به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله علیها؛ عمود ۱۰۸۰ محل قرار دل‌های عاشقی است که در مسیر پیاده‌روی نجف به کربلا پا جای پای جابر گذاشته‌اند، حالا به سر قرار عاشقی می‌رسند و در برابر موکب بانوی کرامت آرام می‌گیرند. افزایش چشمگیر جمعیت به حدی بالاست که از دو روز قبل جاده ماشین رو نجف به کربلا نیز در کنار مسیر اصلی پیاده‌روی، مملو از جمعیت شده است و عاشقان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام فوج فوج درحال راهپیمایی هستند.

بسیاری از زائران از عمودهای قبل با هم قرار می‌گذارند که همدیگر را در عمود ۱۰۸۰ و در مقابل موکب حرم حضرت معصومه سلام‌الله علیها پیدا کنند.

گروه سرود با سرودهایی انقلابی و مهدوی روی سن تعبیه شده ایستاده و مشغول اجرای سرود هستند و جمعیت زیادی نیز جلوی سن ایستاده و سراپا گوش این فعالیت فرهنگی و هنری هستند.

در کنار آن‌ها و با فاصله کمی، غرفه «راهنمای زائر و امور گمشدگان» قرار گرفته است. جمعیت زیادی نیز در مقابل این غرفه ایستاده و منتظرند تا خادمان این بخش با همراهان‌شان ارتباط برقرار و به ایشان محل حضور همراهان‌شان را اعلام کنند.

پیرمردی با محاسن سفید خودش را به این غرفه می‌رساند و می‌گوید که گم شده است. خادم جوان و خوش برخورد غرفه راهنمای زائر و امور گمشدگان شماره او را می‌گیرد و مشغول تماس گرفتن می‌شود. پیرمرد می‌گوید که ۹۰ سال سن دارد و وصیت کرده است اگر در این مسیر عمرش تمام شد، او را همینجا و در کنار قدم‌های جابر دفن کنند. این‌ها را با خنده و روحیه‌ای بالا می‌گوید.

بعد از چند دقیقه خادم جوان گوشی را به دست پیرمرد می‌دهد. پیرمرد با ناباوری و تعجب گوشی را می‌گیرد و صدای همراهش را از آن طرف خط می‌شنود. همراه پیرمرد به او می‌گوید که در همین موکب بماند تا او خودش را برساند.

تلفن که قطع می‌شود، پیرمرد با چشمانی پر از اشک، تلفن را پس می‌دهد و هرچه دعای خیر در این ۹۰ سال یاد گرفته است در حق خادمان درگاه کریمه اهل‌بیت(س) می‌کند و به داخل موکب می‌رود تا شربت زعفران ایستگاه صلواتی و کیک یزدی داغ و پخت موکب را میل کند.

سه زن میانسال نیز در کنار غرفه گمشدگان نشسته و به جمعیت نگاه می‌کنند تا بلکه همراهان‌شان را پیدا کنند.

خادمان غرفه، جهت کولر را به سمت زائرینی که ایستاده تنظیم کرده‌اند. چنددقیفه بعد مادری با دلهره و اضطراب به غرفه مراجعه می‌کند و مشخصات فرزندش را می‌دهد. خادمان بلندگو را بر می‌دارند و اسم و مشخصات فرزندش را اعلام می‌کنند. صدا به همت واحد صوت موکب، در همه موکب پخش می‌شود.

گروه سرود همچنان مشغول خواندن هستند و بچه‌های رادیو معارف نیز در آن سوی جمعیت مشغول اجرای برنامه زنده هستند.

یکی از تلفن‌های امور گمشدگان زنگ می‌خورد. خادم دیگری بعد از صحبت با تلفن، بیرون می‌آید و به آن سه زن میانسال می‌گوید که همراهان‌شان ده عمود جلوتر منتظرشان هستند. زن‌ها از بلا تکلیفی در می‌آیند و بی‌نهایت خوشحال می‌شوند. یکی شان بلند می‌گوید: یا حضرت معصومه بازم ممنون بازم هوا مونو داشتی..

صحنه‌هایی شبیه این در این غرفه زیاد اتفاق می‌افتد. اینجا همه مردم پناهندگان موکب عشق هستند.

کم کم صدای قرآن قبل از اذان از داخل موکب به گوش می‌رسد. سرود تمام می‌شود و از داخل موکب، خادمی دست کودک بازی گوشی را گرفته است تا جلوی غرفه امور گمشدگان او را به مادرش تحویل دهد. مادر از دور که فرزندش را دست در دست خادم حرم می‌بیند، گریه امانش نمی‌دهد و از این صحنه‌ها بسیار است در موکب حضرت معصومه سلام‌الله علیها..