پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله علیها: خداوند زمین را آفرید و زمین زمان شروع به چرخش و گذران کرد تا اینکه انسان‌ها به‌مرور عهد الست خود را با خداوند از یاد بردند و جز خدا را بندگی کردند. زمین و زمان از بار گناه و بوی گناه سخت پژمرده شده و هوای زمین در اثر ظلم و فساد و گناهان آدمیان بسیار آلوده‌شده بود.

قلب‌های رقیق مؤمنان در این هوای آلوده به گناه نمی‌توانست نفس بکشد و پرواز کردن را آغاز کرده و خانه خاکی زمین را به مقصد ملکوت افلاک ترک کند. قلب زمین فسرده و دل‌تنگ بود و هدایت انبیاء در قلب‌های سنگ شده کافران اثری نداشت. زمین از گناه پر بود جایی برای خدا و خدایی شدن نبود.

در همین زمان بود که خداوند رحمتی بی‌انتها به‌مانند وجود بی‌منتهای خود به عالم هستی عرضه داشت و این رحمت سه ماه بودند و به‌این‌ترتیب خداوند برای اهل زمین سه ماه را قرارداد تا اهل زمین در پناه این سه ماه بتوانند قلب‌های خود  را از گناه شسته و در پناه این سه ماه معنای واقعی برکت را درک کرده و در همین سه ماه، عمری به درازای هزاران سال داشته باشند و در پناه این سه ماه بود که زمین هم می‌توانست مثل عرش بوی خدا به خود گرفته و ملکوتی شود. بله این سه ماه، ماه رجب و ماه شعبان و رمضان بودند.

خداوند ماه رجب را ماه امیرالمؤمنین و چشمه جوشان و حوض کوثر ولایت قرارداد تا مؤمنان در این چشمه جوشان غسل پاکی از گناه کرده و رخت ولایتمداری بر تن کرده و آماده بندگی شوند و در ماه شعب در خیمه‌گاه نبوت جای گرفته و به همراه تمامی انبیاء و قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف در طریق توحید و بندگی قیام کنند و به ماه رمضان که ماه بندگی قرآن و بهار قلب‌ها است، درآیند.

آری، رمضان همان ماهی است که در آن خزان گناه‌آلود قلب‌ها در پناه طلوع نور قرآن به بهاری همیشه دل‌انگیز بدل می‌شود بهاری که می‌تواند هزاران سال بوده و همین هزاران سال می‌تواند در دل یک‌شب به قامت زهرای مرضیه سلام‌الله علیها جمع شود.

رمضان ماه پالایش اهل زمین از گناه است و رحمت خداوند در این ماه آن‌چنان گسترده است که تمامی درهای آتش جهنم به روی خلق بسته‌شده و خداوند رحمت بی‌انتهای خود را یکپارچه و گسترده مشمول حال خلق می‌کند.

در این دل‌انگیز ماه اگر به حریم قدسی کریمه اهل‌بیت علیه‌السلام در قم سری بزنی و به آستان بانوی کرامت مشرف شوی می‌توانی باز شدن درهای بهشت را به روی مؤمنان ببینی.

در ماه رمضان آستان بانوی کرامت بیت المعموری است که تمامی عرشیان یکجا به زیارت اعلی علیین مشرف می‌شوند و در همین بارگاه ملک پاسبان است که نامه اعمال ما در شب قدر به دست امام و مولایمان رسیده و امام زمان(عج) رزق یک سال ما را به دست شریفشان امضا می‌کنند.

این روزها آستان بانوی کرامت حالی دگرگون دارد و می‌توان بوی ملکوت را در این پل آسمانی زمین، حس کنی.

در حرم ولوله‌ای به‌پاس ، صدای داوودی و دل‌فریب مرتلان و قاریان از هر گوشه حرم چشم دل را لرزانده و روح را بیدار می‌کند و سفره‌های تلاوت قرآن برای چیدن آماده می‌شود تا بانگ توحیدی و بندگی از این ملکوت آسمانی زمین به سرتاسر عالم منتشر شود.

کودک و نوجوان، زن و مرد و پیر و جوان ندارد، همه از سفره قرآنی ماه رمضان در آستان بانوی کرامت بهره‌مند می‌شود و همه برای تمرین بندگی آماده می‌شوند.

ندای دل‌انگیز«سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ» گوش ها را نوازش می دهد و باز لحظات شیرین افطار، سحر و محفل انس با قرآن در پناه هیجان و شور و شوق خادمان برایمان مرور می‌شود و از یاد می‌بریم اینجا زمین است و حرم یکپارچه فردوس برین می‌شود.

در این روزها آستان بانوی کرامت قلب تپنده زمین است و در پناه این تپش تلألو هدایت و بندگی برای مخابره شدن به سرتاسر عالم مهیا می‌شود و قم  نقطه پرگار عالم هستی می شود.

در این روزها حرم یکپارچه بهشت عاشقان شده و به غزلیات حافظ می‌مانند که در آن ملائک در میخانه زده و گل آدم را سرشته و به پیمانه هستی و عشق یار گره‌زده‌اند و منتظر ولادت برترین مخلوق عالم از عالم خاک هستند.

وقتی دست بر سینه به نشانه ادب به ضریح بانوی کرامت نزدیک می‌شوی نه فاطمه معصومه سلام‌الله علیها بلکه می‌توانی فاطمه زهرا سلام‌الله علیها را با لسان حاضر زیارت کنی .

می‌توانی دست بر سینه در هوای احسن الحال آستان بانوی کرامت به کوچه بنی‌هاشم رفته و به خانه امیرالمؤمنین سری بزنی و حضرت زهرا سلام‌الله علیها را ببینی که در سحرهای ماه رمضان با پهلوی شکسته برای شفاعت امت دعا کرده و قدرش به‌مانند شب قدر ناشناخته است و می‌توانی شاهد پایان یافتن درد هجران مولای متقیان برای دیدن یاس نبوی باشی و می‌تواند ولادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام را با خاندان نبوت به جشن نشسته و به آل الله به خاطر این فرخنده مولود هزاران درود نثار کنی.

وقتی پنجه در پنجه ضریح دختر آفتاب می‌شوی و دل خود را به‌جای دست به ضریح زنجیر می‌کنی و از بانو می‌خواهی که توفیق زیارت رمضان و بیداری سحر و عشق‌بازی افطار نصیبت شود در دل خود زمزمه‌گر این شعر شوی که «امشب طلب عشق زِدلدار کنیم* شیطان رجیم را سردار کنیم*امر فرجش اگر مهیا باشد*این ماه کنار یار افطار کنیم». (y1)