواند در تشخیص راه درست از نادرست به او کمک کند دوست‌شناسی و دشمن‌شناسی است. اینکه انسان بداند چه کسی دوست و چه کسی دشمن است در جهت‌گیری‌های انسان بسیار مؤثر است و این می‌تواند شاخصه خوبی برای حب و بغض‌ها و دلبستگی و نفرت در درون انسان باشد و رفتار انسان را تنظیم کند.

 ازآنجایی‌که در نظام معرفتی الهی که به‌واسطه پیامبران و کتب آسمانی به ما رسیده است، معصومین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند توجه به سیره و سنت اهل‌بیت در دشمن‌شناسی می‌تواند برای ما معیار باشد به‌ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) که چه در مسائل سیاسی و اجتماعی و چه در حوزه مسائل عبادی و اخلاقی الگوی همه ائمه (ع) بودند و ائمه (ع) در روایات متعددی به این موضوع تأکید کرده‌اند.

 وقتی در باب دشمن‌شناسی به احادیث برجای‌مانده از حضرت فاطمه زهرا (س) رجوع می‌کنیم می‌بینیم که حضرت صدیقه کبری (س) نخستین معیار دشمن‌شناسی را دشمنی و مخالفت با اهل‌بیت رسول خدا (ص) معرفی می‌کند و با صراحت می‌فرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رودررو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت بر او واجب می‌گردد.» (مستدرک الوسایل، میرزا حسین نوری، ج ۷، ص ۲۹۱)

 شناخت دشمنان خدا و رسول از میان خیل عظیم انسان‌هایی که بر روی این کره خاکی زندگی می‌کنند به چند مرحله تفکیک و جداسازی نیاز دارد که مرحله‌به‌مرحله با جداسازی منکران خدا، منکران وحدانیت خدا و منکران پیامبر خاتم پیش می‌رود تا در نهایت به منکران وصی رسول خاتم (ص) ختم شود؛ بنابراین اگرچه که در هر مرحله که پیش می‌رویم درجه قرابت و دوستی بیشتر و دشمنی کمتر می‌شود؛ ولی در نهایت افرادی که از ولی خدا و وصی رسول خاتم پیروی می‌کنند رهروان صراط مستقیم دوستان حقیقی محسوب می‌شوند و به هر میزان که از ولایت اهل‌بیت و محبت آنها کاسته شود درجه دشمنی نیز بیشتر می‌شود.

 لذا حضرت فاطمه زهرا (س) با معرفی نزدیک‌ترین دشمنان که همان دشمنان مسلمان و منکر ولایت و وصایت اهل‌بیت (ع) بودند مسیر حق و باطل را جدا کردند و نقطه آغازین دشمنی را در انکار ولایت اهل‌بیت (ع) دانستند که اگر ادامه پیدا کند تا انکار رسالت و توحید نیز کشیده خواهد شد.

 حضرت زهرا (س) برای اینکه هیچگاه این معیار به فراموشی سپرده نشود و از خاطر مسلمین محو نشود در وصیتشان به امیرمؤمنان (ع) فرمود: «اوصیک ان لایشهد احدٌ جنازتی من هؤلاء الذّین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول اللّه و لا تترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنّی فی اللّیل اذا هدئت العیون و نامت الابصار؛ تو را وصیت می‌کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع‌جنازه من شرکت کنند، زیرا آن‌ها دشمن من و دشمن رسول خدا (ص) هستند و اجازه مده فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بخوانند؛ مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم‌ها آرام‌گرفته و دیده‌ها به خواب فرورفته باشند.» (بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۹۱)

 این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربه‌ای که تاقیام‌قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت خلفا و غیرعادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه (س) به شمار می‌آید.

 حضرت فاطمه زهرا (س) که سیاستشان نیز مانند دیانتشان برای ما الگو است در برهه‌ای که حفظ اصل نظام اسلامی ضروری‌تر از هر چیز دیگری بود و پیامبر (ص) به همین منظور امیرالمؤمنین (ع) را در مقابل فتنه‌های بعد از خود امر به سکوت کرده بودند با بهره‌گیری از روش‌های مختلف ضمن حفظ نظام و ایجادنکردن دودستگی در امت اسلام به‌گونه‌ای عمل کردند که راه گم نشود و صدایشان به همه مردم مسلمان برسد و در تاریخ ثبت شود و قابل محو و انکار نباشد.

 حضرت صدیقه کبری (س) با اینکه مورد ظلم قرار گرفته بودند در خطبه‌های خود ضمن حمد و سپاس الهی و اثبات حقانیت حکومت دینی نقد خود را متوجه رفتار غاصبان حکومت کردند و با استفاده از ادله قرآنی منطق غاصبان فدک و حکومت را زیر سؤال بردند؛ از طرف دیگر ایشان با گریه که با روح انسان ارتباط برقرار می‌کند اعتراض به سبک عزاداری را در میان شیعیان بنا نهادند که این سبک اعتراض بعد از قیام عاشورا بیشتر مورد بهره‌برداری قرار گرفت و نام شیعه را با عزاداری عجین کرد. «شیعه از این طریق، نه‌تنها هویت خود را در فضاهای خفقان‌آور اموی و عباسی حفظ کرد، بلکه از آن به‌عنوان یک روش مبارزاتی کارآمد همواره بهره برد؛ تا حدی که امام خمینی (ره) انقلاب ما را نیز ثمره همین عزاداری‌ها دانستند.» (حسین سوزنچی، مقاله اینترنتی)

 حضرت فاطمه زهرا (س) چه در سخنرانی‌ها و صحبت‌های خصوصی‌شان با افراد، چه در گریه‌ها و عزاداری‌شان برای پیامبر (ص) و چه در وصیت به تشییع‌جنازه پنهانی و مخفی ماندن قبرشان از نااهلان، دشمن‌شناسی را برای آیندگان به یادگار گذاشتند، تا افرادی که به دنبال حقیقت هستند دوست حقیقی را از دشمن تشخیص دهند و رفتار صحیح در برابر دشمن را از ایشان الگوبرداری کنند.