به گزارش پایگاه خبری آستان حضرت معصومه سلام‌الله علیها، خدام بخش تشریفات، حمایل بسته و لباس‌های مخصوص به تن، آماده برگزاری مراسم هستند و در دو طرف منبر ایستاده‌اند. مجری میکروفن را چندباری بر می‌دارد و از زائرین خواهش می‌کند که در طول مرسم به علت پوشش زنده توسط شبکه‌های مختلف تلویزیونی، از رفت و آمدهای غیرضروری خودداری کنند.

از قضا شاعر خوب آیینی کشورمان در موکب حضور دارد مجری نیز از فرصت استفاده می‌کند و از آقای علوی خواهش می‌کند تا برای زائرین شعر بخواند.

شعر زیبای او زائرین و خدام را به وجد می‌آورد و تکبیر و احسنت حاضرین در حسینیه موکب عمود۱۰۸۰ بارها شعرخوانی را با وقفه روبرو می‌کند. بعد از دقایقی و درحالی که دیگر حسینیه تا پر شدن فاصله‌ای ندارد، حجت‌الاسلام احدی بالای منبر می‌رود و سخنرانی خود را اینگونه شروع می‌کند: روایت داریم هرکسی به کربلا راهی می‌شود، خداوند یک ملک را برای مراقبت از خانه و اهل و عیال او قرار می‌دهد و آن زائر وقتی برمی‌گردد، خدای عز و جل به ملک می‌گوید تا اخر عمر زائر برایش دعا کند؛ همین اول کاری صدای گریه از بین جمعیت به وفور شنیده می‌شود.

برنامه روی آنتن پخش زنده است و  و خدام در پشت صحنه جلسه را مدیریت می‌کنند.

زائرین پشت سرهم به حسینیه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها می‌آیند و مکان مراسم دعای کمیل در فاصله کمی پر می‌شود و خدام جلوی در ورودی حسینیه محل برگزاری برنامه مجبور می‌شوند از ورود زائرین جلوگیری کنند.

با تدبیر مسئولان، فضای مسقف بسیار بزرگی در انتهای موکب برای اسکان برادران تعبیه شده بود تا زائرینی که قصد شرکت در مراسمات را ندارند به منطور اسکان به این حسینیه بروند که چیزی در حدود بیش از ۵۰۰ نفر ظرفیت دارد.

زائرین همچنان با سخنان سخنران اشک می‌ریزند. تعداد زیادی از زائرین نیز در محوطه موکب نشسته یا ایستاده‌اند و با سخنان سخنران حال و هوای دگرگونی دارند.

سختران می‌گوید وقتی در عملیات‌ها رمز یاابالفضل علیه‌السلام بود، شب عملیات همه قمقه‌ها را خالی کردند. جمعیت یک صدا به گریه افتادند.

انگار زائرین تاب ندارند. سخنران می‌گوید عزیزانم دیگر تا کربلا راهی نمانده است. جو فوق العاده‌ای در موکب ایجاد شده است. می‌گوید شما فردا مرقد نورانی آقا را می‌بینید. همه موکب غرق اشک و زاری شده است.

زائرین خیلی زودتر از همیشه دنبال بهانه‌ای برای گریه و روضه می گردند. شاید این خاصیت نزدیکی به کربلاست.

بلافاصله بعد از سخنران، حسن شالبافان بالای منبر می‌رود. بعد از دقایقی شعر خواندن از زائرین می‌خواهد برای مردمی که درحال مشاهده برنامه از شبکه‌های تلویزیون هستند دعا کنند. مداح خطاب به بینندگان می‌گوید خدا شاهد است که نمی‌خواهم دلتان را بسوزانم اما ما الان دیگر تا کربلا راهی نداریم…

خطاب به زائرین می‌گوید «شاید دیگه قسمت نشه این اتفاق بیفته و شما زائر این مسیر بشید.» پیرمردی با ریش‌های سفید، بلند و با حالتی ملتمسانه می‌گوید «خدا نکنه». جمعیت بی‌تاب، حسینیه را پر از صدای آه و ناله و زاری می‌کنند و از هراس اینکه مبادا سال بعد زائر اباعبدالله الحسین علیه‌السلام نباشند اشک می‌ریزند.

دعای کمیل با فرازهای کم نظیرش شروع می‌شود.

اینجا حسینیه عمود ۱۰۸۰ است. دعای کمیل درحال قرئت است و خادمین و زائران شانه به شانه هم اشک می‌ریزند. اینجا حسینیه عمود ۱۰۸۰ موکب حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است. همه از اینکه این روزها در این حال و هوای عاشقانه نفس می‌کشند لذت می‌برند و یقینا نشاطی بالاتر از این سراغ ندارند. اینجا، در آستانه اربعین حسینی، نزدیکی‌های کربلای معلی، موکب حرم حضرت معصومه سلام‌الله علیها، حال همه خوب خوب است..